وفات آیةالله«سیدعبدالحسین موسوی لاری»(1303ش)
تاریخ وقوع:
15 اردیبهشت
سید عبدالحسین موسوی دزفولی نجفی لاری (۱۲۲۶-۱۳۰۳ش) از فقهای شیعه در منطقه فارس و طرفدار نظریه مشروطه مشروعه بود که در جنگ جهانی اول قطع روابط و احتیاجات از بیگانه را بر مسلمانان واجب شمرده و به جهاد علیه انگلستان حکم داد. در خلأ قدرت ناشی از استبداد صغیر در منطقه لارستان، اقتدار منطقه را بدست گرفته و احکام اسلامی را اجرا کرد. او امر به معروف و نماز جمعه را واجب عینی میدانست و خود نماز جمعه اقامه میکرد. سید مجتبی موسوی لاری نوه وی است.
زندگی نامه و تحصیلات
سید عبدالحسین در نجف اشرف متولد شد. پدرش سید عبدالله، دزفولی بود که بعدها به نجف مهاجرت کرده بود. از هفت سالگی، تحصیلات ابتدایی خود را در مکتب آغاز کرد و سپس مشغول فراگیری علوم حوزوی و اسلامی شد. سید لاری در دوران تحصیلات خود در درس پنج تن از اساتید نجف حاضر شد: فاضل ایروانی، شیخ محمدحسین کاظمی، شیخ لطف الله مازندرانی، ملا حسینقلی همدانی و میرزای شیرازی. سید لاری تا زمانی که میرزای شیرازی در نجف اقامت داشت، در درس او حاضر میشد و پس از مهاجرت میرزا به شهر سامرا، او در جلسه درس چهار استاد دیگر شرکت میکرد. وی در بیست و دو سالگی قدرت استنباط بدست آورد. و از میرزای شیرازی، شیخ لطف الله مازندرانی و فاضل ایروانی اجازه اجتهاد گرفت.[۱]
هجرت به ایران
با توجه به ظلمی که در عهد قاجار بر مردم منطقه لار حاکم بود، مردم این منطقه با ارسال نامهها و هیاتهایی از میرزای شیرازی در خواست اعزام مجتهد مبارز و شجاعی را به این منطقه کردند تا ضمن جلوگیری از ستم و تجاوز حاکمان قاجار، به امور دینی و مذهبی مردم نیز رسیدگی کند. حاج علی لاری، معروف به حاج علی کبیر که در دوره اول مجلس شورای ملی به نمایندگی انتخاب شد و بعد هم به وسیله عمال ستمگر منطقه لار شهید و به حاج علی شهید معروف شد، با عدهای از سران لار به عراق نزد میرزای شیرازی رفتند و تقاضای خویش را با او در میان گذاشتند. آیت الله شیرازی در پاسخ گفت: «در حال حاضر، چنین کسی را در نظر ندارم. مهلت دهید تا در این باب تدبیری کنم و شخص برازندهای را برای شما اختیار کنم.»
سپس حاج علی با همراهان عازم نجف اشرف میشوند و در آن جا در پی هدف خویش به جست و جو میپردازند تا این که روزی سید مرتضی کشمیری را ملاقات، و از وی درخواست هجرت به لار میکنند ولی وی نمیپذیرد و سید عبدالحسین را برای این امر لایقتر میداند. حاج علی و همراهان نزد سید عبدالحسین رفته، از وی این را تقاضا میکنند. سید که در آن ایام ۴۵ سال داشت و دارای کرسی استادی و مشغول به تألیف و تصنیف بود به جهت این مسؤولیتها ابتدا از پذیرش این درخواست سر باز زد؛ اما حاج علی با اصرار و مسافرت به سامرا و بیان ماجرا پیش میرزای شیرازی رفته و از وی استدعا میکند که از سید عبدالحسین بخواهد تا به دعوت آنان پاسخ مثبت دهد. میرزا به سید امر میکند تا به لار برود. سید چون فرمان استاد را واجب الاطاعه میداند، عازم ایران میشود.[۲][۳]
شاگردان
سید عبدالباقی آیت اللهی شیرازی (داماد بزرگ سید).
سید عبدالمحّمد موسوی آیت اللهی (فرزند بزرگ سید).
سید علی اکبر آیت اللهی (فرزند سید).
سید احمد فالی.
سید عبدالمحسن مهری.
سید اسدالله اصفهانی (پدر آیت الله حقشناس).
محمّد حسین نخبه الفقهایی لاری.
سید محمّد حسین نسابه لاری.
ملا علی نقی رحمانی جویمی.
غلامرضا، مشهور به فاضل جهرمی.
عطاءالله حقدان جهرمی.
عبدالحمید مهاجری.
سید محمّد علی شریعتمداری جهرمی.
عبدالصمد فاضلی فیروزآبادی.[۴]
بیانیه دفاعیه در جنگ بین الملل اول[۵]
معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی.[۶]
رساله در عقوبت حب دنیا.
رساله سؤال و جواب از مصرف اجناس خارجی[۷]
اکسیر السعاده فی اسرار الشهاده.
ولایت الفقیه.[۸]
آیات الظالمین.
رساله و جیزه در کیفیت علم امام.
قانون اداره بلدیه
قانون اتحاد دولت و ملت.
قانون مشروطه مشروعه.
هدایت الطالبین فی اصول الدین.
تعلیقات المکاسب.
کتاب الاصول.
حاشیه بر فرائد الاصول شیخ انصاری.
حاشیه بر شرح کبیر.
حاشیه بر قوانین الاصول.[۹]
اقتدار دینی یا حکومت اسلامی
سید معتقد به ولایت فقیه بود و حکومت را از شؤون فقیه عادل و جامع الشرایط میدانست[۱۰] و از طرفی بازگشت سید عبدالحسین لاری به لارستان، مصادف با به توپ بستن مجلس و آغاز دورۀ استبداد صغیر بود. سید در نخستین واکنش خود، حکومت «محمدعلی شاه» را غیر مشروع و همکاری با آن را برای عموم مسلمین حرام دانست و نوشت: «واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه».[۱۱] از طرف دیگر خلأ قدرت سیاسی در فارس و مناطق جنوبی، موجب شد که ادارۀ امور، به کلی مختل شود. دستورات و احکام دولتی، توسط مردم نادیده گرفته میشد و ضابطین محلی، قدرت لازم را برای اجرای مقررات نداشتند. حاکم لارستان، به دلیل درگیری خونین سال (۱۳۲۶ه.ق) قادر به حضور در شهر نبود و در مهاجرتی ناخواسته، با نیروهای نظامی خود، منطقه را ترک کرده بود. شهر لار و مراکز همجوار آن، از نیروهای دولتی خالی شد و امور جاری اداری و سیاسی منطقه مختل گردید. سید لاری در چنین شرایطی در مقر خود شهر لار و در راستای اجرای اهداف اسلامی، اقداماتی را به انجام رسانید. مهمترین اقدامات او در این دوره، عبارتاند از:
تشکیل نیروی نظامی و انتظامی انقلابیون، با استفاده از نشان و علامت ویژه خود.
چاپ و تکثیر تمبر مخصوص با عنوان «پست ملت لار» و «پست ملت اسلام».
اجرای حدود اسلامی در مناطق و نواحی تحت سلطه خود.
اخذ مالیاتهای شرعی از اقشار مختلف مردم منطقه.
اعطای نشان و القاب به سرداران و سران نظامی و مذهبی نهضت.
اعلام غیر شرعی بودن حکومت محمدعلی شاه قاجار.
لاری، با کمک و همراهی تجار جنوب و نیروهای نظامی وفادار عشایر و شبه عشایر منطقه، به مدت یک سال، نظم و کنترل اداری و سیاسی جنوب فارس را برعهده گرفت. او در اجرای احکام سیاسی و فقهی، فعال مایشاء بود و اعتنایی به واکنش دولتمردان و سردمداران سنتی فارس و مرکز نداشت.[۱۲] این اقدامات سید از دید مخالفان اما با عنوان «شورش علیه دولت» و «تجزیهطلبی» یاد شده است. منتقدان بر آناند که سید لاری با این اقدامات خود، علیه حاکمیت وقت شورش کرده و تن به قوانین مملکتی نداده است.[۱۳]
امر به معروف و برپاداشتن نماز جمعه
سید لاری ترک امر به معروف و نهی از منکر را از مهمترین عوامل ستم و گستاخی بیش از حد حاکمان قاجار دانسته، در احیای این فریضه تلاش کرد. وی امر به معروف و نهی از منکر را بر همگان واجب عینی میدانست، همچنین وی در اجرای حدود الهی و تعزیرات شرعی، کوچکترین مسامحهای نمیکرد.
وی نماز جمعه را واجب عینی و از مناصب فقیه جامع الشرایط میدانست از این رو در حدود سال ۱۳۱۰ قمری به احیای این فریضه اقدام کرد و به ایراد خطبههای جمعه و اقامه نماز پرداخت. همچنین در اغلب شهرها اشخاصی را که توانایی امامت جمعه را داشتند، به سِمَت امام جمعه منصوب کرد. وی چنان در اقامه این فریضه الهی جدی بود که ترک آن را جایز ندانسته، حتی در سفری که با گروهی از یارانش در سال (۱۲۷۹ش) به زیارت حضرت امام رضا(ع) رفته بودند، به اقامه نماز جمعه در صحن حرم همت گماشت.[۱۴]
فتوای جهاد علیه انگلیسی ها
سید لاری قرارداد ۱۹۰۷م که ایران را به دو منطقه بین دولتهای انگلیس و روس تقسیم میکرد، باطل و غیر قانونی شمرد. در جنگ جهانی اول در فرمانهایی که برای سردار عشایر قشقایی؛ صولت الدوله، بر جهاد علیه انگلیسیها تاکید میکرد، وی میگوید:
«من که مجتهد و جانشین پیغمبر اسلام هستم، به این وسیله فتوا میدهم که جهاد با این کفار حربی انگلیسیها واجب است.»
سید لاری از انگلیسیها به «ابالیس انگلیس» یاد میکند؛ چنان که وی هرگز فجایع همسایه شمالی ایران، دولت روس را از دیده پنهان نمیدارد و درباره سیاست مکارانه آنان با ملت مسلمان ایران هشدار داده، آنان را «روس بدتر از مجوس» نام میبرد. قراردادها و معاهداتی را که حاکمان کشورهای اسلامی با بیگانگان منعقد ساخته و از این راه، زمینه گسترش نفوذ بیگانه و اشغال بعضی از سرزمینهای اسلامی را فراهم آوردهاند، باطل و غیرقابل قبول و اجرا دانسته و بیش از هر چیزی بر قانون شریعت اسلام تکیه و تأکید داشته است و استرداد سرزمینهای غصب شده و قطع دستهای استعمارگران از آن سرزمینها را با دعوت ملل مسلمان به «جهاد» و «اتحاد» میداند.[۱۵][۱۶]
درگذشت
روز جمعه چهارم شوال ۱۳۴۲ق. (۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۳ش) آیت الله لاری پس از اقامه نماز جمعه در منزل خود درگذشت. مرقد او در شهر جهرم به مقبره «آقا» مشهور است.[۱۷]
آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۷ش در سفر به جهرم، بر سر مزار او حاضر شد و از علاقه خود به وی سخن گفت.[۱۸]
پانویس
-
-
-
-
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۳۶
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۳۹
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۳۷
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۴۵
-
علی اکبر علیخانی و همکاران، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، جلد دهم، ص۲۲۱.
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۳۱
-
سیدعلی میرشریفی، برگهای بیخزان،ص۱۳۱
-
-
-
-
-
-
-