درگذشت سید رضى «رحمةالله علیه» (406 ق)
تاریخ وقوع:
6 محرم
محمد ابن الحسین بن موسى الاَبرش بن محمد الاعرج بن موسى ابوسُبحه بن ابراهیم مرتضى بن الامام موسى الکاظم علیهالسلام ملقب به سید رضى و مکنى به ابوالحسن در سال 406 هجرى قمرى در سن 47 سالگى رحلت نمود و در کاظمین به خاک سپرده شد و سپس وى را به کربلا انتقال دادند و در بالاى سر امام حسین علیهالسلام دفن گردید.
این بزرگوار در سال 359 هجرى قمرى به دنیا آمد و در دامن مادرش سیده فاطمه بنت ابىمحمد الحسن الناصر الصغیر (معروف به ناصرک) بن ابىالحسین احمد ابن محمد الناصر الکبیر الاطروش على ابن محمد الحسن بن على الأصغر بن عمر الاشرف بن زین العابدین علیهالسلام پرورش یافت.[1]
مرحوم سید رضى در فنون علم، ماهر و حافظ قرآن و شاعر و شهرت و آوازه فضل و علم و زهد او از ذکر احوالش بىنیاز مىکند. مرحوم نقیب علویین و از اشراف بغداد بلکه قطب فلک ارشاد و مرکز دائره رشاد بود که بعد از عمویش مرحوم سید مرتضى علمالهدى نقابت علویین به او تفویض شد.
مرحوم سید رضى تألیفات ارزشمندى دارد از جمله: نهج البلاغه که تا این زمان مفسرین بسیارى بر آن شرح نگاشتهاند، حقائق التنزیل، خصائص الائمه: تلخیص البیان فى مجازات النبویه، حاشیه بر ایضاح ابوعلى، دیوان شعر و... که تقریباً 26 کتاب مىباشد.
مادر ایشان فاطمه نام داشت که شیخ مفید براى او احکام النساء را تألیف نمود و از آن مخدره به سیده جلیله فاضله تعبیر کرده.
مرحوم قمى در منتهی الآمال مىنویسد شیخ مفید شبى در عالم رؤیا دید که حضرت فاطمه سلام الله علیها با دو فرزندش حسن و حسین وارد مسجد شد در حالی که کودک بودند، هر دو را به او تسلیم کرد و فرمود: علّمهما الفقه به این دو فقه تعلیم ده، ناگاهان شیخ مفید از خواب بیدار شد و تعجب کرد شیخ وقتى که در مسجد بود فاطمه والده سیدین با دو پسرش سید مرتضى و سید رضى وارد مسجد شدند در حالی که هر دو بچه بودند، وقتى نظر شیخ به آن مخدره افتاد به احترام او از جاى برخاست و سلام کرد.
آن مخدره گفت: اى شیخ به این دو کودک که پسران من هستند، فقه تعلیم کن. شیخ مفید گریه کرد و خواب خود را به آن مخدره نقل نمود و مشغول تعلیم ایشان شد تا این دو بزرگوار به مرتبه رفیعه از علم رسیدند.[2]
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی
===== ==== =====
وفات سيد رضي (406 ق) به نقل از سایت شورای سیاست گذاری أئمّه جمعه
سيد محمد بن حسين، معروف به سيدرضي در سال 359 قمري چشم به دنيا گشود. پدرش ابواحمد حسين بن موسي نام دارد كه نَسَبَش با چهار واسطه به امام موسي بن جعفر(ع) ميرسد. سيدرضي از بزرگان شيعه و داراي مقام و منزلت در دولت بنيعباس و دولت آلبويه بود و برادرش، سيد مرتضي، از بزرگان علما و فقهاي شيعه در قرن پنجم هجري قمري و صاحب تأليفات فقهي و اصولي است.
سيدرضي از همان اوايل كودكي با اشتياق فراوان به محضر درسِ شيخ مفيد حاضر شد و به همراه برادر، مراتب ترقي و كمال را پيمود. وي علاوه بر جدّيت و پشتكار زياد، از نبوغي ذاتي و خدادادي برخوردار بود كه پيشرفتهاي علمي و ادبي او را سرعت ميبخشيد. سيدرضي از بزرگترين صاحبان فصاحت و بلاغت بود كه از دركي صحيح و ذوقي سليم بهره داشت. او در 9 سالگي چنان مهارتي در شعر از خود نشان داد و باعث شگفتي همگان شد.
وي در 30 سالگي، كل قرآن را در مدت كوتاهي حفظ نمود. سيد، همه خلفاي بنيعباس را غاصبان خلافت و ولايت ميدانست و با اشعار خود، سعي در بيان حقايق و طرح عقايد انقلابي خود داشت. او در كنار فعاليتهاي سياسي، به تدريس و تاليف همت گماشت و شاگرداني فاضل و آثاري ماندگار از خود به جاي گذاشته است. شيخ طوسي، مفيد نيشابوري، مهيار ديلمي و ابوالحسن هاشمي و... از شاگردان سيدرضي هستند.
معاني القرآن، تَلخيصُ البَيان عن مجازاتِ القرآن از جمله تاليفات اوست. سيد رضي در اقدامي بينظير، كلمات، خطابهها، نامهها و مواعظ امام علي(ع) را گردآوري كرد و با نام "نهج البلاغه" به جامعه بشري اهدا نمود.
سيدرضي اولين كسي است كه مكاني براي تحصيل طلاب علوم ديني تهيه كرد و آن را دارالعلم ناميد. وي از جمله علماي جامع شيعه است كه در زمينههاي مختلف علمي و اسلامي، مجتهد مسلّم و صاحب نظر بود و در شعر و ادبيات عربي، هماورد نداشت. سرانجام، سيدرضي اين عالم شهير اسلامي در محرم سال 406 قمري در 47 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد. بدن پاك سيد را پس از تشييعي با شكوه در منزلش به امانت به خاك سپرده و بعدها به حرم امام حسين(ع) در كربلا منتقل كردند.
[1] عمدة الطالب، صفحه 205.
[2] حوادث الایام، صفحه 22.