عمليات كربلاى 3 (1365 ش)
به منظور انجام عمليات ايذايى و محدود، طرحى جهت حمله به اسكله الاميه عراق در منطقه خليج فارس تصويب و اجراى اين ماموريت به نيروى دريايى سپاه واگذار شد و يكى از يگانهاى با تجربه نيروى زمينى سپاه از لشگر 14 امام حسين ((ع ))، براى انجام اين عمليات ، به قرارگاه نوح مامور گرديد و در ساعت 30/1 دقيقه بامداد روز سه شنبه 11/6/1365 با رمز مقدس ((حسبنا الله و نعم الوكيل )) در منطقه خليج فارس آغاز گرديد.
مختصرى از موقعيت جغرافيايى منطقه و اهميت آن
دو اسكله الاميه و البكر در آبهاى خليج فارس و در جنوب شرقى ((راس البيشه ))، با فاصله 12 كيلو متر از يكديگر، در يك راستا - نسبت به خط شمال - واقع شده اند. سواحل جمهورى اسلامى ، در شمال اين اسكله ها، و بندر فاو، خور عبدالله و بوبيان نيز در غرب آن ، قرار دارند.
محل تعبيه اين سكوها، نقطه تلاقى آبهاى اروند رود و خور عبدالله با خليج فارس است . عمق آب در اطراف اين اسكله ها - در حالت مد - 34 متر و در حالت جزر، بين 30 تا 31 متر است .
فاصله اين دو سكو تا مواضع خوددى (در نهر قاسميه )، به ترتيب ، 25 و 35 كيلو متر است و طى مسافت ميان اين اسكله ها تا ام القصر، به وسيله ناوچه هاى دشمن ، 3 ساعت به طول مى انجامد.
سكوهاى البكر و الاميه ، قبل از شروع جنگ ، از عمده ترين محلهاى صدور نفت عراق بودند كه كشتيهاى بزرگ با تناژ بيش از 300 هزار تن ، با پهلوى گرفتن در كنار اين سكوها، بارگيرى مى كردند و به دليل موقعيت جغرافيايى خاص اين دو اسكله (عميق بودن آب در اين منطقه و...) يك سوم نفت عراق از اين منطقه صادر مى شد. علاوه بر اين ، با قرار گرفتن اين دو اسكله بر سر راه ام القصر و بندر بصره ، كشتيهاى بازرگانى عراق ، در كنار آنان لنگر مى انداختند و پس از فرا رسيدن موعد تخليه و يا بارگيرى ، راهى بنادر مذكور مى شده اند.
با شروع جنگ و تلاش عراق براى افزايش صدور نفت ، فعاليت اين سكوها زياد و در نتيجه ، به صورت يكى از اهداف مورد حمله ايران در آمدند.
با وجود همه موانع و مشكلات موجود، تصرف سكوها - به دليل اهميت اين منطقه براى جمهورى اسلامى - ارزش فراوانى داشت و مزاياى زير را در برداشت :
1 - ارزش سياسى اسكله
تصرف اين دو اسكله ، تسلط بر شمال خليج فارس را به دنبال داشت . و لازم به ياد آورى است - كه بعد از عمليات والفجر 8 - كه جمهورى اسلامى اعلام كرد بر شمال خليج فارس مسلط شده است - عراق تعدادى خبرنگار و فيلمبردار به روى اسكله ها آورده بود، تا بدين وسيله نشان دهد كه هنوز اين منطقه ، داراى فعاليت است . همچنين اين عمليات مقارن با تشكيل كنفرانس سران غير متعهدها در حراره بود و لذا قبل از اين كه آن را عمليات نظامى صرف محسوب كنيم مى بايستى بعنوان يك عمليات سياسى نظامى قلمداد كرد.
2 - زمينه سازى براى تصرف و تهديد ام القصر
با گذاشتن امكانات وسيعى روى آن ، رفتن به سوى ام القصر به راحتى انجام مى گرفت . از طرف ديگر، نيروهاى خودى مى توانستند، روزها در اين منطقه مستقر و شبها جهت انجام عمليات ، به سوى بوبيان حركت و مجددا به اين منطقه باز گردند.
شرح عمليات
شب اول (9/6/65)
نيروهاى رزمنده پس از آن كه توسط امام جمعه اصفهان آيت الله طاهرى از زير قرآن عبور كردند در ساعت 21 سوار قايقها شده ، حركت كردند، اما به دلايلى موفق نشدند در زمانبندى مورد نظر، خود را به موقعيتهاى از قبل تعيين شده برسانند و بعد از ظاهر شدن اشكالاتى ، انجام عمليات در آن شب منتفى و در ساعت 42/00 دقيقه بامداد، به آنها دستور برگشت داده شد.
بعد از عقب نشينى نيروها، كه تا حدود ساعت 3 بامداد به طول انجاميد، فرماندهى دستور داد كه اولا، كليه قايقها - به دليل پروازهاى احتمالى هواپيماهاى دشمن در روز - داخل نهرها استتار شود؛ ثانيا: جهت جلوگيرى از خروج اطلاعات پيرامون عمليات ، از خروج كليه نيروها از منطقه عملياتى جلوگيرى شود.
شب دوم عمليات
با در نظر گرفتن اشكالات به وجود آمده در منطقه ، تصميم گرفته شد كه نيروها، در ارتباط با عمليات بيشتر توجيه شوند. اين توجيه ، تا ظهر روز 10 شهريور به طول انجاميد. از ظهر تا ساعت 16 آن روز نيز نيروها استراحت كردند و بر خلاف شب قبل ، در ساعت 17 بعد از خوردن شام - به طرف اسكله خودى به راه افتادند. حدود نيم ساعت بعد در اسكله خودى حاضر شدند. وضعيت عقب نشينى شب گذشته و جلوه دادن آن براى نيروها، به گونه اى بود كه همگى گمان مى كردند كه حركت شب گذشته ، جهت آمادگى بوده است .
درباره چگونگى حركت غواصها، مسئولين معتقد بودند كه حركت شب گذشته آنها، از لحاظ رعايت غافلگيرى و به كار بستن تاكتيكهاى مورد نظر، موفق بوده ؛ زيرا در غير اين صورت ، هواپيماهاى عراق مى بايست از صبح ، منطقه را بمباران مى كردند.
بدين ترتيب ، با استفاده از تجربيات شب اول ، تدابيرى در جهت رفع پاره اى از نقايص و تقويت بيشتر نقاط قوت ، اتخاذ شد.
با آغاز تاريكى ، نيروها نماز را در اسكله شهيد شمس به جا آوردند، پس از آن ، حدود 10 دقيقه مراسم نوحه خوانى بود، كه شور و حالى ايجاد كرد و بعد، بتدريج ، آماده حركت شدند.
به دنبال حركت اين نيروها، هماهنگى لازم براى آمادگى نيروهاى موج دوم و... انجام گرفت .
در ساعت 17/21، بيسيم خبر داد كه غواصها به اولين منطقه تعيين شده رسيده و مشغول پوشيدن لباسهاى خود هستند.
در ساعت 15/22، مسئول محور گزارش داد كه به دومين نقطه تعيين شده رسيده و از آنجا به طرف نقطه سوم حركت كرده است . بعد از اين گزارش ، دستور سوار شدن اولين گروه هاى رزمنده صادر شد و حدود ساعت 35/22، اين نيروها از اسكله به راه افتادند.
از اينجا به بعد، پيدا كردن سومين نقطه تعيين شده ، به صورت مسئله عمده غواصها مطرح شد و در اين رابطه ، برخى اشكالات بروز كرد. از آنجا كه در ساعت 00/23 شب ، جزر شروع مى شد، پيدا نكردن آن نقطه تا اين ساعت به معناى ايجاد وقفه و بروز مشكلات اساسى در انجام عمليات تلقى مى شد.
در اين حال ، نيروها با وجود آن كه حدود يك كيلومترى نقطه مورد نظر بودند، اما نمى توانستند به آن دست پيدا كنند، از اين رو در صدد بر آمدند كه بوسيله رادار قرارگاه نوح ، مشكل را حل كنند.
در ساعت 32/23، پس از رفع برخى اشكالات ، گراى لازم جهت حركت نيروها داده شد ؛ اما باز هم گشايشى در كار حاصل نشد. اشكال كار در اين بود كه برادران ، شبهاى گذشته با گراى ديگرى همين مسير را مى رفتند و به همين دليل ، حركت با گراى داده شده ، براى آنها مفهوم نبود. سرانجام ، در يك هماهنگى بين برادران ، قرار شد يكى از مسئولين قرارگاه ، با قايق مجهز به رادار خود، براى هدايت نيروها به جلو برود. او در ساعت 37/23 حركت كرد.
در ساعت 35/23، فرماندهى لشكر، به نيروهاى احتياط سوار شناور دستور داد، يك گروهان را آماده حركت كنند تا بنا به دستور، سريعا به جلو بيايند. اين كار از آن جهت ضرورى بود كه احتمال تغيير در تاكتيكهاى پيش بينى شده ، وجود داشت .
8 دقيقه بعد از نيمه شب ، فرماندهى لشكر، تصميم گرفت خود به جلو حركت كند و چند دقيقه بعد، اين كار عملى شد.
در ساعت 37/00، به فرماندهى كه در راه بود، خبر داده شد كه غواصها كار خود را براى پيشروى - با تغيير مختصرى در شيوه پيش بينى شده - شروع كرده اند. براساس پيش بينى قبلى ، حركت نيروهاى موج اول ، بدين صورت بود كه بعد از پياده شدن در آب ، در سه محور مشخص حركت مى كردند و به سه نقطه جداگانه از اسكله حمله ور مى شدند. با ورود غواصان به داخل آب و توجه به مسير آن ، معلوم شد كه بر خلاف پيش بينى قبلى ، جهت وزش باد، تقريبا بر عكس نياز است و موجب مى شود كه آب ، به سينه نيروهايى كه به طرف اسكله حركت مى كنند، كوبيده شده ، ضمن كند كردن حركت ، باعث خستگى آنها بشود.
در همين حال كه قايق فرماندهى در حال حركت به سمت جلو بود، تماس بيسيم با نيروهاى غواص قطع شد و تلاش براى ايجاد تماس با آنها به جايى نرسيد. اين در حالى بود بودن كه طبق تماس قبلى ، نيروها در عين اخلالى كه در يكى از محورها به وجود آمده بود، با موفقيت در حال پيشروى به سوى اسكله بودند. علاوه بر آن ، با نزديك شدن ساعت 3 بامداد و مد آب ، حركت براى نيروها دشوارتر مى شد.
با شروع مد، هر گونه اميدوارى نسبت به موفقيت غواصها، بتدريج ، تبديل به ياس مى شد. موج آب ، شديد بود و همه گمان مى بردند كه آب ، نيروهاى غواص را به طرف اسكله خودى خواهد راند.
قطع بيسيم ، منجر به طرح اين سئوال كه چه بايد كرد! آيا نيروها را بايد به عقب كشيد؟ يا در همين حال ، سوار شناورها را وارد عمل كرد؟ حتى اين مسئله مطرح شد كه آيا مى توان با قايقهايى به جمع كردن غواصها پرداخت ؟! زمان بسرعت مى گذشت و نزديك ساعت 4 صبح ، هوا كم كم در حال روشن شدن بود. در واقع ، قطع تماس با نيروهاى غواص ، ترديد و دو دلى ناراحت كننده اى را در گرفتن تصميم قاطع به وجود آورده بود.
از يك طرف ، غواصهاى پيشتاز در داخل آب قرار داشتند و از وضعيت آنها اطلاع درستى در دست نبود و احتمال مى رفت كه بر اثر فشار مد به عقب رانده شده باشند و اين ترس وجود داشت كه بر اثر ورود و حمله سوار شناورها، غواصهايى كه جاى آنها مشخص نبود، توسط قايقها زير گرفته شوند. از سوى ديگر، با فرا رسيدن روز، ديده شدن قايقهاى آماده ، توسط دشمن عكس العمل طبيعى وى را نيز به دنبال داشت و احتمال محاصره غواص ها نيز از طرف دشمن مى رفت .
رسيدن نيروها و شروع عمليات در اسكله
بعد از قطع ارتباط بيسيم غواصها به راه خود ادامه داده بودند. در اين ميان ضمن اين كه بين ستونها فاصله افتاده بود ارتباط آنها نيز با يكديگر قطع شده بود. با مد آب و تلاطم فوق العاده و تغيير جهت آن ، برادران جناح چپ و وسط، عملا از مقابل اسكله رد شده ؛ ولى در محور راست ، نيروها توانسته بودند، حدود ساعت 4 صبح ، در سمت چپ اسكله به پد هليكوپتر برسند. اكنون بايستى تصميم مى گرفتند: آيا ماموريت نيروهاى ديگر را بايد انجام بدهند؟ چگونه ؟ تصميم مشخص بود. در همانجا با مشورتى كوتاه ، طرحى ريخته شد كه بر طبق آن ، وارد عمل شدند. بر اساس اين طرح ، در صد مترى اسكله ، فرمانده نيروهاى محور راست ، به همراه معاون خود و يكى از مسئولين دسته ها، از گروه جدا شده ، به طرف اسكله حركت كردند و به زير آن رسيدند. اين برادران ، با يك سلسله حركات و تاكتيكهاى بى نظير، موفق شدند خود را به بالاى اسكله - روى پد هليكوپتر - برسانند.
رزمندگان در بالاى پد، به يك سنگر نگهبانى عراقيها برخوردند كه سه نفر نگهبان در آن مستقر بودند و بايستى اين قسمت از اسكله ، بدون سر و صدا پاكسازى مى شد.
دقايقى گذشت ؛ برادران در تاريكى ايستاده ، منتظر فرصتى براى غافلگير ساختن دشمن بودند، در اين هنگام ، با خوردن دست يكى از آنها به كلاه آهنى كه در كنار سنگر بود و با افتادن كلاه بر روى زمين ، يكى از افراد دشمن هشيار شده ، پس از لحظه اى ، به سوى مكانى كه از آن صدا برخاسته بود، حركت كرد و بدين ترتيب ، ديگر چاره اى جز درگيرى باقى نماند.
درست در زمان رسيدن نگهبان دشمن به نزديكى غواصان ، يكى از آنها بلند شد و ايستاد. اين رزمنده ، نظير ساير برادران ، به لباس غواصى سپاه ملبس بود، و لوله مخصوص لباس نيز به آن آويزان بود. نگهبان مزبور كه در تاريك و روشن بامداد، ناگهان خود را با موجود عجيب و پر هيبتى مواجه مى ديد، از شدت وحشت بيهوش شد و به زمين افتاد. با افتادن وى ، رزمندگان توانستند با استفاده از اسلحه كلت ، بدون دادن فرصتى به نگهبان ديگر، آنها را به هلاكت برسانند.
شعاع پد، حدودا يك كيلومتر بود. برادران غواص ، بسرعت عمليات پاكسازى پد، انهدام موانع ، و آماده كرن محل براى ورود ديگران را انجام دادند. بدين ترتيب ، نيروها عازم بالا رفتن از اسكله شدند. در اين هنگام ، يك نفر عراقى - در حالى كه فرياد مى زد و تيراندازى مى كرد - به بالاى سر نيروهاى خودى رسيد، كه توسط رزمندگان ايرانى ، با كلت هدف قرار گرفت . دشمن متوجه حضور نيروهاى ايرانى در اطراف پد هليكوپتر شده بود، اما ديگر دير بود و در اين زمان نصف نيروهاى محور راست ، از اسكله بالا رفته بودند، بدين ترتيب دشمن از اقدامات خود سودى نبرد و بشدت سركوب شد و نفرات خودى توانستند بدون دادن تلفات تا ساعت 30/4 به بالاى اسكله برسند.
از اين سوء در وضعيت نوميدى و نگرانى و در شرايطى كه تنها حدود نيم ساعت به روشنى هوا مانده بود ايستگاه شنود خبر داد كه بالاى اسكله درگيرى است . به دنبال آن ، چند رگبار تير رسام ، شليك و سپس قطع شد. اكنون بايد دقيقا مشخص مى شد كه آيا عراقيها تيراندازى كرده اند و يا اين كه نيروهاى پيشتاز، درگيرى را آغاز كرده اند. از آنجا كه قرار بود رزمندگان ايرانى ، با رسيدن به اسكله ، با پرتاب گلوله منور علامت بدهند و اين امر اتفاق نيفتاده بود، هنوز شك و دو دلى ، به قوت خود باقى بود. با اين وجود، سوار شناورها، آماده صدور فرمان حركت شدند.
اين زمانى بود كه هوا روشن شده ، شبح اسكله از دور ديده مى شد. در اين هنگام ، بار ديگر تيراندازى آغاز شد و همراه آن ، دو گلوله آر پى جى ، نيز شليك شد. با شليك ديگر گلوله هاى آر پى جى مسلم شد كه نيروها درگير شده اند و دستور حركت سوار شناورها به سوى اسكله صادر گرديد.
از سوى ديگر، نيروهاى جلو، پاكسازى اسكله را آغاز كردند. در اين حال ، نيروهاى غواص ، با سلاحهاى محدود خود، توانستند از پد هليكوپتر تا بريدگى وسط اسكله را پاكسازى كنند.
مقاومت دشمن در سمت مقابل ، زياد بود. علاوه بر آن ، رزمندگان خودى همگى خسته شده بودند و محدوديت سلاح موجود نيز مانع از پيشروى بيشتر آنان از اين نقطه مى شد. در ساعت 30/5 گروهان سوار شناور به اسكله رسيد. دشمن به علت در دست داشتن سمت راست اسكله ، با سلاح 57 ميليمترى به سوى قايقهاى خودى شليك مى كرد. با وارد شدن گروهان سوار شناور، از فشار وارده بر برادران غواص كاهش يافت . تا اين مرحله از كار، نيروهاى عمل كننده غواص ، تنها چند مجروح داشتند.
از سوى ديگر، با روشن شدن هوا، تعدادى از غواصان محورهاى ديگر، موقعيت را يافتند كه خود را به اسكله برسانند و تعدادى ديگر نيز توسط نيروهاى خودى ، از سطح آب جمع آورى شدند.
دريا همچنان تلاطم داشت و حركت قايقهاى سوار شناور، بر روى موجهاى آب ، تلاطم خاصى به آن بخشيده بود. اما قايقها با سرعت ، بر روى امواج ، به طرف اسكله حركت مى كردند. در نزديكى اسكله ، دشمن بر روى نيروها توسط چهار لولها، و 75 م م اجراى آتش مى كرد، كه چند قايق نيز مورد هدف قرار گرفت و تعدادى از رزمندگان ، زخمى شدند. همزمان يك فروند هواپيماى دشمن نيز در آسمان ظاهر شد ؛ ولى به علت حضور نيروهاى عراقى بر روى اسكله ، از حمله خوددارى كرد و در عوض ، با تيربار، به قايقهاى ايرانى حمله كرد و خساراتى نيز وارد ساخت .
در اين هنگام ، يكى از غواصان ، به وسيله چهار لولى كه سه لول آن خراب بود، به طرف هواپيما تيراندازى كرد. هواپيما هدف قرار گرفت و سقوط كرد و خلبان آن على رغم خارج شدن از هواپيما، به علت انفجار آن ، كشته شد.
سقوط هواپيما و رسيدن نيروهاى تازه نفس احتياط، همان اندازه در تقويت روحيه نيروهاى ايرانى موثر بود كه در تضعيف روحيه دشمن ، دشمن در انتهاى سمت راست اسكله ، دو قبضه توپ 57 م م داشت ، كه با استفاده از آنها، اسكله و مسير قايقهاى ايرانى را زير آتش مى گرفت . علاوه بر آن ، عراقيها با استفاده از هتل بلند واقع در سمت راست اسكله ، سنگر گرفته ، نيروهاى ايرانى را مورد هدف قرار مى دادند، در مقابل ، رزمندگان ايرانى نيز در پناه آتش آر پى جى هاى خود، به جلو رفته ، به پاكسازى و تامين منطقه اقدام مى كردند. از سوى ديگر، با ورود توپهاى 23 و 106 م م دشمن در سمت راست و شليك آن به داخل ساختمان هتل ، باقيمانده عراقيها تسليم شدند. بدين ترتيب ، كار تصرف اسكله نزديك ساعت 8 صبح پايان يافت .
استقرار بر روى اسكله و حملات هوايى دشمن
با تصرف اسكله ، فرماندهى نيروهاى حمله ور تصميم گرفت كه نيروهاى اضافه ، هر چه سريعتر، تخليه شده ، فقط تعداد محدودى از رزمندگان براى پدافند باقى بمانند. اين كار، با توجه به سرعت عمل عراق ، در استفاده از هواپيماها، هر چه سريعتر انجام پذيرفت و حدود ساعت 10 صبح ، كليه نيروهاى موج اول و دوم عقب كشيده شدند و نيروهاى احتياط، به تعداد مورد نياز، در اسكله استقرار يافتند.
بالاى اسكله ، تعداد چهار قبضه پدافند چهار لول ، دو عدد دو لول ، چند قبضه 57 م م و دو قبضه شليكا موجود بود، كه بلافاصله ، اقدام به راه اندازى آنها شد. از سوى ديگر، اسكله البكر نيز كه صبح هنگام به آتش كشيده شده بود در حال سوختن بود.
نخستين فشار دشمن به اسكله الاميه ، با زدن يك موشك به پد هليكوپتر - در ساعت 10 صبح آغاز شد. اين در حالى بود كه در اين مكان ، تعدادى از زخميهاى خودى و عده اى از اسرايى كه آماده تخليه بودند، مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. بدين جهت ، با هماهنگى فرماندهى با مسئولين واحدهاى ، قرار شد كه حتى المقدور، تعداد نيروهاى موجود بالاى اسكله ، محدود باشد تا از تلفات بيشتر جلوگيرى شود.
در اين حال ، طبق گزارشات شنود، نيروهاى دشمن مستقر در اسكله البكر، به علت آتش سوزى شديد، دائما تقاضاى انتقال از منطقه را مى كردند. سوختن اسكله البكر، از اسكله خودى در كنار اروند رود - يعنى از فاصله 35 كيلومترى - بوضوح مشخص بود و دود سياه غليظى آسمان اطراف البكر را پوشانده بود.
در اين وضعيت ، دشمن براى ادامه فشار خود بر روى اسكله الاميه ، از موشكهاى دوربرد استفاده كرد. علاوه بر موشك صبح ، به هنگام عصر نيز از موشك ديگرى استفاده كرد، كه به 150 مترى پد هليكوپتر اصابت كرد و دو يا سه نفر تلفات داشت . دشمن علاوه بر پرتاب موشكها، حدود پنجاه بار نيز اقدام به بمباران هوايى كرد كه فشار زيادى بر رزمندگان خودى وارد نكرد.
على رغم تصور نيروهاى ايرانى ، مبنى بر عدم فعاليت دشمن در شب ، نخستين موشك دشمن در ساعت 10 شب به اسكله اصابت كرد و تا صبح 4 فروند موشك ديگر نيز به سوى اسكله شليك شد كه در نزديكى صبح ، يكى از آنها به اسكله خورد و سه فروند ديگر به انحراف رفت .
شليك موشك اولى در ابتداى شب ، باعث شد كه از اين پس نيروها دائما در انتظار اصابت موشك دوم باشند. بدنى ترتيب ، هيچ جاى اسكله ، محل امنى براى استراحت آنها به شمار نمى رفت .
دشمن توانست حوالى نيمه شب ، هشت فروند شناور خود را به طرف اسكله هاى البكر و الاميه بياورد. ورود شناورها با وجود مشكلات مربوطه ، گواه اين مطلب بود كه عراق ، بر حفاظت از اسكله البكر و تصرف مجدد الاميه اصرار داد و بدين ترتيب ، با آمدن شناورها، واضح بود كه دشمن از صبح فردا، علاوه بر بمباران ، با شناورها نيز به اسكله حمله خواهد كرد.
روز سوم ، تشديد حملات و تهديدات دشمن و تصميم به عقب نشينى
به دنبال موشكى كه صبح هنگام به اسكله شليك شد و به آن اصابت كرد، با روشن شدن هوا، هواپيماهاى دشمن ، در منطقه حضور و به بمباران اسكله پرداختند.
سپس ، ناوچه هاى دشمن نيز آرايش گرفته ، در حالى كه هليكوپترها در بالاى سر آنها قرار گرفته بودند، به سمت اسكله حركت كردند.
فشار بر روى نيروهاى خودى ، هر لحظه بيشتر مى شد و مشخص بود كه بدون عمليات پشتيبانى و تكميلى (كه انجام آن به دلايلى صورت نگرفت ) و بدون پشتيبانى هوايى و دريايى لازم ، مى بايست عمليات تهاجمى پايان مى يافت و نيروهاى خودى اعم از آنهايى كه روى اسكله مستقر بودند و آنهايى كه در قايقها مى جنگيدند، منطقه را ترك كنند و سرانجام براساس تدبير اتخاذ شده رزمندگان دلاور جمهورى اسلامى ايران اقدام به عقب نشينى كردند و ساعتى به ظهر مانده ، كه نيروهاى دشمن از اسكله بالا رفته ولى ديگر نه از تاسيسات اثرى مانده بود و نه از تجهيزات مربوطه .
از كشته هاى دشمن در اين عمليات ، آمار دقيقى در دست نيست ؛ اما بنا به گفته رزمندگانى كه در جريان تك به اسكله حضور داشتند، حدود پنجاه تن از دشمن كشته شده و حدود 110 نفر به اسارت در آمدند ؛ كه به هنگام انتقال آنان ، بر اثر اصابت موشك دشمن به پد هليكوپتر اسكله ، تعدادى از آنان به قتل رسيدند و حدود 90 تن تخليه شدند.