از بقاع بقیع تا بقیع بی بقاع
تاریخ وقوع:
تخريب قبور ائمه بقيع توسط وهابيها (1344 ق)
== == == == ==
وهابیان، ساختن گنبد و ضریح و بقعه و ... بر روی قبور را حرام و تخریب آن را واجب میدانند. آنان ساختن این چیزها بر روی قبور را نوعی شرک و کفر میپندارند.
صغانی میگوید: مشاهد به منزله بتها هستند و همان کاری را که عرب جاهلی با بتهای مختلف میکرد، پرستندگان قبور، امروزه با مشاهد و قبور انجام میدهند و تغییر نام، عمل را عوض نمیکند.
به گمان آنها، ساختمان کردن قبرها، بدعتی است که بعد از عصر تابعین رخ داده و در قرون نخستین اسلامی نبوده است. آنان در این مسأله پیرو پیشوای خود، ابن تیمیه و شاگرد او ابن جوزیه هستند. از اینرو آنان در چند قرن گذشته، تا میتوانستند مشاهد و زیارتگاهها را ویران کردند و حتی قبور ائمه بقیع و قبر امام حسین (علیه السلام) را نیز استثنا نکردند.
آنان در تخریب قبور بقیع، استفتایی تنظیم کردند و به نزد یکی از علمای مدینه فرستادند و او در جواب چنین نوشت:
«ساختن و بنا کردن روی قبرها به اجماع مسلمین حرام است و در این زمینه احادیث صحیح روایت شده و از اینرو بسیاری از دانشمندان به وجوب خراب کردن آن ساختمانها فتوا دادهاند و از جمله احادیثی که راجع به لزوم خراب کردن قبور مورد استناد قرار گرفته حدیثی است که علی (علیه السلام) به ابی الهیاج میگوید: من تو را برای کاری میفرستم که رسول خدا مرا برای آن کار فرستاده: اگر مجسمهای دیدی آن را بشکن و هرگاه قبر بلندی دیدی آن را با خاک یکسان کن.
در صحیح مسلم هم این حدیث روایت شده است؛ اما موضوع مسجد قراردادن قبرستانها و نماز خواندن در آنها و روشن کردن چراغ، آنها نیز به مفاد حدیث ابن عباس ممنوع میباشد ... و اما توجه به سوی حجره نبوی (صلی الله علیه و آله و سلّم) در موقع دعا کردن، بهتر است که از این عمل نیز جلوگیری بشود، چنانکه از کتب معتبر استفاده میشود، چون بهترین سمتها، سمت قبله است و همچنین طواف بر قبور و بوسیدن و بهطور کلی دست کشیدن به آنها اعمالی است حرام و ممنوع! و نیز ذکر خواندن و رحمت فرستادن در مواقع نامبرده همگی بدعت است و این، چیزی است که نظر ما به آن رسیده است.»
آنان این فتوا را مستمسک تخریب قبور ائمه در بقیع و نیز تخریب دیگر بقعهها و زیارتگاهها قرار دادند؛ در پاسخ به این فتوا باید گفت:
1.ادعای اجماع در اینباره کاملاً بیاساس است؛ پیروان بیشتر مذاهب اسلامی در اعصار گوناگون این عمل را جایز میدانستند و این سیره مستمره مسلمانان بوده است. مسلمانان بر قبور آنان که از دنیا میرفتند بقعه میساختهاند و نسبت به عالمان و بزرگان خود در این مسأله، حساسیت بیشتری نشان میدادهاند.
2.حدیث ابیالهیاج از نظر ما، حدیث ضعیفی است؛ چهاینکه در سلسله راویان آن، راویان غیر ثقه وجود دارند که از جمله آنها سفیان ثوری است. دیگر آنکه این حدیث، به فرض صحّت سند، نمیتواند مدعای وهابیان را اثبات کند؛ چون حدیث مذکور، امر به مسطح کردن قبر میکند و اینکه آن را همانند پشت ماهی نسازند؛ کلمه مُشرِف در حدیث به معنای بلندی بیش از حدّ است. از این رو آن حضرت دستور داده تا قبرهای بیش از حدّ بلند را مساوی کنند و کوتاه کنند، نه آنکه قبر را تخریب کنند! چه اینکه تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که میتوان، بلکه مستحب است قبر بالاتر از زمین ساخته شود.
3.درباره برخی از احادیث منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) که از ساختمان ساختن بر روی قبرها و گچکاری قبر نهی فرموده، باید گفت که سند این احادیث ضعیف است و متن آنها نیز دارای اضطراب است. نیز باید گفت: نهی اعمّ از کراهت و حرمت است و به فرض که این احادیث ضعف متن و سند نداشته باشند، ممکن است مقصود از آنها کراهت باشد و کراهت آنجایی است که بر ساختن گنبد و بارگاه، فایده عقلایی مترتّب نباشد، وگرنه آنجا که ساختن بارگاه، از شعائر اسلامی باشد و منافع فراوان معنوی را به دنبال آورد، امر بسیار پسندیدهای است.
4.در آغاز اسلام، مسلمانان بسیار فقیر بودند. برخی از آنان خانه نداشتند و بیسرپناه بودند؛ شاید نهی از ساختمان بر روی قبر ناظر به آن روزگار بوده که بسیاری بیسرپناه بودهاند، نه در دورههای بعد که مسلمانان تمکّن مالی فراوان پیدا کردند و به ثروت بسیار دست یافتند.
5.پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در خانه خود دفن شد؛ اما هیچیک از صحابه نکوشید که خانه پیامبر را ویران کند تا به حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) مبنی بر نهی از ساختمان بر قبور عمل کند! این نیز دلیل دیگری بر ردّ سخن وهابیان!
6.آیا وهابیان هرگز نسبت به مصالح عظیم جامعه مسلمانان اندیشیدهاند؟ آیا آنان به فکر جلوگیری از نفوذ استعمارگران در بلاد اسلامی بودهاند؟ آیا آنان در برابر نفوذ صهیونیستها در بلاد اسلامی واکنش نشان دادهاند؟ آیا اینقدر که از بوسیدن قبر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) عصبانی میشوند، از محاصره اقتصادی کشورهای مسلمان ناراحت میشوند؟...
منبع