اعلام پايان جنگ جهانى دوم (1324)
تاریخ وقوع:
18 اردیبهشت
روز 18 ارديبهشت 1324 درپي اعلام پايان جنگ دوم جهاني توسط چرچيل، 101 تير هوايي در تهران شليك شد ودر سراسر كشور تعطيل عمومي اعلام گرديد. جنگ جهانی دوم ، دومین جنگ فراگیربين المللي (شهریور1318ـ 1324/ سپتامبر 1939ـ اوت 1945) است كه علاوه بر اروپا، در بخشهای گستردهای از قاره آسیا و افریقا تأثیرات مخرب عمدهای برجای گذاشت و كشورهای اسلامی، از جمله ایران، را درگیر خود ساخت.
علل اصلی جنگ جهانی دوم عبارت بود از اشتباهات عهدنامه ورسای (7 مه 1919/ 5 شعبان 1337) كه ظاهراً به جنگ جهانی اول پایان داد، پیامدهای بحران اقتصادی 1929/ 1308 ش، و از همه مهمتر رقابت سیاسی فاشیسم و دموكراسیهای غربی و ماركسیسم. عامل اخیر چنان مؤثر بود كه نبرد میان كشورهای درگیر، به شكل بیسابقهای، عموم مردم را به قلمرو جنگ كشاند، به طوری كه در پایان جنگ تعداد كشتهشدگان نظامی و غیرنظامی تقریباً با هم برابری میكرد. این جنگ، كه بین دو بلوك متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس و فرانسه و امریكا و شوروی) درگرفت، به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بیهمتا بوده است.
وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شكست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را كه عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل نمود. وی كه شكست آلمان را نتیجه توطئه یهودیان و كمونیستها میدانست، نه تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه ورسای شد، بلكه با طرح شعار پان ژرمنیسم و با اعلام برتری كامل نژاد ژرمن، حق گسترش قلمرو آلمان تا سرزمین ملتهای اسلاو در اروپای مركزی و شرقی را مسلّم انگاشت و تبعیض نژادی را اساس جهانبینی خود قرار داد و به همین شكل در صدد گسترش نفوذ خود در دیگر نقاط جهان برآمد . از سوی دیگر جامعه ملل، ایتالیا را به سبب اشغال اتیوپی در 1314 ش/ 1935، تحریم اقتصادی كرد و این امر به ایجاد محور رُم ـ برلین در 1315 ش/ 1936 انجامید.
تضادهای داخلی نظامهای اجتماعی متفاوت كه اساساً خصلتی اقتصادی داشتند، عامل تعیین كننده دیگری در بروز جنگ جهانی دوم بودند. پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا، روسیه، فرانسه و ایالات متحده امریكا، حدود 78 میلیون كیلومتر مربع از خاك كره زمین (بیش از نیمی از خشكیهای جهان) را در اختیار داشتند. در مقابل، سرزمینهای متعلق به آلمان، ایتالیا و ژاپن مجموعاً به حدود 6/2 میلیون كیلومتر مربع میرسید. این عدم تناسب وقتی چشمگیرتر میشود كه مستعمرههای بریتانیا و فرانسه را با متصرفات آلمان، ایتالیا و ژاپن مقایسه كنیم. كل جمعیت بریتانیا و فرانسه حدود 90 میلیون نفر بود، در حالی كه امپراتوریهای این دو كشور یكسوم كره زمین را تشكیل میدادند. در مقایسه، آلمان و ایتالیا و ژاپن با 180 میلیون نفر جمعیت (دو برابر جمعیت بریتانیا و فرانسه)، فقط یك بیستم سرزمینهای بریتانیا و فرانسه را در اختیار داشتند. این تفاوتها بیانگر چرایی عزم كشورهای كامیاب (بریتانیا، روسیه، فرانسه، ایالات متحده امریكا) در حفظ مرزهای موجود و اجتناب آنها از جنگ، و در عین حال دلیل تداوم ناخرسندی فزاینده آلمان، ایتالیا و ژاپن بود. این امر سه كشور اخیر را در طول بیست سال ترك مخاصمه (1919ـ 1939)، به سوی توسعه ابزارهای جنگی كشاند و آنها را به گسترش سرزمینهایشان، از طریق اعمال زور یا تهدید به اعمال زور، واداشت و ستیزهجوییهای آنها اسباب جنگ جهانی دوم را فراهم آورد.
تا زمانیكه هیتلر، از طریق تجدیدنظر در عهدنامه ورسای، سرزمینهای متعلق به آلمان را مطالبه میكرد، كشورهای غربی به خصوص انگلیس، به سیاست ترضیه خاطر و تسكین وی ادامه دادند، اما اشغال پراگ، پایتخت لهستان، به دست ارتش آلمان برای متفقین تحملپذیر نبود. اتحاد جماهیر شوروی، كه به قدرت مقاومت دولتهای غربی در برابر آلمان اطمینان نداشت، ترجیح داد به آلمان نزدیك شود. پیمان عدم تعرض آلمان و شوروی در 31 مرداد 1318/ 23 اوت 1939، نگرانی هیتلر را از جنگ در دو جبهه زدود . در 9 شهریور 1318/ اول سپتامبر 1939، ارتش آلمان به لهستان حمله برد و در 3 سپتامبر انگلیس و فرانسه به رایش آلمان اعلام جنگ كردند. لهستان در كمتر از یك ماه از ارتشهای آلمان و شوروی شكست خورد و زمینه برای حمله به دیگر مناطق فراهم آمد . در آغاز، آلمان و متحدانش در تمام جبهههای مغرب و مشرق اروپا و خاورمیانه و خاور دور به پیروزیهای گستردهایدست یافتند. پیروزیهای اولیه و نیز هراس از خطراحتمالی جنگ شوروی با متحدین و كسب ثروتهای كشاورزی و صنعتی بخشاروپایی شوروی كه برای آلمان در جنگ طولانی اش با متفقین ضروری بود سبب شد كه هیتلر بهاتحاد جماهیر شوروی حمله كند و در آنجا به پیروزیهای چشمگیری نایل شود.
از پاییز 1942/ 1321 ش، اوضاع تغییر كرد و اولین نشانههای شكست متحدین پدیدار شد. اشغال سرزمینهای شوروی باعث اتحاد متفقین با این كشور شد و زمینه را برای تصرف سرزمینهای از دست رفته فراهم نمود. در اواخر نوامبر 1942/ آبان 1321، ارتش سرخ شوروی در جبهههای مشرق، ضدحمله گسترده خود را در حوضه ولگا در شمال و استالینگراد در جنوب آغاز كرد و تا 2 فوریه 1943/ 13 بهمن 1321، كلیه قوای آلمان را سركوب نمود. ارتش سرخ شوروی، بهرغم مقاومتهای سرسختانه قوای آلمانی در سایر نقاط شوروی، به پیشروی ادامه داد و توانست همه سرزمینهای تصرف شده را پس بگیرد. بدین ترتیب در اوایل 1943/ 1321 ش، دولتهای محور، ابتكار عمل را در كلیه جبههها از دست داده بودند.
پساز گردهمایی سران انگلیسو امریكا و شوروی در اجلاس تهران (7ـ 10 آذر 1322/ 28 نوامبر ـ اول دسامبر 1943)، امریكا و انگلیس مشغول تدارك حملهای شدند كه بزرگترین عملیات نظامی جنگ جهانی دوم به شمار میرفت. روسها نیز در بهار 1944/ 1323 ش، هم زمان با حمله نیروهای مشترك امریكا و انگلیس در شمال نورماندی، تهاجم بزرگ خود را در حوضه دنیپر آغاز كردند و از آنجا به رومانی و بلغارستان و سپس آلمان حملهور شدند. در جبهه غرب، سپاه مشترك امریكا و انگلیس پس از پس گرفتن پاریس در 25 اوت/ 3 شهریور، به سوی مرزهای آلمان پیشروی كرد و به این ترتیب، از فوریه 1945/ بهمن 1323 از مشرق و مغرب به خاك آلمان هجوم بردند.
هیتلر كه از قرارگاه زیرزمینی خود در برلینِ تحت محاصره، ناامیدانه به مقاومت ادامه میداد، وقتی خبر مرگ موسولینی را شنید، در 30 آوریل 1945/ 10 اردیبهشت 1324 خودكشی كرد و دولت جدید آلمان را دونیتس، فرمانده نیروی دریایی، در ایالت شلسویگ تشكیل داد و از متفقین تقاضای ترك مخاصمه كرد. در 8 مه/ 18 اردیبهشت، سند قطعی تسلیم بیقید و شرط آلمان در برلین امضا شد و براساس تصمیماتی كه روزولت، استالین و چرچیل در اجلاس یالتا در فوریه 1945/ بهمن ـ اسفند 1324 گرفتند، این كشور به مناطق اشغالی تقسیم شد.
اما جنگ در خاور دور تا چند ماه دیگر ادامه داشت. ژاپن كه هنوز اندونزی، هندوچین، بخش مهمی از خاك چین و تعداد زیادی از جزایر اقیانوس آرام را در اشغال داشت، با مقاومت سرسختانه خود، موجب ترس متفقین از ادامه جنگی طولانی شده بود. از همینرو، پس از مدتی، با اینكه ژاپن قبلاً شرایط صلح را از امریكا پرسیده بود، امریكا مسئولیت پرتاب دو بمب اتمی را بر شهرهای هیروشیما و ناگازاكی (به ترتیب در 6 و 9 اوت 1945/ 15 و 18 مرداد 1324)، پذیرفت و به این ترتیب سند تسلیم بیقید و شرط نیروهای مسلح ژاپن در 2 سپتامبر/ 11 شهریور همان سال بر عرشه رزمناو امریكایی میسوری به امضا رسید و جنگ كاملاً خاتمه یافت.
پس از پایان جنگ، قدرتهای پیروز در اجلاسهای یالتا و پوتسدام در مورد پیامدها و دستاوردهای جنگ و به خصوص تقسیم جهان به توافق رسیدند. در اجلاس یالتا سه قدرت پیروز جنگ در باره موضوعات مهمی توافق كردند كه عبارت بود از اشغال آلمان و غرامت پرداختنِ این كشور، مسائل مربوط به خاور دور، موضوع تنگههای بوسفور و داردانل، ایجاد سازمان ملل، سرنوشت لهستان، سرنوشت مستعمرات و موضوع قیمومت سازمان ملل متحد، مسئله ایران و تخلیه آن از قوای متفقین و بالاخره همكاری شوروی و امریكا در حمله به ژاپن . در اجلاس پوتسدام نیز، كه آخرین ملاقات سران سه قدرت پیروز جنگ بود، آنها در این موارد به توافق رسیدند: خلع سلاح و نازیزدایی در آلمان و متعاقب آن ایجاد نظامی غیر متمركز و دموكراتیك در آنجا و همچنین بستن قرارداد صلح با اقمار آلمان، یعنی رومانی و بلغارستان و مجارستان و فنلاند.
شمار تلفات جنگ جهانی دوم در منابع متفاوت برآورد شده است. بر پایه یكی از این برآوردها، تلفات نظامی این جنگ بیش از 23 میلیون تن و تلفات غیرنظامی آن بیش از 26 میلیون تن بوده است. در مورد میزان خسارات مالی و هزینههایی كه طرفین درگیر متحمل شدهاند نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. با این حال، این جنگ از لحاظ هزینه به جنگ چهار تریلیون دلاری و از لحاظ تلفات انسانی به جنگی با تلفات چهل میلیون تن نیز موسوم شده است.
جنگ جهانی دوم بر سراسر جهان و نیز جهان اسلام تأثیرات گستردهای داشت كه برخی از آنها عبارتاند از: فروپاشی نظام چند قطبی و شكلگیری نظام دو قطبی شرق و غرب به رهبری شوروی و امریكا، رنگ باختن نفوذ قدرتهای اروپایی مانند انگلیس، فرانسه، ایتالیا و آلمان در سیاستهای بینالمللی، شروع جنگ سرد به عنوان صحنه رقابت دو بلوك در قالب اتحادیهها و پیمانهای خاص، تحریك جنبشهای ضداستعماری و متعاقب آن استقلال مستعمرات و ایجاد چند كشور جدید.
منبع