فرمان حمله به خيام امام حسين علیه السلام (61 ق) - 9 محرم

فرمان حمله به خيام امام حسين علیه السلام (61 ق)

تاریخ وقوع: 9 محرم

فرمان حمله به خيام امام حسين از طرف عمر بن سعد (61 ق)

هنگامي كه عمر بن سعد، فرمانده كل سپاه عبيدالله بن زياد، با دريافت نامه شديدالحن عبيدالله احساس خطر كرد و با آمدن شمر بن ذي الجوشن به كربلا، وي را رقيبي براي فرماندهي خويش مي‌ديد، با دستپاچگي تمام و بدون اطلاع قبلي، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) فرمان حمله عمومي به سوي خيمه‌گاه امام حسين علیه‌السلام را صادر كرد.

وي با گفتن: "يا خيل الله اركبي و بالجنة ابشري"، سپاهيان خود را وادار به هجوم سراسري كرد و تلاش نمود تا كردار و رفتار خود را بايسته جلوه دهد و روحيات متزلزل سپاهيان خويش را تقويت كند، تا مبادا در نبرد با فرزندزاده رسول خدا صلی الله علیه و آله دچار حيرت و سستي گردند.

امام حسين علیه‌السلام كه در آن هنگام، در پيشگاه خيمه‌اش به شمشير تكيه داده و به استراحت مختصر پرداخته بود، با صداي خواهرش زينب كبري سلام الله علیها بيدار گرديد و خيل عظيم سپاهيان دشمن را در روبروي خود مشاهده نمود، كه در حال پيش روي به سوي خيمه‌گاه وي بودند.

آن حضرت، بي‌درنگ برادرش حضرت عباس علیه‌السلام را به همراه بيست تن از ياران فداكارش چون زهير بن قين و حبيب بن مظاهر به سوي سپاه دشمن فرستاد، تا از فرمانده آنان، علت تهاجم عمومي را جويا شوند.

حضرت عباس علیه‌السلام و هيأت همراه، به سران سپاه عمر بن سعد نزديك شده و پيام امام حسين علیه‌السلام را ابلاغ كردند و آنان در پاسخ امام حسين علیه‌السلام گفتند: از امير عبيدالله بن زياد فرمان آمده است كه حسين بن علي علیه‌السلام يا در طاعت او درآيد و با او بيعت كند و يا هم اينك آماده نبرد سرنوشت‌ساز باشد.

حضرت عباس علیه‌السلام پيامشان را به امام حسين علیه‌السلام رسانيد و از آن حضرت، كسب تكليف نمود. امام حسين علیه‌السلام به وي فرمود: از آنان بخواه كه امشب را صبر كرده و كار نبرد را به فردا واگذارند. زيرا دوست دارم شب آخر عمرم مقدار بيشتري به عبادت و نماز بپردازم و خدا مي‌داند كه من به راز و نياز با وي و نيايش در درگاهش چقدر علاقمندم.

حضرت عباس علیه‌السلام بار ديگر به سوي سپاه دشمن رفت و درخواست امام حسين علیه‌السلام را به آنان ابلاغ كرد. عمر بن سعد كه مظنون به مسامحه كاري بود و شمر را رقيب خود مي‌ديد، از درخواست امام حسين علیه‌السلام سرباز زد و گفت: براي حسين، ديگر مهلتي نيست!

برخي از فرماندهان سپاه، زبان به اعتراض گشوده و گفتند: اي فرمانده! اگر كافران و مشركان از ما مهلت مي‌خواستند، ما دريغ نمي‌كرديم ولي از مهلت دادن به فرزندزاده رسول خدا صلی الله علیه و آله امتناع مي‌كنيم؟ عمر بن سعد در برابر اعتراض‌هاي متعدد ياران خويش مواجه گرديد و به ناچار درخواست امام حسين علیه‌السلام را پذيرفت و به وي پيام داد كه يك شب را به شما مهلت دادم، ولي بامدادان فردا اگر بر فرمان امير، سر اطاعت فرود نياوريد، فيصله كار را به شمشير مي‌سپارم.

در اين هنگام، آرامش نسبي حاكم گرديد و هر دو سپاه به خيمه‌گاه خويش برگشته و منتظر فرارسيدن روز بعد، يعني روز عاشورا شدند.[۱]


1-  نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص 440؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 337.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس