امـروز طـرحـهـاى عـمـليـاتـى سـپـاه در والفـجـر 8، در كـربـلاى 5، در عـمـليـاتـهـاى مـهـم مـيـدان جـنـگ در طول چند سال ، درسهايى قابل استفاده براى همه دانشگاههاى جنگ است .
كـسـانى كه اهل دانش نظامى هستند، مى دانند يكى از دشوارترين و غير قابل دسترس ترين تاكتيكهاى نظامى و جنگى ، عبور از رودخانه است ، آن وقت عبور از رودخانه ، در والفجر 8، آن هم رودخانه اروند، اعجاب انگيز است . در هيچ دانشگاهى هم اين را نخوانده بودند. اما امروز كارى كه آنها كردند، در دانـشـگـاهـهـا مى تواند تدريس شود. با (عمليات ) كربلاى 5 و انهدام دژهاى تسخيرناپذير عراق كه به وسيله شورويهاى آن روز به وجود آمده بود و يك تاكتيك غير قابل ضربه و ضد ضربه بود، مى گفتند اصلا ضد تدبير ندارد، به هيچ تدبيرى نمى شود آن را از بين برد، تاكتيكى اسـت كـه ضـد تـاكـتـيـك نـدارد، واقـعـش هـم ، هـمـيـن جـور بـود. اگـر ابـتكار نظامى برخاسته از شور ايمان و فداكارى بچه ها نبود، همين جور بود، قابل دسترس نبود...
مقام معظم رهبرى حضرت آيه الله خامنه اى
بررسى اوضاع سياسى - نظامى از والفجر 8 تا كربلاى 4
بـهـره گـيـرى از اثـرات مـهـم فتح فاو و پيش بينى احتمالى افزايش فشار به ايران و عدم تاءمين حقوق ايران بوسيله عراق و حاميانش موجب شد از اوايـل 1365، سـلسـله تـلاشـهـاى وسـيـعـى بـه مـنـظـور طـرح ريـزى و آمـاده سـازى عـمـليـات "سـرنـوشـت سـاز" بـه عمل آيد.
بر اساس چنين تحليلى ، سياست تبليغاتى كشور بر روى بسيج نيرو و امكانات براى اجراى عمليات سرنوشت ساز متمركز شد.
در آبـان 1365، در حـالى كـه ايـران تـحـت فـشـار هـمـه جـانبه اى قرار گرفته بود، افشاى ماجراى مك فارلين به عنوان مهمترين تلاش سـيـاسـى پـنـهـان آمـريـكـا بـراى بـرقـرارى رابـطـه بـا ايـران و بـه دسـت گـيـرى ابـتـكـار عمل در جنگ ايران و عراق ، اوضاع سياسى - نظامى جنگ را در موقعيت جديدى قرار داد.
بـرداشـت عـراق از اهـداف و نـتـايـج نهايى تلاشهاى آمريكا و احتمال قربانى شدن صدام ، به واكنش شديد رژيم عراق در برابر آمريكا و گرايش بـيـشـتر به سوى شوروى (سابق ) منجر شد. به اين ترتيب ايران در آستانه عمليات كربلاى 4 در شرايط دشوارى قرار گرفت . افشاى ماجراى مـك فـارلين كه باعث ايجاد طوفان سياسى در ماوراى ايران شده بود، ضمن آن كه حملات هوايى عراق را در پى داشت ، بر روند تلاشهاى سياسى جمهورى اسلامى ايران براى كسب موقعيت برتر نيز، تاءثير گذاشت . در چنين اوضاعى موقعيت شوروى (سابق )، بويژه با گرايش عراق به سمت آن ، بـهـبـود يـافـت . در واقـع شـوروى از اهـرم قـابـل ملاحظه اى براى تاءثير گذارى بر روند جنگ برخوردار شد. متقابلا آمريكا، در نتيجه تشتت حـاصـله در سـياست خارجى خود كه از پى آمدهاى افشاى ماجراى مك فارلين بود، به همان ميزان از تاءثيرگذارى بر روند جنگ ناتوان شد و ناچار بيش از پيش به حمايت از عراق روى آورد.
بـنـابراين آمريكا و شوروى (سابق ) عملا به حمايت از عراق ، ايران را تحت فشار مشترك قرار دادند. عراق نيز مى كوشيد با استفاده از حمله هايى ، ايـران را در مـوقـعـيـتـى قـرار دهـد كـه هـر چـه سـريـعـتـر از ادامـه جـنـگ دسـت كـشـيـده و از تـنـبـيـه مـتـجـاوز انـصـراف حاصل كند.
در سوم دى 1365، عمليات بسيار پيچيده و سخت كربلاى 4، با هدف نهايى تصرف شهر ابو الخصيب واقع در جنوب اروندرود و حومه بصره آغاز شد.
مـوفـقـيـت عـمـليـات كـربـلاى 4، بـه تـاكـتـيـك ويـژه اى بـسـتـگـى داشـت كـه مـحـور طـرح ريـزى عـمـليـات را تـشـكـيـل مـى داد و هـرگـونـه خـلل در اجراى اين تاكتيك ، اصل عمليات را با ابهام روبرو مى كرد. با شروع عمليات كربلاى 4، مشخص گرديد كه تـاكـتـيـك ويـژه عـمـليـات لو رفـتـه اسـت و نـاگـزيـر دسـتـور تـوقـف عـمـليـات صـادر شـد. نـتـيـجـه عـمـليـات كـربـلاى 4، بـه شكل نامطلوبى موقعيت برتر ايران را تحت تاءثير قرار داد و شرايط بحرانى ايجاد كرد.
عـراق تـحـت شـرايـط جـديـد در صدد حمله به فاو و باز پس گيرى آن بر آمده تا اوضاع سياسى - نظامى را به نفع خود تغيير دهد. حفظ برترى سياسى - نظامى جنگ ، مقابله با هرگونه ركود در جبهه هاى نبرد ايجاب مى كرد كه عمليات نظامى با هدف كسب پيروزى ادامه يابد.
اهميت منطقه عمومى شرق بصره و استحكامات دشمن
هنگام انتخاب منطقه عمليات كربلاى 5، آنچه اوضاع را پيچيده تر مى كرد، اين بود كه :
1- تنها انجام يك عمليات نمى توانست مؤ ثر باشد.
2- بعلاوه عمليات بايد با پيروزى تواءم باشد.
3- هـمـچـنـيـن سـرعـت عـمـل نـيـز نـقش تعيين كننده اى در اين عمليات داشت . منطقه عمومى شرق بصره نظر به اهميت سياسى و نظامى آن ، همواره جايگاه قابل ملاحظه اى در انديشه طراحان نظامى داشت ، و از اين رو عمليات رمضان با هدف دستيابى به منطقه شرق بصره طرح ريزى و اجرا شد.
دشـمـن بـا تـوجـه بـه اهـمـيـت منطقه ، زمين شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحكامات كرده بود و با رها كردن آب در منطقه ، انجام هرگونه عـمـليـاتـى را غـيـر مـمـكـن سـاخـت و فـضـاى امـنـى را بـراى خـود بـه وجـود آورده بـود تـا بـتـوانـد حـركـت هـر نـيـروى مـهـاجـم را قبل از دستيابى به خط اول خود سركوب كند.
اوليـن خـط دفـاعـى دشـمـن دژى بـود كـه در يـك سـمـت آن سـنـگـرهـاى بـتـونـى بـراى اسـتـراحـت نـيـرو و در سـمـت مـقـابـل ، سـنـگـرهـاى ديده بانى و تيربار با مهمات آماده و سنگرهاى تانك احداث شده بود. اين دژ، دشمن را از موقعيت ممتازى براى اشراف و تسلط كامل بر منطقه بر خوردار مى كرد. در پشت خط اول چند موضع هلالى شكل احداث ، كه قطر هر يك به 300 الى 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر مـى رسـيـد. در پـشـت مـواضـع هلالى ، براى تردد و استقرار تانك ، جاده ساخته شده بود و به اين وسيله تانك مى توانست با استقرار روى مواضع مشخص شده ، كل منطقه درگيرى را زير پوشش گلوله مستقيم و تيربار قرار دهد.
دومـيـن خـط دشـمـن بـه فـاصـله صـد متر از خط اول و به موازات آن احداث ، و سيلبندى بود به عرض 205 و ارتفاع 4 متر كه داراى موضع پياده ، كانال مواصلاتى و مواضع تانك بود، اين سيلبند از جنوب جاده شروع مى شد و به سمت اروند ادامه داشت .
سـومـيـن خـط دشـمـن ، خـاكـريـزى بـود بـه مـوازات خـط دوم و داراى مـواضـع پـيـاده و تـانـك كـه در جـلوى آن كانال متروكه اى به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود.
چهارمين رده دشمن در پشت نهر دو عيجى قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندين موضع هلالى پى در پى ، كه بر توانايى دشمن براى مقابله و دفاع مى افزود.
پنجمين رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت . ضمن آن كه در حد فاصل خط چهارم و پنجم ، قرار گاههاى دشمن ، خصوصا قرارگاه تاكتيكى سپاه سـوم (مـقـر فـرمـانـدهـى لشـكـر 11)، داراى مـواضـع مـسـتـحـكـمـى بـود و پـدافـنـد مـسـتـقـل داشـت . پـس از خـط جـاسـم تـا كـانـال زوجـى ، مـركـز تـوپـخـانـه ، لجـسـتـيـك و عـقـبـه لشـكـر 11 قـرار گـرفـتـه بـود و رده شـشـم و هـفـتـم دشـمـن شـامـل كـانـال زوجـى و مـثـلثـى هـاى غـرب كـانـال زوجـى بـود. در مـنـطـقـه شـلمـچـه ، دشـمـن زمـيـن را بـه شكل پنج ضلعى در آورده بود كه از استحكامات بسيار پيچيده اى برخوردار بود.
نيروهاى عمل كنند
پس از قطعى شدن عمليات در منطقه شلمچه و تعيين زمان كسب آمادگى ، لازم بود تا در زمانى محدود، آمادگى براى عمليات فراهم شود.
پـيـدايـش بـاور جـديـد يـعـنـى "انـجـام عـمـليـات تـحـت هـر شـرايـط" مـوجـب گـرديـد شـور و حال جديدى بر فرماندهان مسئولان جنگ حاكم شود و ماءموريت قرارگاهها و يگانهاى تابعه و خط حد يگانها تعيين و جاده ها و عقبه ها تقسيم شود.
OO در مورد سازمان رزم نيروهاى عمل كننده تصميم زير اتخاذ شد:
قرارگاه كربلا | قرارگاه قدس | قرارگاه نجف |
لشكر 25 كربلا | لشكر 7 وليعصر (عج) | لشكر 17 على بن ابى طالب (ع) |
لشكر 41 ثار الله | لشكر 8 نجف | لشكر 5 نصر |
لشكر 19 فجر | لشكر 14 امام حسين (ع) | لشكر 21 امام رضا (ع) |
لشكر 10 سيد الشهدا (ع) | لشكر 27 محمد رسول الله (ص) | لشكر 155 ويژه شهدا |
لشكر 31 عاشورا | لشكر 32 انصار الحسين | تيپ 57 ابوالفضل (ع) |
لشكر 33 المهدى (عج) | تيپ 44 قمر بنى هاشم (ع) | تيپ 29 نبى اكرم (ص) |
تيپ 18 الغدير | تيپ 12 قائم (عج) | |
تيپ 48 فتح | لشكر 105 قدس |
در واقـع بـر خـلاف تـدابـير اوليه مبنى بر تقسيم قرارگاهها در مناطق مختلف جنوب و غرب ، كليه قرارگاهها و يگانها و در منطقه عملياتى شرق بـصـره تـمـركـز يـافـتـنـد و آمـاده انـجـام عـمـليـات شـدنـد. البـتـه نـظـر بـه ايـنـكـه عـمـليـات در شـلمـچـه ، زمـيـن پـنـج ضـلعـى ، كـانـال پـرورش مـاهـى و پـاسگاه بوبيان مجموعا يك ماءموريت واحد تلقى مى شد، چنين تدبير شد كه قرارگاه كربلا جاى پاى اوليه را تصرف كند، سپس قرارگاههاى قدس و نجف ماءموريت عبور و تعميق را عهده دار شوند.
آغاز تهاجم به دشمن
در آسـتـانـه شـروع عـمـليـات ، بـا تـوجـه بـه مـحـدوديـت زمـان ، آخـريـن اقـدامـات شـامـل جـابـجـايـى و نـقـل و انـتـقال نيروها وامكانات ، تكميل بحث مانور عمليات و غيره انجام گرفت و توپخانه و زرهى نسبت به ماءموريت اصلى و گروههاى مواصلاتى براى اجراى آتش و مانور توجيه شدند.
و بـا تـوجـه بـه تـجـارب عـمـليـات كـربـلاى 4، ابـهـام نـسـبـت بـه مـيـزان هـوشـيـارى دشـمـن مـوجـب شـده بـود كـه كـليـه تـحـركـات دشـمـن تـا قـبل از آغاز درگيرى كنترل شود. اجراى آتش كاتيوشا در داخل حوضچه لشكر 41 ثارالله و خسارتهاى وارده ، به ميزان حساسيتها افزود. از سوى ديگر، افزايش تردد خودروهاى دشمن به سمت منطقه فاو، اين تصور را تقويت كرد كه دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما همچنان نسبت به مـيـزان هـوشـيـارى دشمن در منطقه شلمچه ابهام و ترديد وجود داشت و هيچگونه نتيجه مشخصى ارايه نمى شد. در اين حالت ، نيروها در انتظار صدور فـرمـان حمله از سوى فرماندهى كل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب ، ساعت شروع حمله كه 2 بامداد روز 19/10/1365، تعيين شده بـود. امـا نـظـر بـه محدوديت زمان براى شكستن خط و پاكسازى و تثبيت آن ، مقرر شد كه نيروها با استفاده از نور مهتاب حركت كنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.
پـس از نـيـمـه شـب ، كـه نـور مهتاب منطقه را روشن كرده بود، درگيرى در برخى محورها آغاز شد. كه اين خود بر نگرانى مبنى بر هوشيارى دشمن افـزود. بـا ايـنكه تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زيادى باقى مانده بود، از سوى فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشكر محسن رضايى ، در ساعت 35:1 بـامـداد فـرمـان حـمله با رمز مقدس يا زهرا (عليها سلام ) صادر شد و بدين ترتيب برادران بسيجى و سپاهى يورش خود را به عظيم ترين و پـيـچـيـده ترين استحكامات دشمن در شرق بصره آغاز كردند. خبرهاى واصله به قرارگاه كربلا حاكى از پيشروى در محرهاى مختلف و شكسته شدن خط دشمن بود ، از اين رو اطمينان به غافلگيرى دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنى بر عدم امكان شكسته شدن خطوط دشمن نيز بر طرف شد.
پس از اطمينان عبور از خط، تلاش براى "پاكسازى "، "الحاق " و "تثبيت " آغاز شد. در اين ميان ، چون الحاق لشكر 25 كربلا به لشكر 31 عاشورا نـقـش تـعـيـيـن كـنـنـده اى در تـصـرف پـوزه كـانـال پـرورش مـاهـى و بـازشـدن عـقـبـه خـشـكـى نـيـروهـاى عـبـور كـنـنـده از كانال داشت ، مورد تاءييد قرار گرفت .
هـمـچـنـيـن الحـاق لشكر 19 فجر و لشكر 31 عاشورا در منطقه ضلعى نيز حايز اهميت بود و مورد توجه قرار داشت . ضمن اينكه ضرورت پاكسازى قـرارگـاه تـيـپ دشـمـن در مـنـطقه 5 ضلعى ، همواره به يگانهاى عمل كننده در منطقه گوشزد مى شد. در واقع الحاق يگانهاى محور 5 ضلعى و محور كانال ماهى و نيز شكستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهى تيپ در 5 ضلعى ، دو مسئله اساسى بود كه فرمانده قرارگاه كربلا مى بايست تدابير لازم را براى انجام آن اتخاذ مى كرد. علاوه بر آن منطقه جناح راست عمليات نيز بايستى تثبيت مى شد.
تحركات دشمن
دشـمـن پـس از عمليات كربلاى 4، بر اساس اين تحليل كه ايران فعلا قادر به عمليات نيست ، توجه خود را به بازپس گيرى فاو معطوف كرده بود.
عـراقـيـهـا مـى پـنـداشـتند، جمهورى اسلامى در برابر يك تهاجم سنگين در منطقه فاو قادر به مقاومت نخواهد بود و تلاشهاى گسترده دشمن ، بويژه جابجايى و انتقال نيرو و توپخانه به فاو، تماما حاكى از آمادگى دشمن براى حمله به منطقه فاو بود. اما انجام عمليات در منطقه كربلاى 5، آن هـم در مـقـايـس گـسـترده ، موجب گرديد عمليات در فاو منتفى و نيرو و امكانات دشمن به منطقه شرق بصره اعزام شود. در واقع دشمن ضمن غافلگير شـدن نـسـبـت بـه عـمـليـات شـرق بـصـره از نـظـر زمـان و مـكـان ، در مـورد تـاكـتيك ويژه عمليات كه عمدتا معطوف به عبور از منطقه آبگرفتگى و كانال پرورش ماهى و حركت از شمال به جنوب در پشت مواضعش بود، غافلگير شد.
هشت روز نبرد در شرق نهر جاسم
مـحـورهـاى اصـلى تـلاشـهـاى قـرارگـاه كـربـلا، شـامـل خـروج از 5 ضـلعـى ، تـثـبـيـت سـرپـل غـرب كانال پرورش ماهى و بازكردن جاده شلمچه بود. هدف از اين تلاشها تصرف منطقه مورد نظر، تاءمين جاى پا و فراهم كردن شرايط بـراى تثبيت منطقه و همچنين تحويل خط به قرارگاههاى قدس و نجف اشرف بود. تدبير قرارگاه اين بود كه جناح راست منطقه عمليات توسط تيپ 18 الغـديـر و لشـكـر 33 المـهـدى (عج ) تثبيت شود و سرپل غرب كانال پرورش ماهى با الحاق لشكر 41 ثارالله به لشكر 25 كربلا تاءمين گردد. همچنين براى خروج از 5 ضلعى ، علاوه بر تلاش براى پاكسازى مقر تيپ دشمن در منطقه و الحاق لشكر 19 فجر به 31 عاشورا، نسبت به الحـاق لشـكـر 31 بـه لشـكـر 25 در مـثـلثـى پـوزه كانال پرورش ماهى ، نيز تاءكيد مى شد، زيرا علاوه بر باز شدن عقبه خشكى نيروهاى غرب كـانـال پـرورش مـاهـى ، نـيـز تـاءكـيـد مـى شـد، زيـرا عـلاوه بـر بـاز شـدن عـقـبـه خـشـكـى نـيـروهـاى غـرب كـانال پرورش ماهى ، شرايط را براى پيشروى در عمق توسط قرارگاه قدس ، با تاءمين جناح راست اين قرارگاه ، فراهم نمايد. همچنين بازكردن جاده شلمچه توسط لشكر 10 سيد الشهدا (عليه السلام ) - كه شرايط را براى عبور دو قرارگاه قدس و نجف فراهم مى كرد - از سوى فرماندهى عـمـليـات دنـبـال مـى شـد. فـشـارهـاى دشـمـن ابـتـدا مـعـطـوف بـه بـاز پـس گـيـرى مـنـطـقـه سـرپـل غـرب كـانـال پـرورش مـاهـى بـا تـاءكـيـد بـه جـنـاح راسـت مـنـطـقـه عـمـليـات و بـه مـنـطـقـه سـرپـل غـرب كـانـال پـرورش مـاهـى بـا تـاءكـيـد بـه جـنـاح راسـت مـنطقه 5 ضلعى و مقابله با الحاق لشكرهاى 31 عاشورا و 25 كربلا در پوزه كـانـال پـرورش مـاهـى نـيـز بـديـن مـنـظـور انـجـام مـى گـرفـت كـه بـا ايـجـاد تـاءخـيـر در ايـن الحـاق بـتـوانـد بـا پـاكـسـازى مـنـطـقـه سرپل و عقب راندن نيروهاى خودى از اين منطقه ، گسترش عمليات را مهار كند.
مرحله دوم عمليات
بـعـد از گـذشـت 24 سـاعـت از آغاز حمله ، با وارد كردن قرارگاه قدس و نجف به صحنه نبرد عمليات ، آغاز شد. هدف تشديد فشار به دشمن براى بـاز شـدن جـاده شـلمـچـه و گـسـتـرش عـمـليـات بـود. در مـرحـله دوم ، دشـمـن بـر خـلاف مـرحـله اول كـه نـسـبـت بـه تاكتيك و زمان و مكان غافلگير شده بود، كاملا هوشيار بود و نيروهاى خودى نيز طى 24 ساعت درگيرى مداوم تا اندازه اى خسته بـه نـظـر مـى رسـيـدند. به همين دليل ، اهداف مورد نظر تاءمين نشد. همچنين افزايش فشار دشمن در روز دوم و ناكامى در مرحله دوم ، موجب گرديد تا نـسـبـت بـه پـشـتـيـبـانـى عـمـليـات تـوسـط نـيـروى هـوايـى و هـوانـيـروز اقـدام شـود. ادامـه مـقـاومـت در غـرب كانال پرورش ماهى و تلاش براى خروج از 5 ضلعى و باز شدن جاده شلمچه ، همچنان در تدبير و تداوم عمليات مورد نظر بود.
در ايـن شـرايـط، فـشـار دشـمـن در غـرب كـانـال پـرورش مـاهـى بـشـدت افـزايـش يـافـت ، كـه بـا عـقـب رانـدن نـيـروهـاى اسـلام از مـنـطـقـه سرپل مانع توسعه و تعميق عمليات شود.
از روز دوم عمليات به بعد، با انتقال امكانات و نيروهاى دشمن از منطقه فاو ، فشار عراقيها روى عقبه ها با افزايش بمباران تشديد شد، بگونه اى كه پيوسته از سوى قرارگاه خاتم الانبيا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نسبت به تاءمين پدافند منطقه ، پيگيرى و تلاش مى شد. در واقع تشديد فـشـارهـاى دشـمـن و عـدم پـيـشـروى بـه سـمـت اهـداف مـورد نـظـر، كـليـه دسـتـاوردهـاى مـرحـله اول عمليات را نيز در معرض تهديد قرار داده بود و شب سوم ، عمليات در شرايط حساس و سرنوشت سازى قرار گرفت .
شـرايـط ويـژه الحـاق لشـكـر 25 كـربـلا و لشـكـر 27 حـضـرت رسـول الله (صـلى الله عـليـه و آله وسـلم ) در غـرب كـانـال پـرورش مـاهـى ، ايـن امـيـدوارى را بـه وجـود آورد كـه بـا تـوجـه بـه مـوفـقـيـت يـگـانـهـاى يـاد شـده در غـرب كانال ، سر پل در برابر فشارهاى دشمن تثبيت شود.
بـاز شدن جاده شلمچه و فراهم شدن زمينه ورود قرارگاه قدس و نجف به منطقه ، بويژه پيشروى لشكر 8 نجف و لشكر 14 امام حسين (عليه السلام ) از قـرارگـاه قـدس نـيـز ايـن امـكـان را بـه وجـود آورد كـه بـا تـوسـعـه وضـعـيـت از تـمـركـز فـشار دشمن در برخى محورها، از جمله در منطقه سر پل غرب كانال ماهى كاسته شود.
پـيـشـروى در مـنطقه قرارگاه نجف گرچه باكندى صورت گرفت ، اما اين امكان را به وجود آورد كه با پيشروى تدريجى در منطقه جنوب عمليات ، جـنـاح چـپ قرارگاه قدس تاءمين شود. همچنين جناح راست منطقه عمليات توسط قرارگاه كربلا تثبيت گردد و چنين تدبير شد كه با اقدامات مهندسى از هـر گـونـه پـيـشـروى دشـمـن جـلوگـيـرى شـود تـا عـقـبـه يـگـانـهـاى مـسـتـقـر در غـرب كانال از هر گونه تهديد در امان باشند.
در شـب چـهـارم ، مـجـددا بـه مـنظور تكميل اهداف عمليات ، همان مانور دنبال شد. از اين پس با توجه به وضعيت كلى عمليات ، تلاش اصلى بر روى قـرارگـاهـهـاى قدس و نجف متمركز گرديد. ورود لشكر 5 نصر به جزيره بوارين و در هم شكستن استحكامات و مواضع دشمن ، بخشى از موفقيتهاى حاصله بود.
طـى درگـيـريـهـاى شـب و روز پـنـجـم ، گـرچـه اهـداف مـورد نـظـر كـامـلا تـحـقـق نـيافت ، ليكن ناتوانى دشمن از عقب راندن نيروهاى اسلام از منطقه سـرپـل غرب كانال و ممانعت از پيشروى در جاده شلمچه ، نشانه اى از اميدوارى نسبت به تثبيت منطقه بود. پيچيدگى زمين ، وجود موانع طبيعى ، مقاومت دشـمـن و سـايـر عـوامـل مـوجـب شـده بـود تـا پـيشروى در محورهاى مختلف با كندى همراه باشد، از اين رو در تدبير كلى عمليات تاءكيد بر اقدامات مهندسى ، به
منظور تثبيت منطقه و همچنين استفاده از آتش براى در هم كوبيدن مقاومت دشمن ، مورد توجه قرار گرفت . طى شب و روز ششم و هفتم علاوه بر پيشروى در بـرخـى مـحـورهـا، تـلاش قـابـل مـلاحـظـه اى نـسـبـت بـه دفـع حـمـلات دشـمـن در غـرب كـانـال پـرورش مـاهـى انـجـام گـرفـت . تـشـديـد فـشـار دشـمـن و خـبـرهـاى واصـله بـرگـزارى جـلسـه فـرمـانـدهـان دشـمـن ، ايـن احـتـمـال را تـقـويـت كـرد كه دشمن در آستانه ((تصميم گيرى )) اساسى مى باشد. در واقع تلاشهاى دشمن طى چند روز و ناكامى در عقب راندن مدافعان اسلام و يا متوقف نمودن آنها، نشانه ناتوانى دشمن ارزيابى مى شد. در چنين شرايطى ، رژيم عراق مى بايست با توجه به ارزش سياسى - نـظـامـى زمـيـن مـنـطـقـه ، نـسـبـت بـه بـاز پـس گـيـرى آن تـلاش نـمـوده ، تـلفـات انـبـوهـى را مـتـحـمـل شـود و يا اينكه ((حفظ نيرو)) را بر ((حفظ زمين )) ترجيح داده ، عقب نشينى كند. سرانجام پس از هشت شبانه روز نبرد در منطقه شرق نـهـر جـاسم ، دشمن به لحاظ ناتوانى از مقابله با تهاجمات نيروهاى اسلام و تلفات وارده ، به خاطر حفظ نيروهايش از منطقه شرق نهر جاسم عقب نشينى كرد.
توقف عمليات
ضـرورت تـعـقـيـب دشـمـن و پـيـشـروى در عـمـق مـنـطـقـه شـرق بـصـره ، تـداوم عـمـليـات را بـه عـنـوان يـك اصـل اسـاسـى مـورد تـاءكـيـد قـرار مى داد. ادامه فشار نظامى بر عراق مى توانست بر دستاوردهاى عمليات و كسب امتياز و پيروزى سياسى جمهورى اسـلامـى در جـنـگ بـيـفزايد. اما با عنايت به درگيرى طولانى با دشمن و عدم تاءمين امكانات و تجهيزات مورد نياز براى ادامه عمليات از يكسو و هفته درگيرى در نهر جاسم و تصرف سر پل ، عمليات متوقف شود تا يگانها پس از بازسازى و تهيه امكانات مورد نياز به نبرد ادامه دهند.
نتايج عمليات كربلاى 5
1- مناطق و تاءسيسات آزاد شده :
- 12 كليومتر پيشروى به طرف بصره و آزادكردن 150 كيلومتر مربع .
- پاسگاههاى بوبيان ، شلمچه ، كوت سوارى و خين .
- 14 كيلومتر از جاده آسفالته شلمچه - بصره .
- جزاير بوارين ، فياض و ام الطويل .
- 11 قرارگاه تيپ ارتش عراق .
- آزاد سـازى روسـتـاهـاى خـرنـوبـيـه ، سـعـيـديـه ، حـنـيـن ، سـلمـانـيـه ، هـسـجـان ، جـاسـم . عـبـور از كانال ماهيگيرى ، نهر دوعيجى و جاسم .
- استقرار در 10 كيلومترى بصره .
- تصرف درياچه بوبيان و بخشى از كانال ماهيگيرى .
2- تجهيزات منهدم شده دشمن
- بيش از 80 فروند هواپيما.
- 700 دستگاه تانك و نفربر.
- 250 قبضه توپ صحرايى و ضد هوايى .
- صدها قبضه انواع ادوات نيمه سنگين .
- 1500 دستگاه خودرو.
- 400 دستگاه انواع ادوات مهندسى و رزمى .
- مقدار زيادى سلاح سبك و مهمات .
در اين عمليات 81 تيپ و گردان مستقل دشمن منهدم و 24 تيپ و گردان مستقل نيز آسيب كلى ديدند و تعداد 40 هزار نفر از نيروهاى دشمن كشته يا زخمى شدند و 270 نفر نيز به اسارت نيروهاى اسلام در آمدند.
بازتاب عمليات كربلاى 5
شـكـسـتـن خـطـوط و اسـتـحـكـامـات دشـمـن و پـيـشـروى در شـرق بـصـره ، تـوانـايـيـهـا و قـابـليـتـهـاى نـظـامـى عـراق را بـار ديـگـر، زيـر سـئوال بـرد، چـنـانـكـه روزنـامـه آبـزرور چـاپ پـاريـس بـه نـقـل از كارشناسان غربى نوشت : ((براى اولين با از آغاز جنگ تاكنون ، ناظران و كارشناسان غربى در مورد امكانات دفاعى عراق دچار ترديد شده اند.))
هـمـچـنـيـن تـاءكـيـد بـر توانايى نظامى ايران ، بخش ديگرى از تحليلهاى ارايه شده در رسانه هاى خبرى بود، چنانكه راديو بى . بى . سى طى تـحـليـلى در هـمـيـن زمـيـنـه ، بـا تـوجـه بـه تـجـربـه سـپاه در عمليات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آبگرفتگى و كـانـال پـرورش مـاهـى در عـمـليات كربلاى 5 گفت : ((موفقيت ايران در عبور از درياچه ماهى ، يك بار ديگر توانايى ايران در عبور از آبراهها را نشان مى دهد.)) هفته نامه نيوزويك نيز با توجه به ابعاد عمليات ، ضمن تاءكيد بر پيروزى ايران در عمليات كربلاى 5، بر شرايط پـيـروزى ايـران بـر عـراق اشـاره كـرد: ((تـهـاجـم ايـرانـيـهـا در نـزديـكـى بـصـره ، حـداقـل يـك چـيـز را در خـصـوص جـنـگ ايـران و عـراق تـغـيـيـر داده و آن ايـن مـسـئله اسـت كـه بـراى اوليـن بـار طـى چـنـد سال گذشته ، اين احتمال را كه يك طرف حقيقتا بر ديگرى پيروز شود، مطرح ساخته است