تولد شيخ الرئيس ابوعلي سينا (370 ق)
تاریخ وقوع:
3 صفر
زندگی ابوعلی سینا
ابوعلی حسین بن عبدالله بن علی، ملقب به شیخ الرئیس و حجة الحق، در قریهای از دهات بخارا به نام «افشنه» به دنیا آمد. برخی نوشتهاند در قریه «خرمشین» یا «خرمتین» به دنیا آمده است. سال ولادت او بنا بر قول مشهور سال 370 ه (979 م) است و در سال 428 ه (1037 م) در همدان درگذشته است.
پدرش عبدالله از اهالی بلخ بود که از آن جا به بخارا (پایتخت سامانیان) هجرت کرد و امور مالیات قریه خرمتین را به روزگار نوح بن منصور سامانی بدو محلول کردند. او در آن جا ازدواج نمود و حسین معروف به ابن سینا و دو برادر او، علی و محمود در این شهر به دنیا آمدند.
کودکی و نوجوانی
بوعلی سینا پنج ساله بود که پدرش او را به معلمی سپرد تا قرآن و نحو و ادبیات فراگیرد. در این زمان استعداد، نبوغ ذاتی و هوش سرشار او بروز نمود. فقه را پیش از دوازده سالگی شروع نمود و در همان دوازده سالگی به سئوالات فقهی مردم جواب میداد. در سنین جوانی به تحصیل فلسفه و پزشکی پرداخت. شانزده ساله بود که فلسفه و طب را به خوبی فراگرفت و کتاب مشهور قانون را در همین سال به نگارش درآورد. در هفده سالگی توانست نوح بن منصور سامانی را که به بیماری سختی دچار شده بود بهبود بخشد.
تجربه و طبابت
بوعلی سینا در جوانی به مطالعه کتب و حل معضلات آنها پرداخت و رغبت شدیدی به دانش پزشکی پیدا نمود. نکته بسیار مهم و شایان توجه در مورد شیخ الرییس این است که بسیاری از علوم و معارف را از استاد فرانگرفت. از آن جمله علوم پزشکی است که در آن نبوغ خاصی داشت و بزرگترین دایرة المعارف پزشکی، یعنی کتاب قانون را نوشت و آن کتاب تا همین اواخر مرجع دانشپژوهان و اهل علم در قرنهای متعدد بود و در شرق و غرب جهان تدریس میشد. در این کتاب اکتشافات و نظریات تازهای را آورده است که تا هماکنون مورد توجه علمای طب است.
دوران پرآشوب و تالیف و نگارش
ابن سینا در دورانی پرآشوب و سرشار از حوادث و اتفاقات ناگوار سیاسی زندگی میکرد و ناچار به مسافرتهای بسیار میرفت. او چند ماهی را در زندان گذراند و مدتی از عمر خود را از ترس حاکمان ستمگر در حالت فرار بود. گاهی به تدبیر امور کشوری و زمانی به تصنیف و تالیف مشغول شد تا جایی که توانست در حدود 180 کتاب و رساله تالیف کند و هیچ موضوعی از موضوعات فلسفی نبود که در زمینه آن قلمفرسایی نکرده باشد.
ابن سینا در منطق، ریاضیات، هیئت، موسیقی، کیمیا و معارف دیگر استاد بود و در این علوم تالیفات فراوانی دارد.
شخصیت ابن سینا
شیخ الرئیس در عین حال که فیلسوفی صاحب مکتب و دارای نظریات خاصی بود، در پزشکی نیز نابغه بیبدیلی محسوب میشود که به کشف مطالب مهمی در علم پزشکی نائل آمد. وی از جمله دانشمندان بزرگ در علم منطق به شمار میآرید که پرده از آرای منطقی ارسطو برداشت و به تهذیب آن همت گماشت. وی همچنین ریاضیدان و اخترشناس ماهری بود و در ریاضیات و طبیعیات و هیئت تألیفات گرانقدری از خود به جای گذاشته است.
در عین حال وی شاعر زبردستی بود که در اشعار خود مطالب فلسفی را میگنجانید و قصیده «عینیه» او در نفس و دیگر اشعارش گواه این مطلب است. افزون بر این، او از جمله رجال سیاست است که در دوران سامانیان به مقام وزارت رسید و از این رو به لقب «رییس» که لقبی سیاسی است، ملقب گردید.
استادان ابن سینا
ابن سینا کمتر نزد کسی درس خوانده است. با این همه نام چند تن از استادان او عبارت است از: محمود مساح به وی حساب، هندسه، جبر و مقابله آموخته است، اسماعیل زاهد معلم او در فقه بود و ابوعبدالله ناتلی منطق ایساغوجی و غیره بدو یاد داده است. ابومنصور حسن بن نوح قهری و ابوسهل عیسی بن یحیی مسیحی جرجانی نیز استادان او در علم پزشکی بودهاند.
شاگردان ابن سینا
گروهی از رجال علم و فلسفه که در بلندترین و عالیترین مقامهای علمی و فلسفی بودند از محضر ابن سینا استفاده کردهاند. از این شمارند: ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان فیلسوف مشهور، حکیم ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی، ابوعبدالله معصومی که ابن سینا در حق او گفته است «مقام ابوعبدالله نسبت به من چون ارسطو به افلاطون است» و ابن سینا رسالة العشق خود را به نام او نوشته است، ابوالحسن بن طاهر بن زیلة، ابوالقاسم نیشابوری و شرف الدین ایلاتی.
مذهب ابن سینا
هر چند درباره عقیده مذهبی ابن سینا اختلاف شده است، اما در این باره چند نکته شایان ذکر است:
1. نام ابن سینا و خانواده او بر تشیع این خاندان مشعر است.
2. ابن سینا در زمانی به دنیا آمد و نشو و نما کرد که تعالیم شیعه شیوع داشت.
3. ابن سینا در دربار حکمرانان شیعه مذهب زندگی میکرده است و این رفت و آمد عادتا پیوند و ارتباط مذهبی را میرساند.
4. علت فرار ابن سینا این بود که سعایت بدخواهان و تهمتهایی که درباره مذهب او زده بودند سلطان آن عصر را وادار کرد که او را دستگیر کند.
5. در تالیفات و تصنیفات او تعبیرات و اسلوبها و افکاری است که با تعبیرات و افکار شیعه منطبق و هماهنگ است.
برخی از آرا و نظریات ابن سینا
ابن سینا در ژرفای هیچ مکتبی از مکاتب فلسفی متوقف نشد و هر مطلبی را که مطابق با حقیقت میدید اخذ میکرد. ابن سینا در حقیقت ترجمان روح عصر خود بود. او از روش فارابی تبعیت نکرد و علم یونان را با حکمت شرق ممزوج ساخت و مانند فارابی و سایر فلاسفه، فلسفه افلاطون و ارسطو را دنبال نکرد و میگفت «آنچه بر کتابهای قدما شرح نوشتهاند ما را بس است و اینک دقت آن است که ما خود فلسفه خاصی برای خویش به وجود آوریم».
آرای ابن سینا در قرنهای بسیار، در افکار فلاسفه و علمای شرق و غرب تاثیر داشته و نقش مهمی را ایفا کرده است. الکساندرهالی انگلیسی و توماس الیورکی، روجر بیکن و البرت بزرگ و جمعی از فلاسفه غربی بودند که خط مشی فلسفی ابن سینا را پذیرفتند و در این مسیر گام برداشتند. در فلسفه ابن سینا به عکس فلسفه فارابی مطالب با تعبیراتی نسبتا واضح و روشن بیان شده است. فلسفه ابن سینا نوعی فلسفه همگانی است و به روح و فهم غالب مردم نزدیکتر تا فلسفه فارابی که به فهم خواص نزدیک است.
بقراط اسلام
سیطره علمی و فلسفی ابن سینا بر افکار علمای پیشین و کنونی چنان بود که به او لقب ارسطو و بقراط اسلام دادهاند. ابن سینا مطالبی را بر مسائل و مباحث طب افزود که پیش از او شناخته نشده بود و این عبارت در حق او به جاست که: «طب ناقص بود و ابن سینا آن را کامل کرد».
او نخستین کسی است که بین فلجِ صورت ناشی از عامل داخلی در مغز، و فلج ناشی از سبب خارجی فرق گذاشت. ابن سینا سکته مغزی را که در نتیجه زیادی خون عارض میشود به خوبی توصیف کرده است. نظریه او در این زمینه برخلاف عقیده یونانیان بود. وی نخستین کسی بود که معتقد شد برخی بیماریها از راه آب و خاک منتقل میشوند.
قانون
ابوعلی سینا کتابهای بسیاری در طب نوشته است. از جمله این کتابها قانون است که آن را قبل از بیست سالگی نوشت و کتاب مشهوری است که دانشگاههای شرق و غرب با آن آشنایی دارند و چهارده مجلد است.
شهرت این کتاب از آن روست که بسیار منظم و با سبکی نیکو نوشته شده و در عین حال هر آنچه مورد احتیاج طبیب است در آن آمده است و به همین علت مهمترین مرجع طبی در قرون وسطا بوده و در مدارس غرب و شرق تدریس میشده است.
تالیفات ابن سینا
ابن سینا تالیفات بسیاری اعم از کتاب و رساله دارد که تالیف آنها از حد توان یک فرد متجاوز است و نشان از تبحر او در علوم مزبور دارد. سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه تالیفات او را بالغ بر 180 مورد شمرده است.
شاگرد ابن سینا، جوزجانی، میگوید: «از شیخ خواستم که کتاب شفا را تمام کند. بس کاغذ و دوات خواست و نخست رئوس کلیه مسائل را یادداشت کرد بدون آن که کتابی در دسترس داشته باشد یا به مدرکی مراجعه کند؛ بلکه همچنان از حفظ مینوشت. پس از آن که عناوین و رئوس مسائل را نوشت به شرح هر یک از مسائل پرداخت و هر روز پنجاه برگ مینوشت و به همین ترتیب تمام طبیعیات و الهیات را تمام کرد».
ابن سینا برخی از مولفات خود را در زندان نوشت و بسیاری از کتابهای خود را در سنین جوانی و پیش از بیست سالگی نگاشت.
برخی از تألیفات و رسالات ابن سینا
عناوین برخی از آثار ابن سینا چنین است:
کتاب شفا در 28 مجلد؛
کتاب نجات که متمم کتاب شفاست و ابن سینا خود آن را مختصر کرده است.
اشارات که مشتمل بر منطق و طبیعیات و الهیات است و آخرین و بهترین تالیف او در فلسفه به شمار میرود و دربردارنده آرای تهذیب یافته و قطعی اوست.
رسائل فی الحکمة والطبیعیات که نه رساله است.
الحاصل والمحصول در فلسفه که آن را برای فقیه معروف ابوبکر برقی در اوایل عمر خود نوشته است.
الحکمة العرشیه؛
الحکمة المشرقیه؛
معراجنامه؛
رسالة الطیر از جمله کتابهای او درباره فلسفه است.
قانون مشهورترین کتاب پزشکی ابن سیناست.
الادویة القلبیة؛
ارجوزة فی تدبیر الصحة فی الفصول الاربعة؛
القولنج؛
نقالة فی النبض (به فارسی) از جمله کتابهای او در علم پزشکی است.
کتاب الاجرام المساویه؛
مختصر اقلیدس در هندسه؛
ابطال النجوم؛
رسالة فی الکیمیا؛
رسالة فی العشق؛
رسالة القوی الطبیعی؛
رسالة فی الزاویه نیز از جمله تألیفات ابن سیناست.
آثاری درباره ابن سینا
گفتنی است کتابها و مقالات بسیاری درباره ابن سینا نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از:
اصول معالجات ساده با آب و نباتات؛
تاریخ ریاضیات نوشته غلامحسین مصاحب؛
تاریخ پزشکی ایران نوشته الگور، ترجمه محسن جاویدان؛
تاریخ فلسفه اسلام نوشته هانری کوربن؛
ابوعلی سینا و تصوف نوشته بدیع الزمان فروزانفر؛
ابن سینا و گیاه شناسی ایران نوشته پرویز نیلوفری؛
تألیفات فارسی ابن سینا و تاثیر آنها در ادبیات نوشته دکتر محمد معین.
منابع
گلبرگ؛ مرداد 1381، شماره 32.
پایگاه دانشنامه اسلامی
منابع بیشتر:
زندگینامه علمی دانشوران، جلد یکم، جزوه دوم، چاپ اول، سال 1367، ص 391.
رحیم زاده صفوی، ابن سینا.
تراث العرب العلمی، ص 286 و 285.
اخبار الحکماء، ص 218.
عیون الانباء، چاپ بیروت، ج 2، ص 3 تا 29.
تاریخ الفلسفه فی الاسلام.
اعیان الشیعه، ج 26، ص 287، 337.
الکنی والالقاب، ج 1، ص 309 تا 312.
روضات الجنات، ص 241، 246.
الذریعة