ساعت 30 و 11 صبح روز سوم ارديبهشت 1358 پس از گذشت 72 روز از پيروزى انقلاب اسلامى ايران توسط چند تروريست از گروهك ضاله فرقان به شهادت رسيد.
سپهبد قرنى كسى بود كه امام خمينى ره درباره اش فرمودند:
مرحوم آقاى قرنى از دوستان مابود
وى به سال 1292 ش . متولد، و از ابتداى كار در ارتش ، فعاليت عليه رژيم طاغوت آغاز كرد. در سال 1337 با عده اى از همكاران خود طرح يك كودتا را عليه رژيم ريخت كه بنا به دلايلى كشف و به سه سال زندان محكوم شد. شهيد قرنى پس از آزادى از زندان نيز به فعاليتهاى خود ادامه داد، و در جريان قيام 15 خرداد 1342، پس از ديدار با آيت الله ميلانى ره مجددا دستگير و به سه سال زندان محكوم شد.
به دنبال پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى ، سپهبد قرنى به سمت اولين رييس ستاد مشترك ارتش منصوب شد؛ ارتش قبل از انقلاب اسلامى علاوه بر حفاظت از شخص شاه و نظام شاهنشاهى از سوى آمريكا براى آرامسازى منطقه ماءموريت داشت ؛ آنچنان كه يك كلانترى براى حفظ آرامش منطقه از جانب شهربانى كل ماءموريت دارد. اين ارتش ماءمور مى شد كه يك روز در ظفار به نيابت تفنگداران آمريكايى ، از سلطان عمان حمايت كند و روز ديگر به دستور آمريكا، از كردهاى عراقى پشتيبانى نمايد.
شاه به كمك آمريكا به تجهيز آموزش و توسعه ارتش ايران همت گماشت و آمريكا براى تحقق اهداف و مقاصد نامشروع خود از حيله ها و تزويرهاى گوناگون استفاده كرد تا بتواند حاكميت كامل ارتش ايران داشته باشد و سعى كرد كه پرسنل ارتش را مسائل سياسى و حياتى كشور بى اطلاع بماند، تا در هر زمان ممكن از آنها در هر راهى كه بخواهد استفاده كند. چنين تصور مى كرد كه اگر روزى حركتى در جهت هرگونه تحول و يا انقلابى در ايران رخ دهد به وسيله ارتش مى تواند سركوب كند؛ اما با اوج گرفتن انقلاب اسلامى و مبارزات مردمى على رغم همه محدوديتها و سلطه سازمانهاى مخوف اطلاعاتى ، اكثريت عظيم ارتش يا ننگ آلت دست بودن را تحمل نكردند، و دسته دسته به صفوف مرم ملحق شدند و حمايت خود را از رژيم طاغوت برگرفتند. اما برخى از گروهكهاى سياسى معلوم الحال و همگام با امپرياليسم به بهانه وضعيت گذشته ، و اينكه اين ارتش شاهنشاهى و طاغوتى است خواستار انحلال ارتش بودند؛ و شعارشان اين بود كه بدون انحلال ارتش از انقلاب حرف نزنيد.
تحت چنين شرايطى كه ارتش در آستانه انحلال بود و عملا مدت بسيار كوتاهى نيز از كارايى افتاده بود، شهيد قرنى تحت فرماندهى امام راحل ره انجام امور ارتش را به عهده گرفت . وى روز 24 بهمن 57 به حضور در دفتر رياست ستاد ارتش ، تمثال حضرت امام خمينى رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى را به مصداق ديو چو بيرون رود فرشته درآيد. نصب كرد.
آن گاه خطاب به حاضران گفت :
ارتش شاهنشاهى كه مى گفتند از مجهزترين ارتشهاى دنياست و شايد هم از لحاظ وسايل و تجهيزات چنين بود، از آنجا كه ايمان و اعتقاد نداشت ، ظرف چند ساعت متلاشى شد. افراد يك ارتش اولا بايد مؤ من باشند، ثانيا آرمان آنان حفظ استقلال ميهن بشاد نه حمايت يك فرد. ارتش ايران قبل از اين تبديل به يك ارتش شخصى شده بود و ديديم كه چه زود متلاشى شد. تاريخ معاصر نشان داده كه هر وقت متجاوزان حمله مى كردند، اين ارتش مضمحل مى شد. به عنوان مثال شهريور 1320 چنين شد. در اين زمان نيز يك عده مردم در پناه ايمان به خدا، بدون سلاح پيروز شد. امروز به اينجا آمده ايم دوستان مى بينيد كه هيچ چيز وجود ندارد. بايد به اين ارتش شكل داد و بعد هم تصفيه صورت گيرد و ايمان و ايدئولوژى بايد حاكم گردد.
اولين رياست ستاد ارتش جمهورى اسلامى ايران ، پس از انتصاب ، فعاليت خود را براى تصفيه و بازسازى و توان مكتبى بخشيدن به ارتش آغاز كرد. در اين راه تلاشهاى فراوانى نمود تا جايى كه خشم گروه هاى چپى و منافقين را برانگيخت . كمونيستهاى واخورده سعى كردند با دامن زدن به تضادها و نارساييهاى رفتارى به ارث رسيده از طاغوت ، انسجام ارتش را به هم بريزنند، ارتشى كه دشمنان دوست نما نيز به ويرانى آن كمر همت بسته بودند و با پخش شايعه ها و يا باصطلاح دلسوزى هاى بى منطق بر اين بودند كه نگذارند در ارتش انضباط واقعى جريان يابد تا قادر نباشد به وظايف ميهنى خود عمل كند.
از جمله جرياناتى كه در زمان رياست سپهبد قرنى اتفاق افتاد، توطئه تصرف پادگان سنندج بود. خلقى ها! با فريب جمعى از جوانان كرد زمينه را براى حمله به پادگان شهر آغاز كردند، تا ضمن تصرف آن ، سلاحها و مهمات پادگان را به غنيمت بگيرند و آنها را براى برنامه هاى شوم آينده خود نگهدارند.
اين عمل با مقاومت شديد شهيد قرنى مواجه شد و دستور مقابله ، جدى با مهاجمان راصادر كرد.
پس از اين جريان در پى اقدامات مؤ ثر شهيد قرنى ، جهت بخشيدن بعد عقيدتى به ارتش ، تنشها و مخالفتهايى ايجاد شد و گروهكها كه دولت موقت را در اين جهت مورد يورش قرار داده بودند با تبليغات منفى سعى كردند زمينه بركنارى رييس ستاد ارتش را فراهم آورند. به طور مثال سازمان چريكهيا فدايى خلق ! كه خود در توطئه حمله به پادگان سنندج شركت داشت با انتشار اطلاعيه اى جلوگيرى از تخليه سلاحهاى پادگان را سركوبى مردم سنندج اعلام داشت . همچنين نمايندگان تحميلى مردم سنندج در ديدار با هيئت اعزامى از تهران مساءله حمله به پادگان را مطرح ساخته و روى آن پافشارى مى كردند.
سرانجام شهيد قرنى در 6 فروردين 1358 از سوى مهندس مهدى بازرگان نخست وزير موقت بركنار، و خانه نشين گرديد و يك ماه نگذشته بود كه نخستين رييس ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران در منزل خود به شهادت رسيد.
اين توطئه و ديگر توطئه هاى مشابه نتوانستند جلوى پيشرفت انقلاب اسلامى و انسجام ارتش را بگيرد و با تدبيرى امام خمينى ره بنيانگذار جمهورى اسلامى همه نقشه هاى شيطانى دشمنان ايران و اسلام ، نقش بر آب شد و روز به روز بر اقتدار و محبوبيت ارتش جمهورى اسلامى ايران افزود.
سرانجام خون شهيد قرنى به همراه خون ديگر شهيدان ميهن اسلامى سيل خروشانى گرديد كه بساط تمامى آنها را كه در اين مملكت اسلام را نمى خواستند، برچيد و به زباله دان تاريخ انداخت .