مطالبی مختصر و خواندنی
تاریخ وقوع:
نجات حضرت «يوسف (علیه السلام)» از زندان
یوسف علیهالسلام به جهت عدم خیانت به زن عزیز مصر چندین سال زندانى شد. رفقاى او که در زندان بودند، خوابى دیدند و یوسف علیهالسلام خواب آنان را چنین تعبیر کرد: یکى را فرعون به قتل مىرساند و دیگرى آزاد مىشود. یوسف علیهالسلام به شخصى که آزاد مىشد، فرمود: نزد فرعون از من یاد کن تا از زندان آزاد شوم.
اتفاقاً آن شخص آزاد شد، ولى سفارش یوسف علیهالسلام را فراموش کرد. چندین سال از این ماجرا گذشت. شبى فرعون خوابى دید، معبرین تعبیر خوبى نکردند. زندانى آزاد شده به یاد یوسف علیهالسلام افتاد و به فرعون گفت: من کسى سراغ دارم که در تعبیر خواب مهارت دارد. نزد یوسف علیهالسلام رفت، یوسف علیهالسلام خواب فرعون را تعبیر کرد، او تعبیر یوسف علیهالسلام را به فرعون رسانید. فرعون گفت: این شخص مردى برجسته و داناست، او را نزد من آورید و یوسف علیهالسلام از زندان آزاد شد.
یوسف علیهالسلام در مصر وفات کرد، مردم با یکدیگر بر سر این که او را در چه محلى دفن کنند، منازعه مىکردند. هر کسى دوست داشت او را در محل او دفن کنند تا محلهاش برکت یابد. آخرالأمر او را در صندوقى از مرمر در نیل دفن کردند و آب را روى آن جریان دادند تا به تمام اهل مصر برسد که در برکت و خیر شریک شوند. موسى علیهالسلام موقع خروج از مصر استخوانهایش را برداشت و نزد پدر خود دفن نمود.
مشهور است که مجموعه زندان یوسف علیهالسلام 12 سال بود، 5 سال قبل از ماجراى تعبیر خواب و 7 سال پس از آن. ولى بعضى گویند 7 سال بود. ناگفته نماند که کاغذ را آن حضرت به وجود آورده و تا آن زمان بر آجر مىنوشتند.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی