آيت اللَّه ميرزا عبدالكريم امام جمعه تبريزي در نيمه دوم قرن سيزدهم هجري قمري در خانداني عالم پرور كه ساليان طولاني عهده دار وظايف شرعي و مذهبي بودند، در شهر تبريز به دنيا آمد. ميرزا عبدالكريم از نوجواني به فراگيري علوم مقدماتي و سطح پراخت و پس از سالياني به مدارج والاي علمي دست يافت. وي بعدها رياست مذهبي بزرگي در تبريز به دست آورد و دستوراتش نزد مردم اجرا ميشد. علاوه بر مردم، فرمانداران و مقامات دولتي هم از او حساب ميبردند. اين نفوذ و اقتدار از آن جهت نصيب امام جمعه تبريزي شده بود كه خود وي، رفتاري نرم و ملاطفت آميز و سيرتي پسنديده و علمي وافر و زهدي متعالي داشت. وي در رفع نيازهاي همه اصناف خلق تلاش ميكرد و تا ميتوانست، در رفع گرفتاريهاي مردم ميكوشيد. وي عابدي غيرتمند و پاسدار مقدسات اسلام بود و بيش از هر چيز، غربزدگي را دشمن ميدانست و از آن تنفّر داشت. امام جمعه تبريزي، اولين كسي بود كه در ترويج شعائر ديني و دسته هاي عزاداري امام حسين(ع)، همه ساله در ايام محرم، اقامه عزا مينمود و بر همه طبقات مردم، اطعام و احسان مينمود. وي همچنين از جريانهاي سياسي غافل نبود و در مواقع لزوم، در اين امور دخالت ميكرد. پس از اعلان مشروطيت، او نيز همانند ديگر علماي عصر، طرفدار مشروطه شد ولي با دخالت بيحد و حصر انجمن ايالتي تبريز در شئون زندگي مردم، وي و جمعي از روحانيان از مشروطه دلتنگ شدند. با وقوع قحطي در تبريز، مخالفان، او را به احتكار متهم ساختند و در نهايت با كمك چند تن از مهاجرين قفقازي، امام جمعه تبريزي و پسرش را در آخرين ساعات سال 1296ش برابر با هشتم جمادي الثاني 1336ق در خيابان و در حضور مردم به گلوله بستند و به شهادت رساندند. اين قتل افكار عمومي را برانگيخت و وجهه دموكراتهاي تبريزي را نزد مردم از ميان برد. پس از اين حادثه، چنان ياس و ناراحتي و اندوه شديد براي تمامي مردم به ويژه علما رخ نمود كه ضمن اعلام عزا، ديگر در عيد آن سال، ديد و بازديد به عمل نياوردند و بر آن پدر و پسر ميگريستند.