پیام رهبر نهضت حضرت امام خمينى در مراسم عزاداری محرم - آزادى امام خمينى (ره) از زندان قيطريه (1343 ش)

پیام رهبر نهضت حضرت امام خمينى در مراسم عزاداری محرم

تاریخ وقوع: آزادى امام خمينى (ره) از زندان قيطريه (1343 ش)
مراسم عزادارى محرم سال 1383 ه‍ ق برابر با خرداد 1342 با پيام رهبر نهضت حضرت امام خمينى ره كه بر هر چه با شكوهتر برگزار شدن آن تأكيد مىنمود، به تبيين قيام حسين زمان در برابر يزيد تاجدار تبديل شد.
شهرستانهاى قم، تهران، مشهد و ديگر شهرها صحنه تظاهرات انبوه و ابراز خشم و نفرت مردم گرديد؛ اين تظاهرات در تهران تا برابر كاخ مرمر و دانشگاه پيش رفت و روز يازدهم محرم به وحدت بازار و دانشگاه و روحانيت انجاميد.
انبوه مردم با طنين يكپار
چه خمينى بت شكن، خمينى، تو فرزند حسينى به سمت مسجد شاه سابق سرازير شد و راهپيمايى عظيمى به سمت دانشگاه تهران به راه افتاد و با فرياد كوبنده مردم تا مرگ ديكتاتورها نهضت ادامه دارد.
خيابانهاى اطراف دانشگاه به لرزه درآمد. و سرانجام شعارها روشنتر و صريحتر، متوجه شخص شاه شد و شعار مرگ بر ديكتاتور لرزه بر اندام رژيم افكند.

بايد گفت كه سخنرانى تاريخى امام كه در عصر عاشوراى ه
مان سال در مدرسه فيضيه ايراد شد، نقطه عطفى در تاريخ نهضت اسلامى ايران محسوب مى شد و در حقيقت منشور نهضت بود. امام آخرين كلام خود را در اين سخنرانى بر زبان آورد و اعلام داشت كه هدف نهضت ، مبارزه با شاه و اسرائيل ، و حفظ اسلام از خطر اين دو مى باشد.
در اين سخنرانى تاريخى امام فرمود: من نمى خواهم تو (در سرنوشت ) مثل پدرت بشى، اينها مى خواهند تو را يهودى معرفى كنند كه من بگويم كافرى، تا از ايران بيرونت كنند و به تكليف تو برسند.
به دنبال سخنرانى آتشين و كوبنده عصر عاشوراى امام، عمليات فاشيستى رژيم آغاز شد.
همزمان با دستگيرى رهبر نهضت اسلامى ايران و بسيارى از علما و وعاظ و شخصيتهاى ذى نفوذ در قم، تهران و شهرستانها، زمينه يك سركوب وحشيانه و خونين توسط ايادى دژخيم فراهم شد.
اجتماعات و تظاهرات مردمى زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخى ديگر از شهرستانها با هجوم ماءموران شاه به خاك و خون كشيده شد.
رژيم درمانده، دانشگاه تهران را با تانك و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآورد، اما نمى توانست كه آتش قيام و قهر را از هر كجا قابل شعله ور شدن است.
سيل خروشان كشاورزان غيور و كفن پوشان ورامين، دهقانان كن، و مردم جماران به سوى تهران سرازير شدند؛ و انبوه جمعيت اعم از بازاريان، بارفروشان، معلمان ، دانشگاهيان ، و ساير اقشار مختلف مردم با غريو رعد
آساى يا مرگ يا خمينى مرگ بر شاه تهران را به لرزه درآورد.
شاه كه در برابر قيام قهر آلود ملت ، تاج و تخت خود را در خطر نابودى و سقوط مى ديد، با رگبار م
سلسل به جنگ آمد؛ و توسط مزدوران خود تظاهر كنندگان را با وضع فجيعى كه قلم از توصيف آن عاجز است قتل عام كرد.
بدين ترتيب در پانزده خرداد 1342 تهران به كشتارگاه مخوف و حمام خون مبدل شد.
ادامه قيام قهرآميز و خونين مردم غيور تهران در شانزدهم خرداد، يك بار ديگر ثابت كرد هيچ نوع سركوب و كشتار نمى تواند نهضتى را كه به رهبرى امام ره آغاز شده است از پويايى و حركت قهرآلود باز دارد.
همزمان با قتل عام مردم مبارز تهران، كشتارهاى فجيعى در قم، شيراز، مشهد، تبريز و ديگر شهرستانهاى توسط دژخيمان رژيم به وقوع پيوست؛ و براى ادامه سياست سركوب، دولت اعلام حكومت نظامى كرد.
على رغم سانسور شديد رژيم شاه، اخبار مربوط به دستگيرى رهبر نهضت اسلامى ايران در مدت كوتاهى در سراسر كشور پخش شد و موجى از خشم و نفرت عليه شاه به راه افتاد؛ و خبرگزاريها نيز بازتاب گسترده قيام شكوهمند ملت ايران را در حمايت از رهبر نهضت اسلامى را به سراسر جهان مخابره كردند؛ و عكس العملهاى شخصيتهاى سياسى، علمى و مذهبى كه حاكى از اعتراض نسبت به دستگيرى امام و كشتار مردم بى گناه بود، گزارش دادند؛ كه يكى از نمونه هاى آن، اعلاميه اعتراض آميز شيخ محمد شلتوت، مفتى و رييس دانشگاه الازهر مصر بود كه شش روز بعد از دستگ
يرى علما و اهانت به ساحت مقدس آنان به عنوان داغ ننگى بر پيشانى بشريت معرفى شد؛ و وى طى تلگرافى خطاب به شاه خواست كه از تجاوز به حريم روحانيت و علماى اسلام كه پاسداران قوانين الهى هستند خوددارى نمايد؛ و هر چه زودتر علماى بازدداشت شده را آزاد سازد.
حوزه هاى علميه نجف اشرف، كربلا و كاظمين نيز به محض دريافت خبر بازداشت امام و كشتار 15 خرداد تهران، قم و ديگر شهرهاى ايران به پا خاستند و با تشكيل اجتماعات و ارسال تلگرافهايى به سلاطين و رؤ ساى جمهورى كشورهاى اسلامى و سازمانهاى بين المللى، حمايت خود را از امام ره و تنفر خويش را نسبت به اعمال وحشيانه رژيم شاه اعلام كردند، و خواستار آزادى فورى رهبر نهضت اسلامى ايران شدند. مراجع تقليد در قم و مشهد و
جمعى از علما در تهران و شهرستانها نيز هر كدام به گونه اى حمايت خود را ابراز نمودند، و خواستار آزادى حضرت امام شدند.
اعتصاب سراسرى تهران در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه خونين قيام مردم در پانزده خرداد ضربه ديگرى بود كه رژيم را درمانده تر كرد.
مهاجرت مراجع قم و مشهد، و علماى سرشناس شهرستانها به تهران موجب شد كه رژيم تن به سياست آرام سازى و تشنج زدايى دهد و با آزاد نمايى رهبر نهضت اسلامى ايران، خشمها را فرونشاند.
11 مرداد 1342 رسانه هاى گروهى، آزادى ام
ام ره را به اطلاع مردم رسانيدند؛ اما اين آزادى نمايشى در مدت كوتاهى تبديل به حصر گرديد؛ و رژيم از ترس سيل خروشان جمعيت كه براى ديدار امام ره مى شتافتند نخست وى را از زندان پادگان عشرت آباد به داوديه ، و از آنجا به قيطريه انتقال داد و امام ره در يك منزل شخصى كه افتخارا در اختيار گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شديد ماءموران قرار گفتند.
گرچه مردم با اطلاع از وضع امام ره آرامش خاطرى يافتند، ولى اقامت مراجع قم و مشهد و علماى شهرستانها در تهران تا مدتى ادامه يافت؛ و سرانجام، رژيم، هر كدام از آنان را به گونه اى مجبور به مراجعت كرد و على رغم اين شرايط، فريبكارى رژيم مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشى از آن نگرديد.
يكى از آثار ادامه حصر امام ره ، تشكيل گروههاى زيرزمينى اسلامى در قم، تهران و شهرستانها بود كه گاه با نامهايى چون جبهه مسلمانان آزاد، جمعيتهاى مؤ تلفه اسلامى، مجمع روحانيون مجاهد، و گاه بدون نام ، مانند تشكيلات سرى اصفهان، شيراز، قزوين و گاه نيز به صورت نشريه هاى انقلاب مانند بعثت و فرياد خودنمايى مى كرد.
جامعه روحانيت ايران كه متشكل از مراجع و علماى مهاجر از قم ، مشهد، شيراز و ساير شهرستانها، و روحانيون تهران بودند، در 31 مرداد 1342 انتخابات فرمايشى دوره بيست و يكم مجلس را تحريم ، و به ادامه بازداشت رهبر نهضت اسلامى ايران اعتراض نمودند. موج خشم و اعتراض مردم در 13 مهر به يك اعتصاب بزرگ و تظاهرات عظيم در تهران تبديل شد؛ و روز بعد، همزمان با افتتاح مجلس نمايشى شاه ، تظاهرات ديگرى از طرف مردم تهران در خيابانهاى اطراف بهارستان انجام گرفت و ضربه ديگر بر پيكر رژيم درمانده وارد آمد.
اعلاميه تاريخى حوزه علميه قم با پانصد امضاء از اساتيد و فضلا در حمايت از رهبر نهضت اسلامى ايران و محكوم كردن بازداشت غير قانونى وى ، در اعلام ادامه راه نهضت امام خمينى ره ، يك بار ديگر پرده هاى خفقان را دريد، و طنين شعار مبارزه تا پيروزى را چون فريادى در تاريكى به گوش ملت ايران و ساير ملل جهان رسانيد.
رژيم شاه در آستانه آزاد كردن امام ره - كه خود را از آن ناگزير مى ديد - به جابجايى مهره ها پرداخت؛ و در 17 اسفند 1342 علم را از كار بركنار، و حسنعلى منصور را به نخست وزيرى
گماشت .
اين تحول كه به معنى ضعف دولت تلقى مى شد، آتش مبارزات اسلامى را شعله ورتر كرد؛ و منصور از طرف روحانيون مبارز، رسما مورد تهديد قرار گرفت.
رژيم پس از يك سلسله تمهيدات كه به منظور جلوگيرى از ابراز احساسات مردم و حوزه ، در برابر آزادى رهبر نهضت اسلامى ايران انجام داد، سرانجام در 18 فروردين 1343، امام ر
ه را آزاد كرد.
با وجود اينكه ماءموران، امام ره را به طور ناشناس و شبانه وارد قم كردند، اما لحظاتى نگذشت كه طنين صلوات و موج شادى سراسر قم را فرا گرفت و مردم سراسيمه به سوى خانه امام ره شتافتند.
يك بار ديگر رژيم دچار اشتباه
شد و با جرقه اى ، زياد، فرياد طوفنده امام ره را شعله ور كرد. روزنامه اطلاعات نوشت: چقدر جاى خوشوقتى است كه جامعه روحانيت نيز اكنون با همه مردم ، همگام در اجراى برنامه هاى انقلاب شاه و مردم شده است !!
از آنجا كه اين توطئه سابقه داشت و در 12 مرداد 1342 نيز يك بار رژيم اين تهمت را بر ساحت مقدس رهبر نهضت زده بود، در 21 فروردين 1343، حضرت امام ره طى نطقى به شرح زير، دولت و رژيم را به باد انتقاد گرفت و طوفانى از خشم و نفرت عليه رژيم ستمشاهى به پا كرد؛ و رژيم را وادار ساخت كه دست به عقب نشينى فضاحت بارى بزند و نماينده اى به خدمت امام ره بفرستد و رسما عذرخواهى كند.
در اين سخنرانى يك بار ديگر امام ره به مساءله اسرائيل پرداخت و رژيم را كه با تبليغات گسترده و تلاش مذبوحانه اى سعى كرده بود نهضت اسلامى را به حركت ضد اسرائيلى مصر ارتباط دهد و از اين طريق موضعگيرى امام را در زمينه اسرائيل خدشه دار كند، خلع سلاح كرد.
بيانات امام خمينى ره در روز 21 فروردين 1343
بسم الله الرحمن الرحيم
از زندانى بودن آقاى طالقانى و مهندس افسرده نباشيد، تا اين چيزها نباشد كارها درست نمى شود. تا زندان رفتن ها نباشد پيروزى به دست نمى آيد، هدف، بزرگتر از آزاد شدن عده اى است. هدف را بايد در نظر داشت. هدف، اسلام است، استقلال مملكت است طرد عمال اسرائيل است، اتحاد با كشورهاى اسلامى است. الآن تمام اقتصاد مملكت در دست اسرائيل است، عمال اسرائيل اقتصاد ايران را قبضه نموده اند، اكثر كارخانجات در دست آنها اداره مى شود، تلويزيون كارخانه ارج ، پپسى كولا.
دو هواپيمايى كه قرار بود حجاج را به مكه ببرند مال اسرائيل بود. بعد دولت عربستان سعودى به اين عمل اعتراض كرد و ناچار شدند از اين عمل خوددارى كنند. امروز حتى تخم مرغ را اسرائيل وارد مى كنند. بايد صفها را فشرده كنيد.
اينها عمال استعمار هستند، بايد ريشه استعمار را كند.
آقايان سعى كنيد در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببريد. تبليغات مذهبى بكنيد. مسجد بسازيد، اجتماعا نماز بخوانيد، تظاهر به نماز خواندن بكنيد.
وحدت مذهبى لازم است .
وحدت مذهبى است كه اين اجتماع عظيم و فشرده را ايجاد مى كند، اگر علاقه به استقلال ايران داريد، وحدت مذهبى داشته باشيد.
بعد از اينكه دستگاه ديد بيش از اين نمى تواند اين فضاحت را تحمل كند و از تمام مملكت و غير اسلامى فشار آوردند و نفرتهاى مملكت اسلامى را نسبت به خود احساس نمود، وقتى اوضاع را چه از داخل و چه از خارج تاريك ديدند، اينها شبانه مرا به اينجا آوردند تا به اصطلاح مرا سالم به اينجا برسانند.
آنها مى گفتند ما بايد شما را محفوظ نگاه داريم، آنها مى ترسيدند كه مردم به من آسيبى برسانند!! آيا ملت اسلام قصد جان مرا دارند؟!
بعد از رسواييها، وقتى ديدند ديگر نمى توانند هيچ جاى پايى گذارند و تمام ملتها، دولتهاى خارجى با آنها نظر خوشى ندارند و مخصوصا ديدند اكنون امام حج و محرم است و معلوم نيست در مراسم حج چه خواهد شد و در ماه محرم چه خواهد شد، ما را آزاد كردند؛ اما بعدا به خيال سمپاشى افتادند، فكر كردند با مطبوعات مى توانند ما را در نظر مردم خوار كنند، خيال كردند بين مردم و روحانيت جدايى ايجاد كنند.
چند روز است آزاد شده ام . فرصت مطالعه روزنامه نداشتم ، در زندان فراغت داشتم و مطالعه مى كردم تا اينكه روزنامه اطلاعات مورخ سه شنبه 18 فروردين 43 را به من دادند، من از آقايان گله دارم كه چرا زودتر به من ندادند، در اين روزنامه كثيف اطلاعات تحت عنوان اتحاد مقدس در سرمقاله نوشته بودند كه با روحانيت تفاهم شده و روحانيون با انقلاب سفيد و ملت موافق هستند، كدام انقلاب؟ كدام ملت؟ اين انقلاب مربوط به روحانيت و مردم است؟!
آقايان كه در دانشگاه هستيد برسانيد به همه كه روحانيت با اين انقلاب موافق نيست. ما كه به وسيله انتشاراتى نداريم . همه چيز را از ما گرفته اند، تلويزيون و راديو را از ما گرفته اند، تلويزيون و راديو را از ما گرفته اند. و تلويزيون در دست آن نانجيب است، راديو هم كه در دست خودشان هست، مطبوعات ما كثيف است . آنها مطلبى را مى نويسد يا مى گويند، فورا به تمام نقاط دور دست مى رسانند، آن وقت مردم بى اطلاع فكر مى كنند كه روحانيون هم با آنها هستند، روحانيون همه با آنها هستند، روحانيون با اين مفاسد دوستى ندارند.
اگر روزنامه اطلاعات جبران نكند با عكس العمل شديد ما مواجه خواهد شد.
(يكى از حضار گفت تحريمش كنيد، امام فرمودند نه: حالا موقعش نيست هر چيزى جايى دارد.)
خمينى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد. با سرنيزه نمى شود اصلاحات كرد. با نوشتن خمينى خائن به ديوارهاى تهران كه مملكت اصلاح نمى شود، ديديد غلط كرديد؟ ديديد اشتباه كرديد؟ خاضع به احكام اسلام شويد، ما شما را پشتيبانى مى كنيم، اگر از آزاد نمودن ما برنامه ديگرى دارند، اگر خيال ديگرى در سر دارند، اگر مى خواهند آشوب كنند بسم الله بفرمايند.
در روزنامه 12/5/1342، كه مرا از زندان قيطريه آوردند، نوشتند كه مفهومش اين بود كه روحانيت در سياست مداخله نخواهد كرد.من الآن حقيقت موضوع را براى شما بيان مى كنم . آمد يك نفر از اشخاصى كه ميل ندارم اسمش را بياورم ، گفت سياست عبارت است از دروغ گفتن ، خدعه ، فريب ، نيرنگ ، خلاصه پدرسوختگى است و آن را شما براى ما بگذاريد. چون موقع مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بكنم . گفتم ما از اول وارد اين سياست كه شما مى گوييد، نبوده ايم . امروز چون مقتضى است مى گوييم . اسلام اين نيست ، والله اسلام تمامش سياست است . اسلام را بد معرفى كرده اند. سياست مدن از اسلام سرچشمه مى گيرد. من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم ، من پاپ نيستم كه فقط روزهاى يكشنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم ، پايگاه استقلال اسلامى اينجاست ، بايد اين مملكت را از اين گرفتاريها نجات داد.
نمى خواهند اين مملكت اصلاح بشود، اجانب نمى خواهند مملكت آباد شود.
اينها حتى آب هم براى اين ملت تهيه نكرده اند. آبى كه ما در قم از آن استفاده مى كنيم در اروپا حتى به حيواناتشان هم نمى دهند. اگر راست مى گويند براى بيكاران كار پيدا كنند.اين جوان (اشاره به يكى از دانشجويان ) بعد از بيست سال تحصيل كار مى خواهد، فردا كه فارغ التحصيل مى شود سرگردان است . اگر معاشش فراهم نشود نمى تواند دين خود را حفظ كند. شما خيال مى كنيد آن دزدى كه شبها از ديوار با آن همه مخاطرات بالا مى رود و يا زنى كه عفت خود را مى فروشد، تقصير دارد؟ وضع معيشت بد است كه اين جنايات و مفاسد كه شب و روز در روزنامه ها مى خوانيد به وجود مى آورد. وقتى كه در زندان بودم خبر آوردند كه سرماى همدان به 33 درجه رسيده ، بعد خبر آوردند كه دو هزار نفر از سرما تلف شده اند. در آن حالت من دستم بسته بود، چه مى توانستم بكنم ؟ اين تازه در همدان بود. البته در تهران و شهرهاى ديگر هم تلفاتى بود، دولت چه اقدامى نمود؟ در يك چنين وضع براى استقبال از اربابان خود با طياره از هلند گل مى آورند. پول ملت فقير را تلف مى كنند. اجاره هواپيما كه از هلند گل مى آورد سيصد هزار تومان است . جبران كنيد غلطهاى خود را. اسلام را رعايت كنيد.
در ايام گرفتارى ، در روزنامه اطلاعات درباره وضع مادى و بهداشتى مردم جنوب مطلبى خواندم . تعجب كردم ، چگونه اين مطلب را گذاشته بنويسند. يكى از خبرنگاران پس از بازديد از وضع مردم جنوب چنين نوشته بود كه در جنوب ايران در دهات اصلا از دكتر و و دارو خبرى نيست ، آب وجود ندارد و يك ده اكثر مردمش كور بودند.، آن وقت در كنفرانس اكافه كه نمايندگان دول دنيا جمع شده بودند كه فكرى براى وضع اقتصاد دول بكنند - اگر بخواهند عمل بكنند - در صورتى كه اعضاى شركت كننده چه از كشورهاى كوچك و چه بزرگ همه دم از اشكالات اقتصادى خود مى زنند، هياءت نمايندگى ايرانى اظهار مى كند كه وضع اقتصادى ايران كمال مطلوب است و هيچ عيب و نقصى ندارد.
آيا وضع اقتصادى انگلستان بد است ، ايران خوب است؟! وضع اقتصادى هندوستان بعد از آن همه پيشرفت بد است ايران خوب است؟! همين طور ژاپن وضع اقتصاديش بد است ايران خوب؟!
آقايان در كاخهاى خود نشسته اند مى گويند ملت مترقى، ملت مترقى از گرسنگى مى ميرد؟! امير اسلام على - عليه السلام - نان جو مى خورد. براى مهمانى كه به افتخار اربابان خود ترتيب مى دهند، پانصد هزار تومان ، يك ميليون تومان يا بيشتر خرج مى كنند و مرتب دم از برنامه مترقى مى زنند. مىگويند كشور ما در رديف كشورهاى طراز اول است. مگر با رفتن چند زن به مجلس مملكت مترقى مى شود. مملكت با برنامه هاى اسرائيل درست نخواهد شد.
اسلام براى تمام زندگى انسان از روزى كه متولد مى شود تا موقعى كه وارد در قبر مى شود دستور و حكم دارد. صحبت نزاع با شخص نيست ، بعد از اينكه دولت قبلى رفت ، يك نفر در زندان آمد پيش من و از دولت گذشته بدگويى كرد و گفت اين دولت برنامه هاى مترقى دارد، گفتم ما با كسى غرض شخصى نداريم . ما با عمل اشخاص كار داريم . ملت فقير را نجات دهيد. ديروز خانواده هاى شهداى 15 خرداد اينجا بود. چيزى كه مرا رنج مى داد اين بود كه به من اين صحبتها نشده بود تا از حبس آمدم بيرون ، عصر همان روز (دفعه اول ) جريان را مطلع شدم . كشتار پانزده خرداد از اعمال يك قشون با ملت بيگانه بدتر بود. آنها بچه ها را نمى كشتند، زنها را نمى كشتند. امروز جشن معنى ندارد، تا ملت عمر دارد غمگين در مصيبت پانزده خرداد است . يكى از اولياى امور ضمن سخنرانى گفته بود، پانزده خرداد ننگ ملت ايران است . اما من صحبت او را تكميل مى كنم، پانزده خرداد ننگ ملت بود. زيرا از پول همين ملت اسلحه تهيه شده و با اين اسلحه مردم را كشتند
.
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس