کرامت حضرت رقيه (سلام الله علیها) - ولادت حضرت «رقیه» بنابر نقلی (57 ق)

کرامت حضرت رقيه (سلام الله علیها)

تاریخ وقوع: ولادت حضرت «رقیه» بنابر نقلی (57 ق)
زن فرانسوي دركنار قبر حضرت رقيه (علیها السلام)
جناب حجه الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمد مهدي تاج لنگرودي( واعظ ) صاحب تاليفات كثيره، دركتاب توسلات يا راه اميدواران صفحه 161، چاپ پنجم چنين مي نويسد: يكي از دوستانم كه خود اهل منبر بوده و در فن و خطابه و گويندگي از مشاهير است ومكرر براي زيارت قبر حضرت رقيه بنت الحسين (علیه السلام) به شام رفته است، روي منبر نقل مي‌كرد:
درحرم حضرت رقيه (علیها السلام) زن فرانسوي راديدند كه دو قاليچه گران قيمت به عنوان هديه به آستانه مقدسه آورده است مردم كه مي‌دانستند او فرانسوي و مسيحي است از ديدن اين عمل درتعجب شدند و با خود گفتند كه چه چيز باعث شده كه يك زن نامسلمان به اين جا آمده وهديه قيمتي آورده است چنين موقعي است كه حس كنجكاوي درافراد تحريك مي‌شود. روي همين اصل از او علت اين امر را پرسيدند و او در جواب گفت :
همان گونه كه مي‌دانيد من مسلمان نيستم، ولي وقتي كه از فرانسه به عنوان ماموريت به اين جا آمده بودم در منزلي كه مجاور اين آستانه بود مسكن كردم. اول شبي كه مي‌خواستم استراحت كنم صداي گريه شنيدم . چون آن صداها ادامه داشت و قطع نمي‌شد،‌پرسيدم اين گريه وصدااز كجاست ؟ در جواب گفتند : اين گريه‌ها از جوار قبر يك دختري است كه د راين نزديكي مدفون شده است . من خيال مي‌كردم كه آن دختر امروز مرده و امشب دفن شده است كه پدرومادروساير بازماندگان وي نوحه سرايي مي ‌كنند . ولي به من گفتند الان متجاوز از هزار سال است كه از مرگ ودفن او مي‌گذرد.
برشگفتي من افزوده شد و با خود گفتم كه چرا مردم بعد از صدها سال اين گونه ارادت به خرج مي‌دهند ؟ بعد معلوم شد اين دختر با دختران عادي فرق دارد: او دختر امام حسين (علیه السلام) است كه پدرش رامخالفين ودشمنان كشته‌اند وفرزندانش را به اين جا كه پايتخت يزيد بوده به اسيري آورده‌اند و اين دختر درهمين جا از فراق پدر جان سپرده ومدفون گشته است .
بعد ا زاين ماجرا روزي به اين جا آمدم. ديدم مردم ا زهر سو عاشقانه مي‌آيند ونذر مي‌كنند وهديه مي‌آورند ومتوسل ميشوند. محبت او چنان دردلم جا كرد كه علاقه زيادي به وي پيدا كردم.
پس از مدتي به عنوان زايمان مرا به بيمارستان وزايشگاه بردند. پس از معاينه به من گفتند كودك شماغير طبيعي به دنيا مي‌آيد و ما ناچاراز عمل جراحي هستيم.
همين كه نام عمل جراحي را شنيدم دانستم كه در دهان مرگ قرار گرفته‌ام. خدايا چه كنم،‌ خدايا ناراحتم، گرفتارم چه كنم،‌ چاره چيست؟ و انديشيدم كه، چاره‌اي بجز توسل ندارم،‌ و بايد متوسل شوم.....
به ناچار دستم را به سوي اين دختر دراز كرده وگفتم خدايا،‌ به حق اين دختري كه دراسارت كتك و تازيانه خورده است وبه حق پدرش كه امام برحق ونماينده رسولت بوده است و او را ازطريق ظلم كشته‌اند قسم مي‌دهم مرا از اين ورطه هلاكت نجات بده. آنگاه خود اين دختر رامخاطب قرارداده و گفتم : اگر من از اين ورطه هلاكت نجات يابم 2 قاليچه قيمتي به آستانه‌ات هديه مي‌كنم.
خدا شاهد است پس از نذر كردن ومتوسل شدن،‌طولي نكشيد برخلاف انتظار اطبا ومتصديان زايمان،‌ناگهان فرزند به طور طبيعي متولد شد و از هلاكت نجات يافتم . اينكه نيز به عهد و نذرم وفا كرده و قاليچه‌ها را تقديم مي‌كنم.
منبع: توسلات يا راه اميدواران ص 161 تألیف: محمد مهدي تاج لنگرودی.
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس