شرحی مفید - اعلام پايان جنگ جهانى دوم (1324)

شرحی مفید

تاریخ وقوع: اعلام پايان جنگ جهانى دوم (1324)

8 مه 1945
دولتهاى پيروز پس از جنگ جهانى اول نخست چند رشته قرار داد با دولتهاى مغلوب و شكست خورده منعقد ساختند، در اين قرار دادها عدالت و انصاف رعايت نشده بود و حقوق كشورهاى شكست خورده محفوظ نمانده بود.
جامعه ملل كه بنا بر پيشنهاد ويلسن رييس جمهور وقت امريكا، براى جلوگيرى از تجاوز كشورها به يكديگر در سال 1919 در ژنو تشكيل شده بود به مرور قدرت و اعتبار خود را از دست داد تا آنجا كه دولت ژاپن در سال 1931 منچورى را كه از جمله سرزمينهاى دولت چين بود و ارتش ‍ ايتاليا به دستور موسولنى ، حبشه را متصرف شدند.
از طرف ديگر هيتلر صدراعظم آلمان كه در سال 1933 به قدرت رسيده بود از هر فرصتى براى جبران خسارتهاى كه منافقان در طول جنگ جهانى اول و پس از آن به دولت آلمان تحميل كرده بودند استفاده كرد؛ چنانكه در سال 1938 اتريش را تسخير كرد و از آغاز سال 1939 براى توسعه خاك آلمان و احيانا تصرف سراسر اروپا شروع به تصرف كشورهاى ديگر كرد.
مهمترين پديده اى كه بر روابط كشورهاى اروپايى با يكديگر، در خلال سالهاى قبل از جنگ جهان دوم تاثير گذاشت ، تجاوزگرى فزاينده آلمان هيتلرى و ناكامى بريتانياى كبير و فرانسه براى مقابله موثر با آن بود. اين دو كشور بزرگ اروپا، حتى پيش
از آنكه هيلتر آشكارترين حركتهاى تجاوزگرانه بين المللى خود را آغاز كند، ناتوانى خويش را در مقابله با تجاوز نشان داده بودند. زمانى كه هيتلر تصميم گرفت به راين لند بخشى از خاك آلمان كه بر اساس پيمانهاى ورساى و لوكارنو، بايد منطقه غير نظامى باقى مى ماند، نيرو اعزام كند، در حقيقت به جسورانه ترين عمل در سالهاى اوليه حكومت خود دست زد. در زمينه خوددارى فرانسه و بريتانيا براى مقابله قاطعانه با آلمان دلايل زيادى وجود داشت كه اهم آنها عبارت بودند از:
1 - وجود نفرت عميق از جنگ در ميان بسيارى از كسانى كه حوادث جنگ جهانى اول را به ياد داشتند.
2 - وجود اين احساس كه شايد با كشور آلمان در پيمان ورساى بيش از حد سختگيرانه برخورد شده است . اين احساس در انگلستان بيش از فرانسه رايج بود.
3 - قابليت هيتلر به متقاعد كردن دولتمردان متفقين به اينكه وى فردى منطقى و صلح دوست با هدفهاى محدود و بعضا قابل درك است .
4 - وجود ديدگاههاى مختلف نسبت به هيتلر و استالين در بريتانيا و فرانسه كه به خوددارى از اتخاذ سياستهاى ملى و مشترك كمك كرد.
5 - عدم تمايل به صرف هزينه هاى سنگين نظامى در ميان دولتمردان كشورهاى ياد شده .
مدت كوتاهى بعد از به قدرت رسيدن هيتلر و اظهار خصومت او با كمونيسم و اتحاد شوروى سابق ، استالين براى مقابله با اين تهديد بالقوه جديد در جستجوى كمك بود.
به منظور مقابله با اقدامات فاشيستها و نازيها در اسپانيا، اتحاد شوروى سابق نيروى كمكى و كارشناس به جمهورى اسپانيا فرستاد و در كمينترنComintern به فعاليت پرداخت تا دوطلبانى را كه براى نبرد با فرانكو گرد آورد.
جدا از اقدامات اتحاد شوروى سابق ، گروههايى از اتباع كشورهاى مختلف براى جنگيدن در كنار دولت اسپانيا عليه فرانكو داوطلب شدند. براى بسيارى از روشنفكران سياسى مستعد، اين فرصتى بود تا نفرت خود را از فاشيسم و نازيسم به نمايش بگذارند، با وجود اين حمايت چيگراها از دولت جمهوريخواه اسپانيا در مقايسه با حمايتهاى ايتاليا و آلمان از فرانكو ناچيز بود.
بريتانيا و فرانسه كه در عرصه سياست داخلى خود وضعيت مناسبى نداشتند، براى مقابله با حمايتهاى خارجى از فرانكو تلاش چندانى نكردند. به اين ترتيب از سال 1936 تا پيروزى نهايى فرانكو در سال 1939، هيتلر يك بار ديگر شاهد ناتوانى بريتانيا و فرانسه در ممانعت از اقدامات خود يا متحدانش بود.
ايالات متحده نيز مانند كشورهاى ياد شده براى دادن پاسخ مؤ ثر به اقدامات تجاوزگرانه هيتلر در اروپا با مشكل بزرگى مواجه بود. افكار عمومى ايالات متحده تغييرات ناگهانى و بزرگ در اروپا را با ديدگاههاى متفاوتى مى نگريست .
از يك سو در مورد آزار و اذيت يهوديها در آلمان و تهديدات هيتلر عليه دموكراسى اروپا و ايالات متحده نگرانيهايى وجود داشت ، از سوى ديگر بعضى از آمريكاييها مانند بسيارى از اروپاييها، يك آلمان مقتدر را به عنوان يك ديوار دفاعى در مقابل كمونيسم اتحاد شوروى سابق تلقى مى كردند.
در سال 1939 دولت فرانسه و شخصيتهاى با نفوذ بسيارى در بريتانيا اعتقاد داشتند براى رفع يك جنگ يا براى شكست هيتلر در صورت وقوع جنگ برقرارى يك اتحاد نيرومند با اتحاد شوروى ضرور است . اما فرانسه و شوروى على رغم پيمان كمك متقابل ميان خود، به يكديگر بدگمان بودند. ديگر متحد بالقوه فرانسه يعنى بريتانيا نيز اعتقاد چندانى به اتحاد شوروى سابق نداشت .
البته استالين در انديشه منافع خود بود و موقعى كه نيازهاى هيتلر او را به معامله با روسها متمايل ساخت ، از آن استقبال كرد.
استالين هرگز به بريتانيا يا فرانسه اعتماد نكرد و با وقوع جنگ بين آنها و آلمان كه مى توانست نيروى هر سه را تحليل برده و آنها را تضعيف كند، موافق بود.
23 اوت 1939 اتحاد شوروى سابق يك قرار داد عدم تجاوز با آلمان امضا كرد. اين قرار داد تصريح مى كرد كه دو طرف به مدت ده سال از حمله به يكديگر خوددارى كنند و در صورتى كه يكى از طرفين مورد حمله كشور ثالثى قرار گيرد، طرف ديگر بى طرف باقى بماند.
پروتكل ضميمه اين قرار داد به طور محرمانه شرق اروپا را به قلمروهاى نفوذ تقسيم كرد. فنلاند لتونى ، استونى ، لهستان شرقى و رومانى بر اساس ‍ اين پروتكل قلمرو و نفوذ شوروى اكنون بى طرف بود، آلمان آماده حمله به لهستان شد و در نتيجه قرار داد با شوروى هيتلر اطمينان داشت كه بريتانيا و فرانسه از لهستان حمله كرد، اما دو روز بعد متحدان غربى لهستان به آلمان اعلان جنگ دادند و جنگ جهانى دوم آغاز شد.
بى ميلى بريتانيا، فرانسه و ايالات متحده به اتخاذ تدابير شديد براى جلوگيرى از تجاوز، به كشورهاى آلمان ، ژاپن و ايتاليا كمك كرد.
اتحاد شوروى سابق براى مقابله با آلمان و ژاپن به نوعى مشتاق تر به نظر مى رسيد؛ اما در اين مورد نمى خواست به تنهايى متقابل شوروى و دموكراسيهاى غربى ، آنها را از تشكيل ائتلاف مؤ ثر عليه متجاوزان بازداشت .
جنگ جهانى دوم كه در اول سپتامبر سال 1939 در قاره اروپا و قسمتى از قاره آفريقا و در سال 1941 در قاره آسيا آغاز و در نيمه نهم ماه مه 1945 پايان يافت ، در مقايسه با جنگ جهانى اول در حقيقت يك پديده وحشتناك جهانى بود و نبردهاى بزرگ نه تنها در اروپا بلكه در آن سوى اقيانوس آرام ، در سراسر شرق آسيا و در بخشهايى از آفريقا به وقوع پيوست و نائره جنگ در دريا و خشكى شعله ور شد.
در نخستين سال جنگ ، ارتش آلمان در خوبى نشان داد كه در ترتيب مؤ ثر تانكها و هواپيماها، پياده نظام و توپخانه از حريفان خود بسيار جلوتر است . طى ماه سپتامبر سال 1939 آلمانيها تاكتيكهاى جنگ برق آسا را در لهستان به كار گرفتند. مقاومت لهستان طى سيه هفته در هم شكست . در آوريل سال 1904 آلمانيها، دانمارك را تصرف و نروژ طى دو هفته فتح كردند و نيروهاى بريتانيا را كه براى حفظ شمال نروژ تلاش مى كردند بيرون راندند و سپس سوئد را متصرف شدند. ارتش فرانسه قادر نبود جبهه خود را تحكيم كرد و خط دفاعى ماژنيوMajnotLine توسط ارتش آلمان فرو ريخت . در حالى كه فرانسويها در آستانه شكست بودند، ايتاليا اعلان جنگ كرد.
فرانسه در 22 ژوئن تسليم شد و نيروهاى آلمان ، شمال
و غرب فرانسه را به اشغال خود در آوردند. هيتلر پس از آنكه توجه خود را به دشمن بازمانده و متحد فرانسه يعنى بريتانيا معطوف كرد و به بمباران وحشتزاى شهرهاى اين كشور اقدام كرد، اما مردم بريتانيا مقاومت به خرج دادند. چرچيل به مردم مى گفت :هيتلر مى داند كه يا بايد ما را در اين جزيره در هم بكوبد، يا جنگ را ببازد.
در سال 1941 بريتانيا با يك استراتژى دفاعى به جنگ ادامه داد. با اينكه بريتانيا مغلوب نشده بود، هيتلر نتوانست از تحقق آرزوى قديمى خود مبنى بر نابودى حكومت كمونيستى در شوروى و مستعمره كردن شرق اروپا صرف نظر كند، لذا تصميم گرفت نيروى زمينى و هوايى خود را در نيمه ماه مه سال 1941 عليه اتحاد شوروى سابق وارد عمل كند و رژيم استالين را طى 6 ماه و پيش از فرارسيدن زمستان نابود سازد. و در 22 ژوئن 1941 با انبوه نيروهاى مسلح خو به شوروى حمله كرد. در سراسر تابستان ، تاكتيهاى جنگ برق آسا پيروزيهاى چشمگيرى براى آلمانيها و متحدانش به بار آورد. نيروى هوايى اتحاد شوروى سابق نابود شد؛ ارتش آن كشور در جبهه هاى مختلف به محاصره درآمد و 4 ميليون سرباز آن تسليم شدند. با اين حال در پاييز آن سال ، تهاجم آلمان رو به افول نهاد و علت آن نارسايى در حمل ونقل ، هواى نامساعد، بعد مسافت و نيروهاى ناكافى براى انجام ماءموريتهاى متعدد بود. در اين دوره استالين خود را تقويت كرد و مقاومت سرسختانه اى را در جبهه هاى مسكو و لنينگراد سازمان داد و در نتيجه هيتلر مجبور شد نبرد را متوقف كند.
در همين مدت سه چهارم نيروى رزمنده يك ميليون نفرى ارتش نازى نابود شد. سربازان هيتلرى تداركات و لباس گرم كافى در اختيار نداشتند و تجهيزات آنها بر اثر فرسايش و سرماى شديد رو به نابودى نهاد. روسها كه توانسته بودند با مقاومت سرسختانه اى از شكست رهايى يابند، در طول زمستان دست به ضد حمله زدند و آلمانيها را از مسكو عقب راندند. در همين حال لنينگراد در محاصره قرار داشت و گرسنگى آغاز شده بود و حدود يك ميليون روس تا ژانويه 1944 كه محاصره پايان يافت در اين شهر جان خود را از دست دادند.
هيتلر كه تا سال 1941 برترى خود را بر اروپا تحميل كرده و اج
راى نظم نوينى را آغاز كرده بود، توانسته بود بخش عمده اى از كشورهاى لهستان ، چكسلواكى و بخشهايى از يوگسلاوى و فرانسه را در اختيار بگيرد و در اين سرزمين كه باصطلاح موطن نژاد برتر آريايى محسوب مى شد، بر اساس ‍ بينش نوين هيتلر يهوديها و كوليهاى اروپا بايد نابود مى شدند.
در شرق ، يهوديها و كوليها به همراه مبارزان نيروهاى مقاومت و اعضاى احزاب كمونيست بازداشت و توسط گروههاى ويژه اعدام مى شدند.
كليه كشورهاى اروپايى تحت سلطه هيتلر ملزم بودند، يهوديهاى خود را به اردوگاههاى ويژه انهدام بفرستد تا در آنجا با گاز نابود شوند.
ادعا مى شود كه شش ميليون يهودى به صور مختلف كشته شدند و ميليونها اروپايى ديگر در ارودگاهاى يهودى اجبارى به علت كار بيش از حد، سوء تغذيه ، بيمارى يا بد رفتارى زندانبانان جان خود را از دست دادند.
از ميان تعداد 11 ميليون نفرى كه از سال 1941 قتل عام شدند، 5 ميليون نفر در روسيه ، 800،131 نفر در آلمان ، 3 ميليون نفر در اوكراين 5 / 2 ميليون نفر در لهستان و حدود 750 هزار نفر در فرانسه به قتل رسيدند و سهم انگليسيها نيز 000،250 كشته بود.
هيتلر علاوه بر تحميل خراج كمر شكن بر دولتهاى مغلوب ، در درآمدهاى آن كشورها نيز سهم شده بود و بر اساس دستور وى كارگران و كارمندان دول مغلوب هيچ گونه حقى نسبت به حقوق ماهانه خود نداشتند و فقط به اندازه غذا و لباس ناچيز خود را آن برداشت مى كردند. به طور مثال دو سوم عايدات دولتى كشور بلژيك و بتقريب همين اندازه از درآمد كشور هلند به نام اعتبارات جنگى اخذ مى شد. مقدار كل ثروت غارت شده بوسيله آلمانها در اروپا به 000،000،000،26 دلار تخمين زده مى شد. در اين ميان فقط از فرانسه ، متجاوز از 9ميليون تن غله ، 2 ميليون تن علوفه دام ، 3 ميليون تن سيب زمينى 000،662 تن گوشت به آلمان حمل شد.
در 8 دسامبر 1941، ايالات متحده آمريكا به ژاپن اعلان جنگ داد و آلمان و ايتاليا نيز در 11 دسامبر همان سال به آمريكا اعلان جنگ دادند و همزمان سنگين ترين نبردها نيز در آسيا همانند اروپا به وجود آمد.
در سال 1941، ايالات متحده آمريكا به ژاپن اعلان جنگ داد و آلمان و ايتاليا نيز در 11 دسامبر همان سال به آمريكا اعلان جنگ دادند و همزمان سنگين ترين نبردها نيز در آسيا همانند اروپا به وجود آمد.
در سال 1942 آتش جنگ ابعاد وسيعترى در سراسر جهان شعله ور شد.
در حقيقت جنگ ، دو منازعه مختلف را در بر مى گرفت كه به موازات هم جريان داشت . در اقيانوس آرام و شرق آسيا، ايالات متحده با كمك بريتانيا و چين عليه ژاپن مى جنگيد. در اروپا و شمال آفريقا، آمريكا و اتحاد شوروى سابق با كمك بريتانيا و ديگر متحدان كوچك خود درگير جنگ با آلمان بودند. قدرتهاى محور: آلمان ، ايتاليا، ژاپن (متحدين ) برخلاف روسيه ، فرانسه ، انگليس و آمريكا (متفقين ) اقدامات جنگى خو را هماهنگ نمى كردند. در حالى كه طرفهاى مقابل آنها (متفقين ) بر سر اولويتهاى استراتژيك به توافق رسيده بودند.
در خلال سال 1944 روسها به پيشروى سرسختانه خود به سمت غرب ادامه دادند و بخش عمده بالكان را پاكسازى كردند و به بوداپست و وروشو رسيدند و از لهستان گذشتند و به مرز آلمان دست يافتند. در دسامبر همان سال در حالى كه نيروهاى متفقين در مرز آلمان مستقر بودند، ارتش آلمان در منطقه آردن دست به ضد حمله زد، آلمانيها ديگر قادر نبودند به تهاجم خود ادامه دهند و بخش عمده نيروهاى مكانيزه باقيمانده خود را از دست دادند. در بهار سال 1945 آلمان در ميان دو نيروى سهمگين گرفتار آمده بود. نيروهاى متفقين از رودخانه راين گذشته و به سمت شرق پيش ‍ مى رفتند و نيروهاى اتحاد شوروى سابق برلين را در محاصره گرفته بودند و سرانجام نيز نيروهاى كشورهاى غرب و شوروى در مركز آلمان به يكديگر پيوستند و هشتم ماه مه سال 1945 تمامى واحدهاى آلمان در اروپا تسليم شدند و جنگ در اروپا خاتمه يافت . در بهار سال 1945 ژاپن در آسيا و اقيانوس آرام در حال عقب نشينى كامل بود.

چينى ها نيروهاى ژاپن را به عقب راندند و فرماندهى نظامى ايالات متحده به پايگاههاى هوايى نزديك به ژاپن نياز داشت تا بتواند متحد ديگر آلمان يعنى ژاپن را به زانو درآورد. به همين دليل جزاير ابوجيما و اوكيناوا را با دادن تلفات سنگين اشغال كرد. دفاع سرسختانه ژاپنيها در اين دو جزيره ، تلفات هولناكى را براى طرفين به بار آورد. در همين زمان دانشمندان متفقين به بمب اتمى دست يافتند. و پس از مرگ روز ولت رييس جمهور آمريكا كه در آوريل 1945 اتفاق افتاد، و هرى ترومن به رياست جمهورى امريكا انتخاب شد و او بود كه اجازه استفاده از بمب اتمى را در جنگ صادر كرد و در نتيجه در ششم اوت همان سال ، اولين بمب اتمى بر روى شهر هيرشيما و در نهم اوت بمب اتمى ديگر بر روى شهر نازاكى فرو ريخته شد و در اثر انفجار عظيم اين دو بمب و آثار راديواكتيويته ناشى از انفجار آنها 200 هزار ژاپنى كشته شدند و خسارات فراوانى به بار آمد. از طرف ديگر تا مدتها اثرات ثانويه انفجارت قربانى مى گرفت . سرانجام در 14 اوت 1945 ژاپن شكست خورد و در دوم سپتامبر آن سال به طور كامل تسليم گرديد.
موقعى كه نيروهاى اتحاد شوروى سابق ديگر و نيروهاى متفقين در برلين به هم رسيدند و برلين سقوط كرد، هيتلر در ساعت 30،15 بعد از ظهر روز دوشنبه 30 آوريل 1945 در پناهگاه بتونى واقع در همان شهر با شليك گلوله اى به مغزش به زندگى خاتمه داد. در آن هنگام 56 سال و ده روز از تولد هيتلر مى گذشت . همسر وى او ابراون نيز در همان مكان با خوردن سم سيانور خود كشى كرد.
چرچيل نخست وزير انگلستان با توافق سه دولت مت
فق خود يعنى آمريكا، اتحاد شوروى سابق و فرانسه ضمن اعلام خبر تسليم بدون قيد و شرط آلمان ، اين روز را عيد پيروزى نامگذارى كرد و به اين ترتيب جنگ شش ‍ ساله بين متفقين و متحدين با شكست آلمان پايان پذيرفت .
آمار تلفات جنگ جهانى دوم نشان مى دهد كه حدود صد ميليون نفر مرد و زن براى اين جنگ بسيج شده بودند. از اين ميان 40 ميليون نفر از آنان يعنى به طور متوسط روزانه 25 هزار نفر به چنگال مرگ افتادند.

دادگاه نورمبرگ و محاكمه سران نازى
دادگاه نظامى بين المللى نورمبرگ در 30 سپتامبر محاكمه 22 نفر از رهبران نازى را شروع كرد و 11 نفر از آنان محكوم به مرگ شدند. هرمان گورينگ در 15 اكتبر دو ساعت قبل از به دار آويخته شدن به وسيله سم در زندان نورمبرگ خودكشى كرد.
اسامى ده نفر ديگر كه به دار آويخته شدند به شرح زير است :
هانس فرانك ويلهم فريگ ، ژنرال آلفرد يوول ، ارنست كالتن برونر رييس ‍ گشتاپو، فيلد مارشال كتيل ، آلفرد روزنبرگ ، فرتيس زائوكل ، آرتو سايس ‍ اينكورات ، بوليوس اشترايخر و فن ريبن تروپ وزير امور خارجه .

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس