اول مه 1886
در اول ماه مه 1886، پليس شيكاگون با حمله به تظاهرات گسترده كارگران ، كه براى هشت ساعت كار در روز، و حق تشكيل اتحاديه هاى كارگرى برپا شده بود، آنان را به خاك و خون كشيد. چند روز بعد، دادگاه چند تن از رهبران كارگران را محاكمه و به مرگ محكوم كرد. يكى از رهبران كارگران اعتصابى ، پس از اعلام رأى، در برابر دادگاه چنين گفت:
كارگران اينك دريافته اند كه مى توانند با اتحاد و همبستگى ، و مبارزه جمعى بر مشكلات خود فائق آيند. كارگران دريافته اند كه چه قدرت عظيمى در اتحاد آنان نهفته است ، و به همين دليل است كه كارفرماها با تمام توان مى كوشند تا اتحاد كارگران را بشكنند، و ميتيگ كارگران را به خون بكشند. ما كارگران گرد هم آمديم تا اندكى از حقوق خود را بازپس بگيريم ؛ اما اكنون از دادگاه و زندان سر در آورده ايم . آيا اين است معناى برابرى و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صداى حق طلبانه ما را با گلوله خفه مى كنيد، مطمئن باشيد كه اين صداها ديگر خاموش شدنى نيست ، و هر روز طنين آن رساتر خواهد شد.
رهبران كارگران شيكاگو به دست مستكبران جان باختند؛ اما حقانيت گفته هايشان بتدريج بر همگان مسلم شد.
در سال 1889، كنگره بين المللى كارگران در پاريس ، به پيشنهاد نماينده كارگران آمريكا، روز اول ماه مه به عنوان روز جهانى كارگر برگزيد، و در پى آن در بسيارى از كشورهاى دنيا كارگران ، با برپايى اعتصاب و تظاهرات گسترده ، اين روز را گرامى داشتند و ياد و خاطره كارگران به خاك و خون كشيده شده ، آن روز را زنده نگه داشتند.
سازمان بين المللى كار
اين سازمان به عنوان يكه نهاد خودمختار، و وابسته به مجمع عمومى سازمان ملل متحد در سال 1919 بر اساس معاهده ورساى برپا شد. موافقنامه مربوط به برقرارى رابطه بين اين سازمان و سازمان ملل متحد در سال 1946 به تصويب رسيد و آن را به صورت نخستين كارگزارى تخصصى وابسته به سازمان ملل متحد در آورد.
الف ) هدفها و فعاليتها
سازمان بين المللى كار در جهت پيشبرد عدالت براى افراد شاغل به كار، در تمام نقاط جهان فعاليت مى كند و عمده فعاليتهاى آن عبارتند از:
1) - تنظيم سياستها و بين المللى كردن برنامه ها به منظور بهكرد شرايط كار و زندگى .
2) - برقرارى معيارهاى كار به عنوان رهنمودهايى براى مسؤ ولان ملى در به اجرا درآوردن اين سياستها.
3) - اجراى يك برنامه وسيع همكارييهاى ، فنى ، براى كمك به دولتها در عملى كردن اين سياستها به شيوه اى كارساز، و اقدام به كارآموزى .
4) - آموزش و پژوهش به منظور كمك به پيشبرد اين تلاشها.
سازمان بين المللى كار از آن جهت ، در ميان سازمانهاى جهانى منحصر به فرد است ، كه در امر تنظيم سياستهاى آن نمايندگان كارگران و كارفرمايان از حق اظهار نظر برابر با نمايندگان دولتها برخوردارند. كنفرانس بين المللى كار از هر كشور عضو شامل دو نماينده از سوى دولت ، يك نماينده از طرف كارگران و نماينده اى از سوى كارفرمايان ، تشكيل شده است . يكى از مهمترين اهداف سازمان عبارت است از تصويب كنوانسيونها و توصيه هايى كه متضمن برقرارى معيارهايى در ارتباط با مسائل كارگرى در زمينه هايى مانند آزادى عضويت در تشكلها، دستمزدها، ساعات و شرايط كار، جبران خسارتهاى وارد به كارگران ، بيمه هاى اجتماعى ، مرخصى با استفاده از حقوق ، ايمنى صنعتى ، خدمات اشتغال و بازرسى مسائل مرتبط مى باشند.
اجراى مقررات كنوانسيونهاى سازمان بين المللى كار براى كشورهايى كه آنها را امضا كرده اند الزامى است ؛، در حالى كه توصيه هايى سازمان مذكور تنها در حكم رهنمودهايى براى سياستگذارى ، قانون گذارى و شيوه عملهاى ملى است .
از زمان تاءسيس اين سازمان تاكنون ، بيش از 350 كنوانسيون و توصيه نامه به تصويب رسيده است .
سازمان براى اجراى مفاد عهدنامه ها توسط كشورهايى كه آنها را مورد تصويب قرار داده اند نظارت به عمل مى آورد و براى تحقيق در خصوص شكايتهاى مربوط به نقض حقوق اتحاديه كارگرى نيز رويه به عمل ويژه اى دارد.
كارشناسان سازمان بين المللى كار از طريق برنامه كمكهاى فنى سازمان در زمينه هايى از قبيل كارآموزى حرفه اى ، فنون مديريت ، برنامه ريزى نيروى انسانى ، ايمنى و بهداشت محيط كار، سياستهاى اشتغال ، نظامهاى امنيت اجتماعى ، تعاونيها و صنايع دستى كوچك مقياس به كشورهاى عضو، يارى مى رسانند.
سازمان بين المللى كار از طريق مؤ سسه بين المللى مطالعات كار در ژنو و مركز بين المللى كار آموزى فنى و حرفه اى پيشرفته در تورن ايتاليا، فرصتهايى براى آموزش در اختيار مى گذارد.
ب ) مديريت
فعاليتهاى سازمان بين المللى كار كه در كليه اعضا در آن نمايندگى دارند و فواصل بين اجلاس سالانه ، از طريق يك هياءت حكام مركب از نمايندگان 28 كشور عضو، 14 عضو كارگر و مابقى كارفرما، هدايت مى شود.
اسلام و حقوق كارگر و كارفرما
امامان و پيشوايان دين عليهم السلام ، در سخن ، به كار و اشتغال تاءكيد داشته و از بيكارى به شدت دورى كرده اند. در روايات آمده است كسى كه به كار و تلاش مشغول است ، از كسى كه كار را رها كرده و به عبادت خدا مشغول است اجر و پاداشى فزونتر دارد و نيز در روايات است كه دعاى بيكار هر چند عابد باشد مستجاب نمى شود. همچنين در روايات است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كارهاى خانه را انجام مى داد و نيز در خبر است كه امام صادق عليه السلام فرمود:
هر آنكس كه جامه خود را بدوزد و نعلينش را وصله زند و كالاى مورد نياز خانه را خود حمل كند، از تكبر ايمن باشد.
از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
روزى در مدينه سخت گرسنه بودم ، از شهر بيرون شدم تا كارى پيدا كنم و مزدى به دست آورم . مقدارى از شهر دور شدم به كنار خانه زنى رسيدم و ديدم مقدارى گل خشك انباشته است دانستم وى مى خواهد آن گلها را جهت ساختمان ، تركند، به نزد او رفتم و با وى قرار بستم درازاى هر دلو بزرگ آب كه بر آن گلها بريزم يك دانه خرما بستانم . شانزده دلو كشيدم و از سنگينى دلوها دستم تاول زد. وى شانزده دانه خرما به من داد و من خرماها را به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بردم و و دو نفرى آنها را خورديم .
در روايات اسلامى از اميرالمؤ منين عليه السلام ، درباره احياى زمين ، ايجاد باغها، حفر قنوات ، كارگرى براى ديگران و... بسيار سخن به ميان آمده است
امام صادق عليه السلام فرمود:
امير المؤ منين عليه السلام بيل مى زد و زمين را احياء مى كرد و از درآمد و دسترنج خويش هزار بنده آزاد كرد تمام اينها حاكى از ارزشمندى كار و كارگرى و مذموم بودن تنبلى و كسالت و بيكارى است .
در احاديث و روايات اسلامى از كار كردن به عنوان عملى دنيوى و اخروى كه داراى اجر و ثواب بسيار است ياد و نسبت به آن توصيه هاى بسيار شده است به طورى كه عنوان جهاد كننده در راه خدا و كارگرى كه براى اداره زندگى خانواده اش سعى و تلاش مى كند اطلاق شده است . حضرت على عليه السلام فرموده است :
خداوند به حضرت داود عليه السلام وحى فرستاد كه تو بنده بسيار خوبى هستى و تنها نقطه ضعفى كه در تو وجود دارد اين است كه كار نمى كنى و از دسترنج خو امرار معاش نمى كنى بلكه از بيت المال حقوق مى گيرى . داود چهل روز گريست و سپس به شغل آهنگرى روى آورد و از آن طريق مخارج خود را تاءمين نمود
امام صادق عليه السلام فرمود:
برو كار كن ، بار بر سر بگذار و آن را حمل نما و مزد بگير تا از دست دراز كردن به سوى مردم بى نياز باشى شخصى گفت :
ديدم امام صادق عليه السلام در زمينى كار مى كند و از شدت گرما پيوسته عرق مى ريزد. عرض كردم فدايت شوم بيل را به من بدهيد تا اين كار را انجام دهم .
فرمود دوست دارم در طلب رزق و روزى گرماى خورشيد مرا آزار دهد و من اجر و پاداش ببرم ) در روايات است كه حضرت على عليه السلام هيزم جمع مى كرد، چشمه و قنات حفر مى نمود، باغ و مزرعه آبيارى مى كرد و حضرت زهرا عليها السلام گندم آرد مى كرد و خمير و نان درست مى كرد حضرت صادق عليه السلام فرمود:
خداوند انسانى را كه خوابيدن و بيكارى او زياد باشد مبغوض مى دارد
يكى از صوفيها به نام محمد بن منكدر گفت :
در يك روز گرم تابستان ديدم امام باقر عليه السلام مشغول زراعت است و عرق از سراپاى او جارى است به او گفتم : اگر شما در اين حال بميريد در چه حالى از دنيا رفته ايد؟ آيا در حال حرص زدن براى دنيا نمرده ايد؟ حضرت فرمود: اگر در اين حال بميرم در حال عبادت و اطاعت خدا مرده ام چون من عرق مى ريزم و كار مى كنم تا محتاج تو و امثال تو نباشم .
كارگرى نزد امام صادق عليه السلام آمد و گفت من كارگرى هستم كه ديگر توان كار ندارم و دستم قدرت ندارد حضرت فرمود:
برو كار كن اگر با دست نمى توانى كار كنى بار بر روى سرت بگذار و ببر و با اين كار عزت خود را حفظ كن و زن و بچه ات را در آسايش و را رفاه قرار بده
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
بعضى از گناهان فقط با سعى در طلب رزق و روزى و درآمد آبرومند پاك مى شود و فرمود:
بعضى از گناهان فقط با سعى در طلب رزق و روزى و درآمد آبرومند پاك مى شود و فرمود:
كسى كه از راه حلال در طلب دنيا باشد و قصد او (از كار كردن ) توسعه دادن زندگى زن و بچه ، و بى نيازى از تقاضا كردن از ديگران ، و نيز رسيدگى به همسايگان و مستمندان باشد در حالى كه صورتش چون ماه شب چهاردهم درخشندگى دارد به ديدار خداوند مى شتابد
و نيز فرمود:
خداوند بنده اى را كه سختى بكشد تا درآمدى كسب كند و بى نياز از ديگران شود دوست دارد.
كارگر و حقوق او
كارگر از نظر قانون كار، كسى است كه به هر عنوان در مقابل دريافت حق السعى ، اعم از مزد، حقوق ، سهم و سود و ساير مزايا به درخواست كارفرما كار مى كند.
كارگر در ديدگاه اسلام بسيار محترم و ارزشمند است ، به طورى كه رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و اميرالمؤ منين عليه السلام و ساير امامان معصوم عليهم السلام از كار و كارگر تجليل كرده و خود نيز كار مى كردند و خود را كارگر مى دانستند، و در تاريخ منقول است كه حضرت على عليه السلام باغهاى ديگران را آبيارى مى كرد و آنها دستمزد مى گرفت .
و چون چنين است در معارف و احكام اسلامى ، حقوقى براى كارگران معين شده و نسبت به اجراى دقيق آنها تاءكيد شده است ، تا جايى كه امام سجاد عليه السلام در رساله حقوق خود مى فرمايد:
حق زيردستان بر تو آن است كه بدانى ضعف آنها و قدرت تو (از نظر مالى ، بدنى و فكرى ) دليل تسلط تو بر آنها شده است . پس بايد با آنها به عدالت رفتار كنى و مانند پدرى مهربان براى آنها باشى ، از نادانى و جهل و اشتباه آنها درگذرى و در عقوبت آنها تعجيل نكنى و بر اين كارفرمايى كه خدا به تو داده است سپاسگذار باشى
و در سخنى ديگر از اذيت و آزار كردن نسبت به كارگران نهى فرموده است و صريحا دستور مراعات حق آنها صادر كره مى فرمايد:
حق كسى كه كارهاى (خانه ، مغازه ، كارگاه ، كارخانه ) تو را انجام مى دهد، آن است كه بدانى او را خدا خلق كرده و در حقيقت از پدر و مادر تو است (آدم و حوا) تو مالك و خالق او نيستى و رزق او نيز در دست تو نيست . پس به او نيكى كن و آزارش مده
به عبارت ديگر مى توان كه در روايات اسلامى ، حقوقى براى زيردستان (با تعبير: مملوك ، بنده ، غلام كنيز) ذكر شده است ؛ كه چون در اين زمان آن تعبيرها تا حدى بر كارگر و خدمتگزار تطبيق مى شود، مناسب است در اينجا نمونه هايى را تحت عنوان حقوق كارگران يادآور شويم .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
حق كارگر بر كارفرما آن است كه لباس و غذاى خوب به او بدهد، بيش از حد طاقت ، او را به كار واندارد
شخصى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت : تا چه مقدار اشتباهات و نافرمانى هاى كارگر را مورد عفو قرار دهيم ؟ حضرت پس از مدتى سكوت فرمودند: روزى هفتاد مرتبه از او درگذر و نيز فرمود:
همه شما نسبت به زير دستان و كارگزاران خود مسؤ ول هستيد.
در روايت است كه يكى از خدمتكاران و كارگران زن كه در منزل امام سجاد عليه السلام كار مى كرد، روزى براى وضوى حضرت آب از چاه آورده بود، اما ناگهان ظرف آب از دستش افتاد؛ آبها بر آن حضرت ريخت . حضرت نگاهى به او كرد؛ اما قبل از آنكه صحبتى بفرمايد، آن زن تقاضاى عفو و بخشش نمود و آياتى از قرآن را خواند و امام سجاد فورا از تقصير او در گذشت ...
حنان بن شبيب گويد:
چند نفر كارگر جهت كار در يكى از باغهاى امام صادق عليه السلام اجير كرده بوديم كه تا عصر كار كنند؛ چون كارشان به اتمام رسيد، حضرت به نماينده خود فرمود: پيش از آنكه عرقشان بخشكد مزدشان را بپرداز
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
خداوند تبارك و تعالى از هر گناهى مى گذرد (با توبه ) جز اينكه كسى مهريه زنى را منكر شود و يا حقوق كارگرى را غصب كند و ادا ننمايد
به هر حال حقوق كارگر بر كارفرما به طور خلاصه به اين شرح است :
1 - خوراك و لباس او را به نحو مطلوب تاءمين كند.
2 - بيش از اندازه طاقت از او كار نكشد.
3 - متكبرانه با او رفتار ننمايد.
4 - از خطاها و نافرمانى هاى او درگذرد.
5 - دستمزد و حقوق او را كاملا بپردازد.
كارفرما و حقوق او
كارفرما شخصى است حقيقى يا حقوقى كه كارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دريافت حق السعى كار مى كند.
مديران و مسؤ ولان به طور عموم تمام كسانى كه عهده دار اداره كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب مى شوند، و كارفرما مسؤ ول كليه تعهداتى است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده مى گيرند.
نقل شده است كه امام صادق عليه السلام خدمتكارش را براى انجام كارى فرستاد، مدتى گذشت اما آن كارگر بازنگشت حضرت به سراغ او رفت و ديد در گوشه اى خوابيده است ، بالاى سرش نشست و او را باد مى زد تا اينكه از خواب بيدار شد.
وقتى از خواب برخاست امام بدون آنكه عصبانى بشود فرمود:
فلانى ، اين درست نيست كه تو هم شبها استراحت كنى و هم روزها، شبها خوب بخواب و كارهاى روزانه را هم خوب انجام بده
يعنى از ساعاتى كه طبق قرار داد بايد كار كنى مگذار و كاملا در اوقات كارى به انجام وظيفه ات مشغول باش .
در منطق اسلام كار كردن عبادت است و اگر با انگيزه كسب درآمد حلال به جهت اداره آبرومندانه زندگى همراه باشد اجر و ثواب جهاد در راه خدا را در پى دارد و لذا نقل شده است كه پيامبر دست كارگر را مى بوسيد؛ چون دست مجاهد فى سبيل الله بود.
و اگر چنين است و هدف و انگيزه كاركردن ، الهى و خدايى باشد پس كم كارى و تلف كردن وقت ، هدر دادن ساعت كار، و انجام كارهاى ناقص ، خلاف قرار داد كارى مى باشد و در نتيجه حرام است و اگر كسى مرتكب اين حرام شود، حقوقى كه در مقابل آن دريافت مى كند، نيز حرام خواهد بود و تفاوتى با مال دزدى ندارد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
خداوند آن كارگرى را دوست دارد كه چون كارى به وى محول شود آن را نيكو انجام دهد
كلام امام خمينى ره راجع به كارگر:
كارگران از ارزشمندترين طبقه و سودمندترين گروه در جامعه هستند، چرخ عظيم جوامع بشرى با دست تواناى كارگران در حركت و چرخش است حيات يك ملت مرهون كار و كارگر است