شهادت «ابراهیم قاسمی برمی» (1365 ش)
تاریخ وقوع:
13 اسفند
نام و نام خانوادگی :ابراهیم قاسمی برمی
نام پدر :محمد
تاریخ تولد :۱۳۴۷/۰۷/۱۰
محل تولد :تهران
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :کمک آر پی جی زن
سن هنگام شهادت: ۱۸ سال
تولد و تحصیلات
دهم مهرماه سال هزاروسیصدوچهلوهفت در تهران متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در منطقۀ هفده تحصیلات ابتداییاش را سپری کرد. دوران راهنمایی را در مدرسهای نزدیک امامزاده حسن گذراند و وارد دورۀ متوسطه شد. در رشتۀ برق در هنرستان توحید موفق به گرفتن دیپلم گردید.مهربان بود و خندهرو. خیلی اهل شوخی نبود. پایبند به مسجد و هیئت و اهل مشورت.
رفتارهایش
علاقۀ زیادی به امام حسین (علیه السلام) و عزاداری محرم داشت. با شنیدن بوی محرم جامۀ سیاه میپوشید و در عزای حضرتش سوگوار بود.
زیارت عاشورا و دعای توسلش ترک نمیشد. نمازجمعهها را نیز در دانشگاه تهران اقامه میکرد. مجرد بود و اولین فرزند خانواده. از قدیم گفتهاند: «لقمۀ پاک شود قابل فیض.»
پدرش حاجمحمد سواد چندانی نداشت و از راه کارگری امرار معاش میکرد. ابراهیم از همان کودکی دستش به دست پرمهر پدر بود و با هم به مسجد ابوذر میرفتند و لذت مناجات با ایزد یکتا اینگونه در وجودش نهادینه شد.
اوقات فراغتش را به مطالعه میگذراند. به کوهنوردی و تفریحات سالم مثل داشتن آکواریوم و دوچرخهسواری علاقهمند بود. در نبود پدر کمک به حال مادر بود در خرید و کارهای خانه.
بسیجی بود و دو بار به منطقه اعزام شد. سه ماه آموزشیاش را در پادگان ولیعصر(عج) گذراند و بعد به دهلران رفت.بار دوم که پا در میدان نبرد گذاشت، پس از توفیق شش ماه حضور در دانشگاه جبهه فارغالتحصیل مدرسۀ عشق شد و شلمچه سکوی پروازش.
در سیزدهم اسفندماه سال هزاروسیصدوشصتوپنج، روحش با اصابت ترکش در شلمچه از قفس تن رها شد. پس از پنج روز پیکر پاکش به تهران انتقال داده شد و بر روی دستان عاشقان ولایت و شهادت تشییع باشکوهی شد و سپس در قطعۀ ۲۷ بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
به نام پاسدار حرمت خون شهیدان که انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و به او فکر و عقل عطا کرد تا راه صواب از راه گمراهی بازشناسد و در مسیر او گام بردارد و با درود بر امامعصر حضرتمهدی(عجا... تعالی فرجهالشریف) یگانه منجی عالم بشریت که انشاءالله با ظهور گرامیشان جهان بشریت را پر از عدل سازند.
و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امامخمینی مدظلهالعالی که همه مسلمانان مدیون این مرد گرامیاند و انشاءالله باید از پروردگارمان بخواهیم که ما را توفیق اطاعت از اوامر ایشان یاری بفرماید.
باری سخن از اطاعت از اوامر امام شد که هماکنون نصیبمان شدهاست و باید اوامر ایشان را همانطور که امرخدا را انجام میدهیم انجام دهیم. امامی که سالهاست تلاش و کوشش کرده و هماکنون در مسند ولایت قرار گرفته تا با وجود مبارکشان راه اسلام و انقلاب را تداوم بخشند و من و تو و همۀ مسلمان باید از دل و جان خود را تحت فرامین رهبر عزیزمان قراردهیم.
و اکنون که من و بقیه برادران عزیز و یاوران حسین (علیه السلام) به یاری اسلام و قران شتافتهایم و به فیض شهادت نایل آمدهایم مسئلهای پیش میآید و آن اینکه شما برادران عزیزم که مشغول خدمت در پشتجبهه هستید وظیفهای بس سنگین که آن ادامه راه شهدا است و آن میسر نیست مگر به عمل کردن به وصیتهای شهدا.
و اینک به جکم وظیفه وصیتم به شما امت قهرمان این است که نمازجمعهها را فراموش نکنید. دیگر اینکه نسبت به هم مهربان و وفادار و یاور و برادر باشید تا بتوانید در زیر پرچم الهی دین خود را نسبت به اسلام و قرآن ادا نماید و در مسائل زندگی و اجتماع ار و یاور هم باشید و مدافع حقوق مظلومان باشید و تا آنجا که میتوانید از صحبت کردن پشتسرهم ابا داشته باشید تا انشاءالله مولای مظلومان و سرور شهیدان حسینبنعلی (علیه السلام) را از خود خوشحال نمایید و امیدوارم که خداوند در روز واپسین ما را با ایشان محشور بفرماید.
و مسئلهای دیگر که باید بگویم اینکه حضور در صحنه را فراموش نکنید به خدا قسم که این انقلاب چه شهدای عزیزی را از ما گرفته که تا به اینجا رسیده پس باید این انقلابی را که سرمایۀ خون صدها هزار شهید است حفظ نماییم و به خدا قسم که اگر وظیفهمان را انجام ندهیم و آقایمان حسین (علیه السلام) را از خود ناراضی کنیم قبر خود را برای خود خریدهایم پس اگر رضایت خدا را میخواهیم باید راه را حسینوار پیمود که همانا ادامه راه شهیدان است و شما امت مسلمان را به خون مبارک شهدا قسمتان میدهم پشتیبان امام و جبهه و انقلاب باشید و در مسائل مختلف شرکت داشته باشید مخصوصاً در صحنهها از قبیل نمازجمعهها، راهپیماییها و نماز جماعت و .... و در خاتمه امیدوارم که خداوند توفیق شهادت در راهش را به ما عطا بفرماید و افتخار پاسداری از دینش را به دست بیاوریم.