در شب 13 شعبان 1309 هـ . ق. مطابق با 13/12/1271، كودكی در یكی از محلههای شیراز كه بیشترشان سادات موسوی بودند، دیده به جهان گشود كه نامش را «سید عبدالله» نهادند. مادرش، بیبی علویه از تبار قاضی حسین دزفولی، از خاندان خوزستانی بود.
تحصیل
سید عبدالله در آغازین روزهای 7 سالگی، با جمعی از كودكان هم بازی خود وارد مكتب خانه شد. او روخوانی قرآن را در آن جا و خواندن و نوشتن كتابهای فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر خود فراگرفت. وی در نزدیكترین حوزه علمیه زادگاهش، به آموختن لغت، صرف و نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از كتابهای اصولی و فقهی و منطق و فلسفه را نزد استادان حوزه علمیه شیراز و پدر خویش آموخت.
اساتید شیراز
در شيراز از محضراستاداني چون آیت الله شیخ علی ابوالوردی، آیت الله میرزا محمد صادق مجتهد و آیت الله حاج شیخ محمد رضا شامنی بهره مند گشت. او بسیاری از كتابهای درسی حوزه را مطالعه كرد. وی در 21 سالگی به اجتهاد رسید.
بارها استادش، آیت الله شیخ علی ابوالوردی در جمع علما و طلاب، تصریح نمود: «آقا سید عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد.» آیت الله شیرازی از وی اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.
آیت الله حاج سید محمدباقر آیت اللهی كه از استوانههای حوزه علمیه شیراز بود، فرمود:
«من اجازه اجتهاد مرحوم حاج شیخ علی ابوالوردی را كه در سال 1332 هـ . ق. به آیت الله العظمی شیرازی داده بود، دیدم و خواندم.»
سفر به ديار نجف
آیت الله شیرازی به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه خاندان پهلوی و استعمارگران، عرصه را بر خود تنگ دید و به ناچار در جمادی الاول 1333 هـ . ق. شیراز را به قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف، ترك گفت. وی در مدرسه بزرگ آیت الله آخوند خراسانی حجره گرفت و با تمام وجود، به تحصیل علوم و معارف اهل بیت عليهم السلام پرداخت؛ به طوری كه در مدتی كوتاه، طلبه مهاجر شیرازی در میان طلاب حوزه علمیه نجف شهره گشت. او درباره روزهای نخست تحصیل خود در نجف میگوید: « ... عشق و علاقه من به تحصیل و رسیدن هر چه سریعتر به مراتب عالیه، در این حد بود. دورانی كه در مدرسه بزرگ آخوند بودم، از میان 63نفر طلبه، فقط دو نفرشان درس كفایه میخواندند و بقیه مراحلی از درس خارج را گذرانده بودیم و غالباً یا مجتهد بودند یا قریب الاجتهاد ... بالاخره در مدرسه قزوینی حجره گرفتم ... كه اكثر ساكنانش از مجتهدان مسلم یا در حد اجتهاد بودند ...».
استادان در نجف
در نجف از محضر اساتيد بزرگي چون آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله العظمی شیخ ضیاء الدین عراقی و آیت الله العظمی شیخ محمد حسین نائینی كسب فيض كرد. آیت الله شیخ ضیاء الدین عراقی در حضور شاگردانش از آیت الله سید عبدالله شیرازی تعریف كرد و گفت: «من ایشان را برای آینده نزدیك نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمی آینده من است.» اين عالم رباني پس از اقامت سيزده ساله در نجف اشرف و اخذ درجه اجتهاد، به زادگاه خود، شيراز، بازگشت و به احياي حوزه علميه شيراز همّت گماشت. ايشان مبارزات سياسي خود را پس از بازگشت از نجف ادامه داده و مخالفت رسمي و علني خويش را با حكومت رضاشاه پهلوي اعلام كرد. آيتاللَّه شيرازي در اين راه متحمل سختيهاي فراواني شده، ضمن بيحرمتي به ايشان، اين عالمِ نستوه را به زندان كشاندند. پس از ماجراي كشف حجاب و كشتار خونين مسجد گوهرشاد به دستور رضاخان، آيتاللَّه شيرازي به طور مخفيانه راهي نجف اشرف شده و اين اقامت، چهل سال به طول انجاميد. ده سال پاياني عمر معظمٌ له در مشهد گذشت و حضور ايشان، حوزه اين شهر را رونقي دوباره بخشيد شور و شوق زاید الوصفی در میان طلاب وعلما افتاده بود. گردهماییهای بزرگی از سوی طلاب و فضلای خراسان برای مبارزه با كشف حجاب برگزار گردید. روحانیت تشكل یافت و می رفت كه قیامی بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشستهای فراوان روحانیون طراز اول شهر، به اوضاع سر در گم شهر قدری انسجام بخشیدند و سمت و سوی انقلاب تا حدی شفاف و چهره منحوس رژیم پهلوی برملا گشت. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.
ویژگی اخلاقی
او بیشتر پیاده رفت و آمد میكرد. كمتر اتفاق میافتاد كه از ماشین سواری استفاده كند. میگفتند: آقا چرا سوار وسیله نقلیه نمیشوید؟ میفرمود: میترسم عادت كنم.
او در میان علمای معاصر، در تواضع یگانه بود با همه یكسان برخورد میكرد. ارباب رجوع را با چهره باز استقبال مینمود و میان كوچك و بزرگ، عوام و خواص، فقیر و ثروتمند فرقی نمیگذاشت. غذای اندرونی و خدمه یكسان بود. او بیشتر همراه خادمان، شاگردان و مهمانان، در مهمانخانه غذا را صرف میكرد. وی از افراد متملق و چاپلوس كراهت داشت. دوست نداشت خدمه جلو آقا دست به سینه بایستند. بارها گوشزد كرد كه همانند فراعنه، با مردم و نزدیكان و خدمه خویش رفتار نكنید. او بیشتر اوقات تنها برای تدریس میآمد. عبای خودش را به سر میكشید و متواضعانه از كوچه پس كوچههای شهر عبور میكرد.
تا آخرین روزهای زندگی، ظرف غذای خود را خودش میشست. او در منزل خدمتكار مخصوص نداشت، او و همسرش كارهای خانه را انجام میدادند.
آیت الله شیرازی از مردان نمونه روزگار بود. او در نیمههای شب با معشوق خود خلوت میكرد، حتی برای یك بار هم نمازِ شب او ترك نشد. وی در تعقیبات نمازش، بیشتر دعای ابوحمزه ثمالی را میخواند. او نوافل را ترك نمیكرد. وی از 13 سالگی روزه ماه مبارك رمضان را آغاز كرد و تا دو سال قبل از رحلتش ادامه داد. پزشكان معالج اصرار داشتند كه نباید آقا روزه بگیرد، ولی ایشان میفرمود: در طول هشتاد سال و اندی، یك روز بدون دلیل روزهام را افطار نكردهام. میگفت: دوست دارم در این اواخر عمر، با زبان روزهدار خدا را ملاقات نمایم.
آیت الله شیرازی در زهد یگانه عصر خود بود. او هیچگاه از موقعیت و مقامی كه كسب كرده بود، سود دنیوی نبرد. او همانند یك طلبه معمولی زندگی میكرد. آیت الله شیرازی تا آخر عمرش اجازه نداد در اتاقش سادهترین فرش پهن گردد. دوستانش به او پیشنهاد كردند: آقا، دو تكه فرش لازم است در حجره پهن شود. فرمود:
«میخواهید در این آخر عمر وضع زندگی مرا تغییر دهید و آن را اعیانی نمایید؟! سبحان الله ... ابداً اجازه نمیدهم.»
وی تا زمانی كه در نجف بود حاضر نشد از كولر، پنكه و یخچال كه از ضروریات اولیه زندگی است، استفاده نماید و میگفت:
«حالا كه اكثر مردم فاقد یخچال هستند، چرا ما نباشیم؛ مگر بدون یخچال نمیشود زندگی كرد...»
وی از سادهترین غذاهای موجود استفاده میكرد. هرگز دیده نشد سر سفره وی دو نوع غذا گسترده شود. خوراكش، بیشتر آبگوشت و دوغ بود.
يادگارهاي ماندگار
آیت الله شیرازی با این كه به تدریس و حضور در امور سیاسی و اجتماعی مردم مشغول بودند، آثار زیادی از ایشان به یادگار مانده است كه اینك فقط به آثار چاپ شده ایشان اشاره میگردد:
1. عمده الوسائل فی الحاشیه علی الرسائل، حاشیه بر «رسائل» شیخ انصاری (ره) در اصول فقه، 4 جلد.
2. كتاب القضاء، فقه استدلالی، در قضاوت و احكام آن، 2 جلد.
3. الدّرر المبیض فی منجزات المریض، فقه استدلالی در موضوع ارث.
4. ازاحه الشبهات فی الشك فی الركعات، فقه استدلالی در بیان احكام شكهای نماز.
5. رفع الحاجب فی الاجره علی الواجب، فقه استدلالی در بیان احكام اخذ بهاء و اجرت نیابت در عبادت.
6. ازاحه الشبهه فی حكم الافاق المتحده و المختلفه، فقه استدلالی در بیان حكم رؤیت هلال ماه.
7. التحفه الكاظمیه فی قتل الحیوانات بالآلات الكهربائیه، فقه استدلالی در بیان حكم ذبح حیوانات به وسیله ابزار برقی.
8. الرساله الرجبیه، فقه استدلالی، توضیح درباره حجاب از نظر قرآن و روایات.
9. الرساله الربیعیه فی تصحیح النیابه العبادیه، فقه استدلالی در بیان حكم نیابت در عبادت.
10. المسأله الرجوعیه فی حكم المطلقه الرجعیه، فقه استدلالی در بیان حكم مطلقه به طلاق رجعی.
11. الحاشیه علی العروه الوثقی، فقه استدلالی، مجموعه نظریات در تمام مباحث فقهی، حاشیه بر كتاب عروه الوثقی، تألیف علّامه سید محمد كاظم یزدی ـ قدس سره ـ.
12. الاحتجاجات العشره، بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت، درباره مسائل اعتقادی. این كتاب چندین بار به وسیله نویسندگان مبرّز حوزههای علمیه نجف اشرف و قم و تهران، به زبان فارسی ترجمه و نیز در خارج از كشور به زبانهای اردو و انگلیسی و گجراتی ترجمه و چاپ شده است.
13. الامامه و الشیعه، بحثی كلامی درباره مسئله امامت از دیدگاه شیعه.
14. پوشش زن از دیدگاه اسلام.
15. امام و امامت از دیدگاه اسلام.
16. مناظرات دهگانه با علمای اهل سنت، درباره بعضی عقاید شیعه.
17. ذخیره الصالحین. مجموعه فتاوای آیت الله شیرازی در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان عربی، 2 جلد.
18. توضیح المسائل، مجموعه فتاوای وی در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان فارسی. این رساله تاكنون چند بار به زبان اردو و انگلیسی به چاپ رسیده و در اختیار مسلمانان كشورهای اروپایی، آفریقایی، هند و پاكستان قرار گرفته است.
19. مناسك حج، مجموعه احكام حج به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و اردو.
20. انیس المقلّدین، اولین رساله عملیه وی كه به زبان فارسی، در سال 1363 هـ . ق. به چاپ رسید.
پرواز به سوي معبود
سرانجام این عالم وارسته، فقیه برجسته، مجاهد نستوه، اسطوره زهد و پارسایی و ستاره پرفروغ خراسان كه وجودش در یك قرن اخیر مایه خیر و بركت بود، در 96 سالگی، در سحرگاه اول محرم 1405 هـ . ق 5/7/1363 به لقاء الله پیوست، و بدن مطهرش در جوار آرامگاه امام رضا ـ علیه السلام ـ پس از تشییع باشكوهی به خاك سپرده شد.
ولادت «سیدعبدالله شیرازی» (1309 ق) (۲۳ اسفند ۱۲۷۰ش)