شرحی مفید - وفات آیةالله «حسن نوري همداني» (1369 ش)

شرحی مفید

تاریخ وقوع: وفات آیةالله «حسن نوري همداني» (1369 ش)
صفحه تاریخ نیمه دوم قرن سیزده را نشان می داد، خفقان سیاسی عرصه را بر انسانهای آزاده تنگ کرده بود. فقر فرهنگی و اقتصادی در جامعه ایران حکمیت داشت. بی رونقی اندیشه نسل جوان. هر دین داری را برای ایجاد طرحی نو برمی انگیخت در چنین روزگاری در سال 1302 ه'.ق در یکی از روستاهای همدان، ستاره ای در خانه مرحوم میرزا ابراهیم نوری درخشید و چشمان پدر و مادر را به قدومش روشن ساخت. پدرش به پاس احترام و علاقه خاصی که به اهلبیت(ع) داشت، اسمش را حسن نهاد. و در دوران کودکی تعلیم و تربیت او را به عهده گرفت.
از تبار نپکان
میرزا ابراهیم در عصر استبداد رضاخانی می زیست و به سوق دادن توده های مسلمان به سوی معارف دینی اشتغال داشت. او تحت هیچ شرایطی سنگر دفاع از دین را ترک نکرد و چون در آن دوره عمامه علماء را برمی داشتند. برای مدتی و به جهت حفظ لباسش به یکی از روستاهای همدان که در دوازده فرسخی شهر به نام «پاینده» بود رفت.
از خصوصیات بارز آن عالم فرزانه موارد ذیل را می توان برشمرد.
1 - با وجود مشکلات سیاسی، از هدایت مردم دست برنداشت.
2 - از گرفتن و مصرف وجوه شرعیه امتناع می ورزید.
3 - برای امرار معاش دکانی دائر کرد و از درآمد آن هم خود استفاده می کرد. به دیگران کمک می نمود. و به این وسیله اتکای به خویشتن را نشان می داد. با دست گیری از مستمندان، سنگر مبارزه با فقر را احیاء می کرد. و از جانب دیگر با هجرت و به ارشاد توده ها، جامعه را به بیداری فکری، معنوی و سیاسی می رساند. و سازش ناپذیر بودن روحانیت را به یادگار می گذاشت.
تحصیلات
مرحوم میرزاحسن نوری همدانی در خانواده ای که خود اهل علم بوده و به اهلبیت علاقه داشتند، حیات علمی خود را آغاز کرد و در نوجوانی، شعله های عشق به تحصیل معارف دینی و علوم آل محمد(ص) سراپای وجودش را فراگرفت. دوره مقدماتی را نزد پدر آموخت و بعد از آن که برای رسیدن به مدارج علمی بالاتر، فیض شاگردی مرحوم آخوند همدانی را که بنا بدرخواست مردم علم دوست همدان و دستور شیخ عبدالکریم حائری(ره) مؤسس حوزه علمیه قم، از قم به همدان آمده و حوزه علمیه همدان را راه انداخته بود، کسب کرد. و سطوح عالیه را نزد ایشان خواند. در سال 1322 ه'.ش به همراه برادر کوچکترش، آیت الله میرزاحسن نوری، راهی شهر مقدس قم گردید و به تحصیل علوم دینی ادامه داد. این مرد درباره چگونگی سکونت خود در قم می گفت:
«هنگامی که ما به قم آمدیم، در نهایت تهی دستی بودیم، مدتی روی پشت بام مدرسه حجتیه و دیگر جاها می خوابیدیم و قوتمان نانهایی بود که از ده آورده بودیم. هنگامی که سفره نان را برای اولین بار باز کردیم، با مشتی نانهای کپک زده مواجه شدیم و تا مدتها کپکهای روی نانها را می سابیدیم و پک می کردیم. تا قابل خوردن شوند(1)»
به این صورت مرحوم میرزا حسن نوری با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کرد و همانند علمای سلف خود، در کمال زهد، قناعت و تنگ دستی علوم اسلامی را فراگرفت. به خاطر هوش سرشارش بسیار سریع پیشرفت کرد و در ردیف شخصیت های علمی حوزه علمیه قم درآمد.
در محضر فرزانگان
همانطور که ذکر شد مرحوم نوری همدانی اولین بار در محضر پدر ارجمندش دوره مقدماتی را به پایان رساند، سطوح عالی را نزد مرحوم آخوند همدانی(ره) خواند در سال 1322 که وارد حوزه پرافتخار تشیع قم شد نزد اساتید بزرگ و مفاخر عالم اسلام آن روز یعنی آیات عظام؛ بروجردی(ره)، داماد(ره)، امام خمینی(ره)، علاّمه طباطبایی(ره) به فراگیری علم اصول، فقه، تهذیب نفس و نیز فلسفه پرداخت. و به عنوان شاگردی برجسته، در محضرشان درخشید و منزلت والایی کسب کرد.
آثار علمی
از مرحوم نوری آثار علمی با خطی زیبا باقی مانده که متأسفانه اجل فرصت نداد، تا در زمان حیاتش انتشار یابد و دانش دوستان از آثار فکری این اندیشمند بهرمند گردند. تنها چند اثر باارزش وی چاپ شد و به یادگار ماند که به آنها اشاره می کنیم:
1 - مجموعه آثار: اشعار علمی، عرفانی است که به خط زیبای خود نوشته و به یادگار گذاشته است. این اثر به وسیله فرزند بزرگ آن مرحوم، شیخ علی نوری، جمع آوری و منتشر شده است.
2 - پیروزی در سایه شکست: این اثر با رهنمودهای ایشان در فروردین سال 1348 پدید آمد. نویسندگان جوانِ انجمن اسلامی قم (ولیعصر«عج») آن را نوشتند. این کتاب با پژوهشی خاص تاریخ انقلاب خونین حسینی(ع) را به نمایش گذاشته است.
3 - توضیح المسائل جیبی: فتاوای مراجع در آن جمع آوری و نظر آنها را در هر موضوعی بیان کرده است. وی فتوای امام خمینی(ره) را با حرف (خ) مشخص نموده است. این کار در شرایطی به انجام رسیده که بردن نام امام راحل جرم بزرگ به حساب می آمد.
4 - مجموعه آثار علمی - تاریخی: این آثار که به بیست جلد می رسد مجموعه سخنرانی های او است که در زمان حیاتش، آنرا تنظیم و با تعیین موضوعت و عناوین مورد بحث، برای نشر آماده کرد.
5 - رجال آیت الله بروجردی(ره): نقش مرحوم نوری را در این اثر؛ از زبان فرزند وی می خوانیم:
«این اثر تا قبل از رحلت آیت الله بروجردی(ره) به طور کامل تنظیم نشده بود. ایشان با پشتکار، ذوق هنری و علمی خویش آن را آماده انتشار کرد، زیرا مراجعه به منابع، تنظیم و تدوین آن نیاز به توان جسمی داشت. و چون سن مرحوم آیت الله بروجردی بالا بود، پدرم با همکاری تعدادی از محققان و زیر نظر آیت الله العظمی بروجردی(ره) به نوشتن آن همت گماشت. و این به دور از انصاف است که پدرم را تنها به عنوان خطاط آن اثر با ارزش معرفی کنند(2).»
مرحوم آقای نوری تمام هفت جلد آن کتاب را با ژرف اندیشی که داشت به پایان رسانید. خط زیبا، پشتکار، ذوق سلیم و اطلاعات علمی، آن مرد علم و عمل دست به دست هم داد و این کتاب باارزش را برای حوزه علمیه، به یادگار گذاشت.
فعالیت های فرهنگی و سیاسی
در سالهای هزارو سیصدو چهل و دو و قبل و بعد آن که، سلطه ننگین استبداد پهلوی بر جامعه اسلامی ایران، حکمفرما بود و مبارزه همه جانبه اسلام خواهان روز به روز گسترش می یافت، دستگاه امنیتی هر فریادی را در نطفه خفه می کرد و آزادی خواهان را به بهانه های گوناگون از سر راه برمی داشت. در چنین شرایطی مرحوم نوری در سال سی و هفت اقدام به تاسیس انجمن های اسلامی قم - مکتب ولیعصر - نمود و در دو بخش خواهران و برادران فرزندان مسلمان را در تشکلی ارزشمند به دور هم جمع کرده و به مبانی دین آشنا می ساخت. در واقع آن مجموعه کانون مبارزه علیه التقاط، کفر و محل تحقق و تبیین مفاهیم دینی بود. این انجمن به صورت هفتگی و بر اساس و نظم خاص اداره می شد جوانان در این تجمع فرهنگی، سیاسی علاو بر نیایش با دستورات دینی آشنا می شدند. در نتیجه این جلسات و شعبه های آن بود که، شور انقلابی در جامعه ایجاد می شد. قشرهای جامعه با باورهای پویا و مکتبی، وارد صحنه می گردیدند و چه بسا زندانی، تبعید و یا شهید می شدند. در همان مقطع که دست مرموز غرب و شرق از آستین التقاطی ها، بهائی ها و کمونیست ها بیرون می آمد و سبب تخدیر افکار عمومی می شد، این گونه تشکل ها و چهره های درخشان علمی، دینی، همانند مرحوم نوری با کارهای فرهنگی، انقلابی جامعه را از سرگردانی نجات می دادند.
هرچه از عمر این مجمع می گذشت؛ جوانان را بیشتر شیفته خویش می ساخت و از جانب دیگر، تهدید جدی علیه دستگاه حکم به حساب می آمد. ساوک که بر اساس دقت و حساسیت خود در برخورد با اسلام گرایان، با نظر سوء به این جلسه ها می نگریست، بارها در صدد تعطیلی آن برآمد و چند بار مرحوم نوری را به زندان ساوک برد و به انواع تهدیدها و شکنجه ها متوسل شد(3)، اما به رغم خواست دستگاه خودکامه، این مرکز فرهنگی، سیاسی تا سال هزارو سیصدو پنجاه و پنج شمسی به فعالیت ادامه داد و پس از هیجده سال نورافشانی و هدایت فکری، به وسیله ساوک تعطیل شد.
سفیر انقلاب اسلامی
مرحوم نوری پس از تعطیل شدن انجمن اسلامی ولیعصر(عج) بی آنکه احساس یأس و شکست کند، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. در سال پنجاه و نه بر اساس فرمان امام خمینی(ره) برای، تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان سکن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام دوستان (دانشجو و غیر دانشجو) پرداخت. این شخصیت دینی - سیاسی در شرایطی به اروپا وارد شد که جو سیاسی - فرهنگی آن جا علیه انقلاب ایران و اسلام سامان داده شده بود. و امپریالیزم خبری نیز سعی می کرد، چهره انقلاب، انقلابیون به ویژه امام خمینی(ره) را در انظار جهانیان مخدوش سازد.
وی پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازماندهی فکری - سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت ها در همان سال برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اقامه نماز جماعتی که به امامت ایشان، در وسط خیابان لندن و با اجتماع باشکوه مسلمین، در برابر چشمان حیرت زده دولت و ملت انگلیس، برپا شد؛ عظمت و اقتدار مسلمانان را به نمایش گذاشتند.
چراغ هدایت
خطابه یک هنر و فن است و می تواند اثر اجتماعی خاصی داشته باشد. اندیشه و فکر را در سطح جامعه تقویت کند، اسلام در طول حیات پُربارش، خطبای بسیار زبردستی را پرورش داده که با قدرت بیان و فصاحت کلام آنها دین پیشرفت چشمگیری کرده است امام خمینی(ره) درباره آنان می فرمود:
«آقایان روحانیون و خصوص اهل منبر و خطباء، اینها سخنگوی اسلام هستند(4)، خطبه های حماسی، اجتماعی امام علی(ع) غیرت ها را به جوش می آورد و خطبه های حماسی امام حسین(ع) نیز از همان روح بلند برخوردار بود.
خطیب هنرمند، با تبحری که دارد، سعی می کند کلماتی را به زبان آورد که شنوندگان را تحت تأثر قرار بدهد و مرحوم نوری همدانی این خصیصه را داشت، کاملا از نقش عاطفی و روانی واژه ها آگاه بود و سخنانش به شنوندگان تحرک می بخشید.
در دوران ستم شاهی با سخنان شیوا، و پرتحرک، خود جانهای خفته را بیدار ساخت و به آنها شخصیت دینی، اخلاقی و کرامت انسانی بخشید. مردم را با سیره معصومین به خوبی آشنا ساخت و نقش خود را در رشد جامعه به طور احسن به انجام رساند. این خطیب توانا، مطالب را زیبا و دقیق به اذهان شنوندگان انتقال می داد. بطور منظم سخن می گفت و از پرکنده گویی پرهیز داشت. سخنانش خسته کننده نبود و با حفظ سیر منطقی آن به اعماق دلها نفوذ می کرد. بیشتر به بحث های تاریخی، اخلاقی اهتمام می ورزید و با ژرف اندیشی، الگوهای تاریخی را به شنوندگان ارائه می نمود.
شاعری توانا
مرحوم نوری با ذوق و قریحه سرشار خود شاگردان ادب و معانی را به شور و نشاط می آورد. و در قصیده های زیبایش حقیقت را در قالب شعر بیان می کرد از آهنگ اشعارش صدها دل و ذوق مجذوب می شدند و با نکات مملو از کنایه و استعاره افکار بلند و وارستگی خود را به نمایش می گذاشت. اشعار او کانون عشق، پیکار و گرایش به دین و حق پرستی بود و خود که همواره برای حفظ ارزشهای مقدس در تلاش بود، با ابزار مختلف جامعه را روشنی می داد و در قالب شعر به تغذیه فکری جامعه می پرداخت. و با شعر انتقادی اوضاع اسفبار عصر خود را به تصویر می کشید:
هر چه زیبا دید این گردون دون
کرد او را در جهان خوار و زبون
هر که با گفتار حق مأنوس شد
عاقبت اندر قفس محبوس شد
هر کسی زشت است و عیبش بیشمار
احترامش می کند این روزگار
«نور یا» لب بند خاموش از سخن
ورنه چون طوطی شوی غرق مِحَن (5)
از نظر مرحوم نوری جهان بر عشق استوار است، در عرفان اسلامی خداوند حرکت حُبی دارد و می خواهد صفات و اسماء خویش را در آئینه طبیعت ظاهر سازد:
عشق مجازی مطلب ای عزیز
که عاقبت از روی تو ریزد تمیز
عشق گُل و مُل مکن از خود پدید
عشق بر آن بند که گل آفرید
هر چه به دنیا همه فانی بود
عشق بر آن بند که باقی بود(6)
در اشعار خود که، بر خواسته از عمق دینداری و درد اجتماع است و عصاره ایده ئولوژی اش را می فهماند، اقیانوس بیکران عشق و عرفان را به نمایش می گذارد و می گوید:
هنوز لاله رخان در میان بستانند
به ناز رهزن دینند و خصم ایمانند
بسوز عاشق بیدل که سالکان طریق
به سوز و ساز توان داد عشق بستانند
ملامتم منما گر به دوست مأنوسم
که شکران درش هم عنان کیوانند
به شهر عشق بیا و ببین که دلشدگان
امیر گردش چشم سیاه مستانند
دلی که مهر ندارد درخت بی ثمر است
بتی که نیست وفایش به هیچ نستانند
گرفتم آنکه از من برگرفتی و رفتی
بترس از آن که ز دست تو نیز بستانند
مها ب عاشق دلداده ناز کن و وف
که خلق قیمت وصل تو را نمی دانند
بیا و بر سر خک من ای پَری، بنشین
که کشتگان من بی وفا مسلمانند
بیا به خانه بدوشان مده دل ای «نوری»
که این گروه جفا پیشه سُست پیمانند(7)
هنرمند خوشنویس
این دانشمند محترم از هنر خوشنویسی نیز برخوردار بود و نمونه ای از خط زیبایش قدرت و ظرافت انگشتانش را بیان می کند. او با ذوق سرشار هنر دوستان را مجذوب خویش می سازد، و همچون ستاره ای در آسمان هنر می درخشد.
ویژگیهای اخلاقی
برای نسل های پس از خود، او الگوی علم دوستی و اخلاص در عرصه عمل، بود. در هیچ شرایطی اصول اخلاقی را نادیده نمی گرفت. با وقار سخن می گفت. در رفاقت ایثار داشت. استعداد و آمادگی ذهنی خوبی داشت. پشتکارش عالی بود(8) در تواضع و اخلاص با مردم کم نظیر بود. در برخوردهای اجتماعی کمال فروتنی و اخلاص را مراعات می کرد: وقتی که از کنار مغازه ها می گذشت و یا با فردی برخورد می کرد. با آنها دوستانه صحبت می کرد و به درد دل آنها گوش می داد(9) سیدمحمد سجادی دامغانی چنین نقل می کند: در یکی از جلسات فن خطابه مرحوم نوری به یکی از طلابی که جزء شاگردانش بود، گفت: اگر از کتابهایی که برای شما معرفی کردم، استفاده می کردید، صحبت شما سودمندتر بود. آن طلبه خیلی ناراحت شد و عکس العمل تُندی از خود نشان داد. استاد نوری از جا بلند شد و بسیار متواضعانه صورت آن طلبه را بوسید و گفت: منظور بدی نداشتم.
عاشق و دلباخته اهل بیت(ع) بود و هر زمان که اسم اهلبیت(ع) را می شنید و یا خود از آنها یاد می کرد، آثار غم و اندوه در چهره اش ظاهر می شد.
در هنگام مطالعه و یا زمانی که در کنارش کتابی بود، پایش را دراز نمی کرد تا به کتاب بی احترامی نشود. هرگز از سواد دیگران سئوال نکرد و این کار را نمی پسندید(10).
نظم در زندگی فردی و اجتماعی از امتیازات ایشان بود. در منبر رفتن، مطالعه، مصاحبت با دوستان و خانواده آن را رعایت می کرد.
در بحث های شرعی توجه زیاد به (احتیاط به شبهه) داشت. در مورد مسائل شرعی زود اظهار نظر نمی کرد. تا سخنی نابجا نگفته باشد(11).
به تربیت و تزکیه اعضای خانواده، قبل از پرداختن به امور اجتماعی، اهمیت خاصی قائل بود.
ساده زیستی از یژگیهای بارز این مرد بزرگ بود. و از هرگونه وابسته شدن به تجملات مادی دوری می کرد.
آثار اجتماعی و فرهنگی
تأسیس مجمع فرهنگی، مکتب ولیعصر و کانون مهدیه، از کارهای مفید این شخصیت بزرگ بود. این کانون فرهنگی سرچشمه فعالیت نیروهای انقلابی بود و بعدها شاگردان آن در رأس تشکیلات فرهنگی و سیاسی کشور قرار گرفتند و در پیروزی انقلاب سهم داشتند.
این مرد فرزانه با دائر کردن کلاسهای اخلاق، سیاسی و تزریق اندیشه اسلامی به جوانان، آنان را برای رسیدن به قله های شرف و عزت انقلاب اسلامی راهنمایی کرد.
خاطره از لندن
سیدمحمد سجادی دامغانی می گوید:
«استاد در یکی از جلسات فن خطابه فرمود: از طرف آیت الله العظمی گلپایگانی به انگلستان رفته بودم و محل اقامتم هتلی در لندن بود.
شب بعد از اداء فریضه و صرف شام، از مسئول هتل (که مردی مسیحی بود) کتابی برای مطالعه خواستم. مسئول هتل به من گفت، اگر بخواهی کتابی برایت می آورم که هر قدر مطالعه کنی، خسته نشوی. او رفت و ترجمه قرآن مجید را برایم آورد.»
جایگاه در بیت آیت الله بروجردی
مرحوم نوری در بیت آیت الله العظمی بروجردی(ره) جایگاه خاصی داشت و از حضورش در مراحل آماده سازی کتاب ارزشمند رجال می توان به این جایگاه پی برد، خود آن مرحوم می گفت:
«هر صبح آیت الله بروجردی(ره) مرا دعا می کرد که خدا تو را خیر دهد، روزی به خاطر کهنه بودن عبایم، عبای خود را از دوش گرفت و به من هدیه فرمود. پس از وفات آیت الله بروجردی(ره) شبی ایشان را در خواب دیدم که من زیر بغلش را گرفته بودم و ایشان راه می رفتند(12).»
دوستان نزدیک
دوستانی که بیشتر از همه در دوره تحصیلات و حیات اجتماعی با ایشان هم صحبت و همنشین بوده اند می توان به آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله مصباح یزدی، علامه سیدمحمدحسین طهرانی و حجةالاسلام والمسلمین آقای بهجتی و حجةالاسلام موسوی شاهرودی اشاره کرد.
تعداد فرزندان
از مرحوم میرزا حسن نوری همدانی هشت فرزند باقی ماند. چهار پسر به نامهای حجةاسلام شیخ علی نوری (فرزند بزرگ، روحانی و مهندس)، محمدصادق، محمد مهدی، محمدجواد، احمد و سه دختر.
عروج ملکوتی
این مرد خردمند پس از نوشتن کتاب رجال آیت الله العظمی بروجردی در اواسط اسفندماه سال 1369 (قبل از ماه مبارک رمضان) در منطقه ای بین یزد و کرمان به هنگام سفر تبلیغی که به سیرجان عازم بودند بر اثر تصادف در سن شصت و هفت سالگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد و بازماندگان و علم دوستان را در سوگ فقدان خویش نشاند.
جنازه اش را یاران صدیق و شاگردان باوفایش، بر دوش کشیدند، با اشک روان و دل سوخته، از مسجد امام حسن (علیه السلام) تا آرامگاه ابدی، جوار قبر دختر امام موسی بن جعفر (علیه السلام) حضرت معصومه (سلام الله علیها) مقبره سوم صحن مطهر تشییع کرده و پس از اقامه نماز به خک سپردند.
پی نوشت
1 - مجموعه آثار میرزاحسن نوری(ره)، ص 4 .
2 - مصاحبه با علی نوری، فرزند مرحوم .
3 - مجموعه آثار، میرزا حسن نوری(ره)، ص 6 و 7 .
4 - صحیفه نور، ج 2، ص 12 .
5 - مجموعه آثار، ص 149 .
6 - همان، ص 135 .
7 - همان، ص 21 .
8 - مصاحبه با آیت الله مسعودی، تولیت آستانه مقدسه قم .
9 - مصاحبه با محمدصادق نوری .
10 - همان .
11 - مصاحبه با علی نوری .
12 - شاید جریان خواب دیدن آیت الله العظمی بروجردی(ره) مربوط به آماده سازی کتاب رجال باشد که پس از رحلت ایشان، با پشتکار مرحوم نوری پایان پذیرفت و آماده انتشار قرار گرفت.
منبع
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس