(قابوس یا ولید بن مصعب) با این که از انعقاد نطفه در میان بنىاسرائیل جلوگیرى مىکرد تا آنجا که حتى مردان را از زنان جدا و از شهر خارج نمود و هر بچهاى از زنان بنىاسرائیل به دنیا مىآمد به وسیله مأورانش اطلاع یافته با دست نظامیان کشته مىشد ولى چون خواست خدا این بود که موسى علیهالسلام به دنیا بیاید.
در شبى که منجمان پیشبینى کرده بودند، خداى متعال یوخابه همسر عمران را به کاخ فرعون به سوى شوهر خویش رهسپار کرد چرا که عمران نگهبان قصر فرعون بود در همان شب نطفه بچه منعقد شد ولى کسى باخبر نشد.
منجمین با استفاده از علم نجوم به فرعون خبر دادند که نطفه همان بچه منعقد شده، فرعون خشمگین شد و دستور داد هر جا زن حاملهاى دیدند، شکمش را بدرند. اما قدرت خدا بود که بعد از شش ماه و دو روز موسى علیهالسلام در روز نهم محرم به دنیا آمد و خداوند در میان آن محیط وحشتناک او را نگه داشت.
مادر موسى علیهالسلام به الهام پروردگار او را در صندوق نهاده و به رود نیل انداخت، دخترى او را دید و کودک را پیش فرعون و آسیه برد، آسیه بچه را گرفت و بعد از گفتگوى زیاد قرار شد او را به فرزندى انتخاب کنند.
از طرف آسیه اعلام شد، زنان شیرده به دربار بیایند. موسى علیهالسلام شیر هیچکدام را نخورد، در نهایت مادر موسى علیهالسلام را آوردند و موسى شیر او را خورد، آسیه با حقوق کافى او را براى شیر دادن نزد خود برد و بدین طریق موسى در دامان مادر خویش بزرگ شد.
منابع:
سيد مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه 25.
پایگاه دانشنامه اسلامی