زندگینامه - وفات «سید ابوالقاسم کاشانی» (1340 ش)

زندگینامه

تاریخ وقوع: وفات «سید ابوالقاسم کاشانی» (1340 ش)
سـيـد ابـوالقـاسم در سال 1264 شمسى ، در خانواده اى روحانى و در تهران قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش آيه الله حاج سيد مصطفى كاشانى اسـت كـه از عـلمـا و مـراجـع بـزرگ شـيـعـه عـصـر خـويـش شـود. ايـشـان در سـال 1280 شـمـسـى ، بـه نـجـف هـجـرت و در آنـجا به تدريس و تحقيق مشغول گشت .
آيه الله سيد مصطفى در جنگ جهانى اول و تجاوز انگليس به عراق به صفوف مجاهدان پيوست و هدايت و رهبرى نيروهاى عراقى را به عهده گرفت .
سـيـد ابـوالقـاسـم در سـن شـانـزده سـالگـى بـه هـمـراه پـدر عـازم عـراق و در حـوزه نـجـف بـه ادامـه تـحـصيل پرداخت و از اساتيد بنام چون ميرزا محمد تقى شيرازى ، آخوند خراسانى و ميرزا حسين خليلى بهره هاى فراوان برد و در 25 سالگى به درجـه اجـتـهـاد نـايـل آمـد و بـزرگـانـى چـون شـيـخ الشـريـعـه اصـفـهـانـى ، آقـا ضـيـاءالديـن عـراقـى و سـيـد اسماعيل صدر در نامه هاى خود به تفصيل از مقام علمى او با القابى مانند شكافنده ى درياى علوم و كليد در گنجهاى دقيق و... ياد كرده اند.
مبارزات سياسى
آيـه الله كـاشـانـى از دوران جوانى داراى افكار آزاديخواهانه بود و از ظلم و ستم و استعمار بيزار و متنفر و در گستره اى به وسعت جهان اسلام با استعمارگران بويژه انگليس مبارزه مى كرد.
در سـال 1285 شـمـسـى ، كـه مـردم ايـران از بـى ليـاقـتـى شـاهـان قـاجـار و فـسـاد دسـتـگـاه حـكـومـتـى و دخـالت بـيـگـانـگـان در امـور داخل و چپاول ثروت ملى كشور خسته شده ، و نهضت مشروطه را راه اندازى كردند، آيه الله كاشانى مشاورت آيه الله آخوند خراسانى را عهده دار بود و در تصميم گيريها او را يارى مى كرد. مبارزات آيه الله كاشانى را مى توان به دو بخش تقسيم كرد:
الف - مبارزات عليه استعمار انگليس
مـبـارزه بـا اسـتـعمار انگليس آن چنان عميق و ريشه دار بود كه در خاورميانه مبغوض ترين دشمن آنها به شمار مى رفت ، به حدى كه انگليسيها در آن زمـان ، تـسـليـم شـدن ايـشـان را يـكـى از شـرايـط صـلح بـا عـراق قـرار دادنـد. هـنـگـامـى كـه جـنـگ جـهـانـى اول به عراق كشيده شد، آيه الله كاشانى بهمراهى پدر، رهبرى نيروهاى ملى عراق را بر عهده داشتند و در قيام عليه قرار داد ظالمانه انگليس و با كـمـك عـشـايـر عـراق در مـقـابـل قـواى انـگـليـس ايـسـتـادگـى و آنـان را مـجـبـور بـه عـقـب نـشـيـنـى كـرد و هـمـيـن مـبـارزات مـوجـب كـسـب استقلال عراق گرديد.
مـتـجـاوزان انـگـليـسـى بـه اين نتيجه رسيدند كه وجود سيد ابوالقاسم كاشانى بزرگ ترين مانع پيشرفت آنها در عراق است ، از اين رو حكم اعدام ايشان از طرف مركز فرماندهى انگليس صادر شد كه قبل از دستگيرى ، عراق را به سمت ايران ترك كرد.
بعد از بركنارى رضاخان در شهريور 1320 و اشغال ايران توسط متفقين ، مرحوم كاشانى به مبارزه با استعمار ادامه داد.
آيـه الله كـاشـانـى اعـلامـيـه اى بـا ايـن مـضـمـون كـه ((ايـران مال ايرانى است )) و ذخاير آن بخصوص نفت از آن ايرانيان است و فقط قوانين و ضـوابـط اسـلامـى بـايـد حكمفرما گردد، انتشار داد. انگليسيها از سهيلى ، نخست وزير وقت خواستند كه ايشان را تبعيد كند. آيه الله مخفيانه به قم رفـت و نـزديـك بـه يـك سـال از دست انگليسيها در امان بود. در قم اعلاميه و شبنامه منتشر مى كرد و يادآور مى شد كه نبايد گذاشت انگليسيها خود را مـالك الرقـاب ايران بدانند. فرماندارى نظامى از طريق درج آگهى در جرايد به وى اخطار كرد كه خود را تسليم كند. سرانجام به وسيله جاسوس انـگـليس ، "تامارا" محل اقامت آيه الله كشف و در 27 خرداد 1323 در گلابدره شميران بازداشت و به شهرهاى اراك ، رشت و كرمانشاه تبعيد شد و تا پـايـان جـنـگ در اردوگـاهـهـاى مـتـفـقـيـن بـا بـدتـريـن وضـع مـمـكـن زنـدانـى بـود، بـا ايـن حـال حـتـى در بـازپـرسـيهايش ‍ نيز با انگليسيها به خشونت رفتار مى كرد و به آنها مى گفت : ((اگر مناز دست شما جان سالم به در برم ، اجازه نـخواهم داد يك قطره نفت به دست انگليسيها برسد.)) سرانجام ، پس از گذشت 28 ماه از زندان متفقين آزاد شد. هنگامى كه در تبعيد بود براى دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماينده مردم تهران انتخاب شد و اين حاكى از شناختى بود كه مردم از عمق مبارزات ايشان داشتند.
ب - مبارزات عليه استبداد داخلى
آيـه الله كـاشـانـى پـس از پـايـان جـنـگ جـهـانـى دوم ، در فـعـاليـتـهـاى اجـتـمـاعـى و مـبـارزات سـيـاسـى فـعـالانـه حـضـور يـافـت و در مـقـابـل سـيـاست بازيهاى قوام السلطنه - كه با ايجاد حزب دموكرات و ائتلاف با حزب توده قدرت گرفته بود - قد علم كرد و بر خلاف خواسته دربار و قوام ، مردم را به مبارزه دعوت كرد. در نتيجه در خرداد 1324، دستگير و 22 ماه به بهجت آباد قزوين تبعيد شد. در پى در گذشت آيه الله سيد ابو الحسن اصفهانى ، در مجلس ‍ ختم ايشان آيه الله سيد محمد بهبهانى خواستار آزادى آيه الله كاشانى شد كه بعد از مدتى ، قوام با عزيمت ايشان به قزوين موافقت كرد.
در دى مـاه هـمـان سـال ، در دوره پـانـزدهـم مـجـلس بـه نـمـايـنـدگى انتخاب شد و بعد از نخست وزيرى هژير - كه از سر سپردگان انگليس و ماءمور حـل قضيه نفت بود - تظاهرات عظيمى را به راه انداخت . در اين تظاهرات قشرهاى مختلف به خصوص روحانيون ، از جمله شهيد نواب صفوى ، حضور فعال داشتند.
هـژيـر كـه از ايـن اقـدام وحـشـت زده و بـه خـشـم آمـده بـود، دسـتـور تـيـرانـدازى بـه سـوى تـظـاهـر كـنـنـدگـان در مـقـابـل مـجـلس شـوراى مـلى را صـادر كـرد كـه عـده اى از مـردم كـشـتـه و مـجـروح شـدنـد. هـژيـر در 25 خـرداد 1327، دسـتـور داد مـنـزل آيـه الله كـاشـانـى را محاصره كنند. روز بعد، مردم تظاهراتى برپا كردند كه آيه الله ، مردم را به آرامش و لغو تظاهرات دعوت كرد. اين اقـدامـات ، هـژيـر و كـابـيـنـه او را به سقوط كشانيد و ساعد بر سر كار آمد. آيه الله كاشانى با برپايى نمازهاى عيد فطر و عيد قربان ، بار ديگر قدرت و عظمت مردم مسلمان ايران را به نمايش گذاشت .
در پـى تـرور نـافرجام شاه ، بار ديگر آيه الله كاشانى كه از طرف شاه "فناتيك "( لقب گرفته بود، دستگير و در قلعه فلك الافلاك خرم آباد زندانى و از آنجا به لبنان تبعيد شد. پس از تبعيد ايشان ، مبارزات مردم همچنان ايشان را پخش مى كرد.
بـعـد از تـرور هـژيـر توسط فدائيان اسلام در 27 اسفند 1328، كابينه ساعد سقوط كرد و در انتخاب دوره شانزدهم مجلس شوراى ملى ، آيه الله كاشانى غيابا از طرف مردم به نمايندگى مجلس انتخاب شد و منصور الملك ، نخست وزير وقت ايران ، طى تلگراف از ايشان عذر خواهى و خواستار بـازگـشـت بـه ايـران شـد. سـرانـجـام در بـيـسـتـم خـرداد 1329، پـس از شـانـزده مـاه تـبـعـيـد در مـيـان اسـتـقـبـال پـرشـور مردم وارد تهران شد و در پيامى خطاب به ملت ايران فرمود: ((... بايد همه دست برادرى و اتحاد و صميميت به هم بدهيد و در امور اجتماعيه همت و مجاهدت و فداكارى نماييد و ميدان را براى خائنين باز نگذاريد كه همه چيز اين ملت را به شهوترانى و عياشى و خود خواهى به باد فنا بدهند...
بـرادرانـم ، مـثـل من خادم فداكارى داريد، بدون طمع و غرض شخصى جان خود را كف دست گرفته براى دين و دنياى شما جانبازى مى كنم . اگر دست فداكارى به من ندهيد و به بارى به هر جهت بگذرانيد و مسامحه نماييد، روز به روز روزگارتان سياه تر مى شود...))
عمده فعاليت آيه الله كاشانى پس از اين تاريخ ، در رابطه با ملى شدن صنعت نفت و روى كار آمدن دولت دكتر محمد مصدق بود كه رهبرى مردم را در قيام 30 تير 1331 رهبرى و هدايت كردند. پس ‍ از كودتاى 28 مرداد 1332(كه قرار داد كنسرسيوم در دولت زاهدى به زيان ايران منعقد شد، آيه الله كاشانى طى اعلاميه شديد اللحنى آن را محكوم و از درجه اعتبار ساقط دانست .
در سـال 1334، پـس از دسـتـگـيـرى سـران فـدائيـان اسـلام ، بـار ديـگـر آيـه الله كـاشـانـى بـه عـنـوان دخـالت در قتل رزم آرا دستگير و در معرض محاكمه و اعدام قرار گرفت . اما بر اثر پافشارى مقامات روحانى و هشدار جدى آنها، آزاد گرديد.
آيه الله كاشانى و جهان اسلام
او هـيـچـگـاه از گـرفـتـاريـهـاى مـلت اسـلامـى غـافـل نـبـود و در حـد تـوان خـويـش ، آنـان را يـارى مـى داد. در سال 1326 شمسى ، زمانى كه تاءسيس دولت غاصب اسرائيل در سرزمين فلسطين اعلام گرديد، اعلاميه اى خطاب به تمام مسلمانان جهان صادر كرد و نـسـبـت بـه فـسادى كه دولت غاصب اسرائيل در آينده برپا خواهد كرد، هشدار داد و از آنان خواست تمام كوشش خود را براى ريشه كن كردن اين غده سرطانى به كارگيرند و نسبت به راءى سازمان ملل در مورد تقسيم فلسطين اعتراض كرد.
در ادامه حمايت از مردم فلسطين ، مردم ايران را به تظاهرات عليه اسرائيل دعوت كرد و در 20 دى 1326، بيش از 30 هزار نفر در مسجد امام خمينى (ره ) اجـتـمـاع كـردنـد كـه دولت وقـت از سـخـنـرانـى آيـه الله كـاشـانى ممانعت به عمل آورد و حجه الاسلام و المسلمين فلسفى به منبر رفت و هدف از اين تـظاهرات گسترده اى عليه اسرائيل به رهبرى آيه الله صورت گرفت كه خود براى مردم سخنرانى و از ملت ايران خواست كه از هيچ كمكى در راه آزادى فـلسـطـيـن دريـغ نـكـنـنـد. پـس از ايـن سـخـنـرانـى پـرشـور، مـردم بـه جـمـع آورى كـمـكـهـاى مـال پـرداختند و پنج هزار نفر از فدائيان اسلام آمادگى خود را براى شركت در نبرد عليه صهيونيستها اعلام نمودند و در دوم خرداد 1327، فدائيان اسلام در منزل ايشان اجتماع كه دولت وقت اقدام به جلوگيرى كرد.
آيـه الله در مـبـارزات اسـتـقـلال طـلبـانـه مـسـلمـانـان مـصـر و تـونـس از آنـان حـمـايـت مـى كـرد و مـشـكـل بـزرگ مـسـلمـانـان را تـفـرقـه و جـدايـى مـوجـود مـيـان كـشـورهـاى اسـلامـى مـى دانـسـت و تـنـهـا راه حـل مـشـكـل را اتـحـاد مـسـلمـانـان و تـمـسـك بـه اسـلام نـاب مـحـمـدى (صـلى الله عـليـه و آله و سـلم ) مـعـرفـى مـيـكـرد. بـه هـمـيـن جـهـت بـه فـكـر تـشـكـيـل يـك كـنـگـره اسـلامـى افـتـاد و بـراى ارزيـابى بهتر وضع مسلمانان در سال 1331، در مراسم حج شركت كرد و با بسيارى از روحانيون و بزرگان جهان اسلام به بحث و گفتگو نشست و آنها را از انديشه خويش درباره كنگره اسلامى آگاه ساخت . بعد از بازگشت از حج نامه اى به تمام كـشـورهـاى اسـلامـى فـرسـتـاد و از آنـهـا دعـوت كـرد كـه حـاكـمـان خـود كـامـه مـخـالفـت خـود را بـا تشكيل اين كنگره اعلام داشتند.
سرانجام آيه الله كاشانى در 23 اسفند 1340، پس از عمرى مبارزه مستمر با استبداد داخلى و استعمار خارجى ، دعوت حق را لبيك گفت و در حرم مطهر حضرت عبد العظيم به خاك سپرده شد.
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس