نام و نام خانوادگی اش «حسین سپهر»
تاریخ ولادت سی و یکم شهریور ۱۳۴۹.
محل ولادت همدان.
پدرش جواد و مادرش ربابه.
تحصیلات تا سوم متوسطه در رشته ریاضی.
به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
تاریخ شهادت بیست و ششم دی ۱۳۶۵.
سنّ شانزده سال.
محلّ شهادت شلمچه.
مزار شهید بهشت زهرای تهران.
وصیت نامه شهید «حسین سپهر»
حسین سپهر، متولد سال 1349 است، از شهدای مفقودالجسد گردان تخریب لشکر32 انصارالحسین (علیه السلام) بوده که در 26دی ماه سال 65 به عنوان بسیجی در عملیات کربلای 5 در شلمچه شرکت کرده و به درجه رفیع شهادت نایل شده است.
بسم رب الشهدا والصدقین
قال الرسول (ص): فَوقَ کلِّ ذی بِر ٍ برٌ حتی یُقتَلُ فی سبیلِ الله فاذا قُتلَ فی سبیل الله فلیسَ فوقَهُ برٌّ
در برابر هر عمل نیکی عمل برتر و بالاتری نیز هست تا وقتی که انسان در راه خدا کشته شود که دیگر بالاتر از کشته شدن در راه خدا نیکی نیست.
سلام، سلام بر عاشورا، سلام بر کربلا، سلام بر قطره قطره ی اشک سرخ لاله ها ی گلگون وطن که در سرحدات پر پر میشوند.
سلام بر آن عاشقانی که مِی شهادت را حسین گونه بکام خویش آشنا ساخته اند.
سلام بر آن بوی باروتی که از لوله ی سلاح بسیجی های شیر دل بر میخیزد...آن رزمندگانی که خاک آشنا به کفش هایشان توتیای چشم ماست .
سخن از عشق است...سخن از حماسه است...خدایا چه توانم گفت، کوله بار معاصی را بر دوش میکشم.
از یاران به درازای عمر آفتاب فاصله گرفته ام.
مادیات چشم دلم را کور ساخته ست...جوانه انسانیت در شوره زار معصیت دلم خشکیده است....برایم شهادت ظاهراً ملموس ترین واژه است و باطناً واژه ای نا آشنا!
خدایا یاری ام فرما تا از منجلاب گندیده ی دنیای دنی و فرومایه رهایی یابم و سیر صعودی عرفانی را به سوی فلاح در پیش گیرم تا که شاید جبران معاصیم باشد.
نمیدانم...نمیدانم چه در انتظار من است و در آخر سر به کجا خواهم سپرد.
خدایا از تو می خواهم که مرا آنچنانه هادی باشی که جز تو نبینم و نگویم و نشنوم ...و مرگ برایم به منزله ی پلی باشد که مرا از زندانی دردناک به جایگاه آباد و باغ زیبایی رهنمون سازد.
خدایا لیاقت شهادت را از تو میخواهم ... لیاقت صعود به معراج...زندگی حقیقی...پرواز به ملکوت اعلی !
خدایا چه خوش است در راهت چون حسین (ع) سر باختن و چون علمدارش ابوالفضل(ع) دو دست از کف دادن و چون حمزه (ع) ، قلب شکافته و مظلومانه شهید شدن.
بارالها گنهکارم عفوم کن و مرا به کرم عظیمت ببخش...
دلم را عارفگونه ساز،عشق و عاشقیت را چاره ی عمرم قرار ده و ایمانم را مفتاحش... زندگیم را ثمر بخش و شهادت را خاتمه اش قرار ده!
بارالها گرچه لیاقت شهادت ندارم اما تو کریم و رحمانی و این گونه از کرمت بعید نیست؛
یا ستار العیوب و یا غفار الذنوب...
و اما سخنی با پدر، مادر ،خواهران و برادرم دارم:
پدر عزیزم و مادر مهربانم که از ابتدای زندگی تا انتها راهنما و مشوق فرزندانتان در کارهای خیر بوده اید.
چندین بهار اذیتتان نموده ام و زحمت هایتان را سپاس نگفتم ،طلب بخشش دارم و امیدوارم مرا عفو کنید و حلالم نمایید !
همچنین خواهران و برادرم و برادرانم:
مرا به خاطر اذیت و آزار هایی که کردم ببخشید و اما در برابر دشمنان راضی نیستم قطره ای اشک بریزید و ضعف نشان دهید و حضرت زین العابدین (ع) و حضرت زینب (س) با وجود شهادت ده ها تن از عزیزانشان هرگز در برابر دشمن ضعف نشان ندادند .
و همچنین شمارا سفارش می کنم به تقوا و نماز به موقع و تفکر و تعمق در قرآن و همچنین پر کردن اوقات بیکاری به برنامه های مفید.
سخنی دیگر ندارم و سلامت امام و فرج عاجل حضرت بقیه الله الاعظم (روحی لتراب مقدمه الفداء) و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام را از خداوند باری تعالی خواستارم .
و من الله التوفیق و علیه التکلان
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
انا لله و انا الیه راجعون
حسین سپهر
ــــــــــــــ
شهید حسین سپهر در سنّ شانزده سالگی