به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) خبر داده شد كه گروهي از قبيله "غطفان" و "بنيسُليم" در مكاني به نام "قرارة الكُدر" گرد آمده و آماده نبرد با مسلمانان گرديدند. آن حضرت براي خاموش كردن شعلههاي فتنه و فساد، مسلمانان را بسيج و خود فرماندهي آنان را بر عهده گرفت و به سوي قرارة الكدر حركت كرد. قرارة الكدر كه غزوه كُدر از آن نام گرفت، نام آبي است در ناحيه معدن پس از سد معونه كه تا مدينه منوره هشت چاپار فاصله داشت.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در اين سفر جهادي، عبدالله بن مكتوم و به روايتي سباع بن عرفطه غفاري را جانشين خود در مدينه نمود و خود در رأس سپاهي به استعداد دويست رزمنده عازم قرارة الكدر شد. پس از ورود پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به قرارة الكدر، متوجه شد كه دشمنان اسلام از ترس مسلمانان از آن جا گريختهاند ولي نشانههاي شتران و آبشخور آنها باقي است.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) ياران خود را به فراز كوهها و اطراف آن منطقه براي يافتن نيروهاي دشمن فرستاد ولي سپاهيان مسلمان به كسي دست نيافتند. تنها به شباناني برخوردند كه شتران قبايل بنيسليم و غطفان را در آن نواحي ميچرانيدند. مسلمانان، آنان را اسير و چهارپايانشان را به غنيمت گرفتند. در ميان شبانهاي اسير، نوجواني بود به نام "يسار" كه در تقسيم غنايم جنگي، نصيب پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) گرديد.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) پس از مدتي وي را آزاد كرد و از آن زمان به بعد، به خاطر برخورداري از مكتب رهايي بخش اسلام و درس آموزي از اخلاق و صفات ملكوتي رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به يكي از ياران نزديك پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تبديل شد. به هر حال پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و مسلمانان همراه وي، بدون هيچ گونه درگيري با دشمنان به همراه غنايم جنگي به مدينه مراجعت كردند.[۱]
1- الغمازي (واقدي)، ج 1، ص 182؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 414؛ فروغ ابديت (جعفر سبحاني)، ج 1، ص 533.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی